با تجربه ملکوت، حقیقت توحید ناب نیز برای حضرت ابراهیم(ع) روشن شد که صاحب مالکیت و قدرت حقیقی در عالم خداست و سایر موجودات نمیتوانند شریکی برای خداوند به حساب آیند.
علیرضا قبادیحجتالاسلام علیرضا قبادی، جامعهشناس و کارشناس دین، به مناسبت ماه مبارک رمضان سلسله یادداشتهایی را با محور «دینداری در قرآن» نوشته که هر روز از رسانه ایکنا منتشر میشود. مشروح هفتمین یادداشت را در ادامه میخوانید؛
«محور اصلی آیات سوره انعام مهمترین معارف توحیدی، یعنی خداشناسی و یکتاپرستی است. آیات خداشناسی در سوره انعام به دو شکل سلبی و ایجابی آمده است؛ بدینگونه که صفات و ویژگیهای ربوبی مانند علم، قدرت، خلقت آسمان و زمین، قراردادن ظلمت و نور، مالکیت آسمان و زمین و ... مخصوص خداوند است و چنین ویژگیهایی از غیر خداوند نفی شده است.
در کنار بیان صفات دوگانه، ویژگیهای منکران و مشرکان نیز ترسیم شده است. پس از بیان این ویژگیها، حکایت توحید ناب حضرت ابراهیم(ع) در خلال مواجهه با «ازر» و تجربه ملکوت آن حضرت ذکر شده است. چنانچه در گفتار قبل اشاره شد، کیفیت تجربه ملکوت حضرت ابراهیم(ع) در قرآن بیان نشده است.
آنچه در آیه ۷۵ سوره انعام به آن تصریح شده است، نشان دادن ملکوت آسمانها و زمین به حضرت ابراهیم(ع) است. در شرح این تجربه دینی میتوان گفت از آنجایی که این تجربه در سوره انعام از یک سو در تعقیب(پس از) مواجهه حضرت ابراهیم(ع) با «آزر» (آیه۷۴) آمده و از سوی دیگر ذیل آیه ۷۵، هدف نشان دادن ملکوت آسمانها و زمین به حضرت ابراهیم(ع) تحصیل یقین ذکر شده است.
چنین برداشت میشود که حضرت ابراهیم(ع) همچنانکه به گمراهی آشکار ازر و قومش یقین داشته و باور به اصنام (بتها، ارباب متفرق) را مردود، نادرست و بیاساس میدانسته است، خداوند به مانند چنین آگاهی و یقینی در نادرستی باور مشرکان، حقایق آسمانها و زمین را به ابراهیم(ع) نشان داد.
به تعبیر دیگر همچنانکه ابراهیم(ع) از راه تعقل به این حقیقت دست یافت که پرستش «الهه» که قادر به جلب نفع و دفع ضرری نیست، گمراهی آشکار است. با تجربه ملکوت، حقیقت توحید ناب نیز برای او روشن شد که صاحب مالکیت و قدرت حقیقی در عالم خداست و سایر موجودات نمیتوانند شریکی برای خداوند به حساب آیند.
حضرت ابراهیم(ع) به این علم و آگاهی در آیه ۴۳ سوره مریم در خطاب به پدرش تصریح دارد که مرا از دانش بهرهای رسیده که به تو داده نشده است، پس از من پیروی کن تا تو را به راهی راست، هدایت کنم. نتیجه چنین تجربه و شهود، یقین یا حد اعلی ایمان به خداوند و یکتاپرستی اوست، همانگونه که اصولا رسیدن به هر یقینی، با مشاهده ملازمت دارد؛ زیرا یقین، اعتقاد قطعی به امر مطابق با واقع است. چنین یقینی، همان مشاهده است». شط