در تمام طول جنگ جهاني دوم، طراحان نظامي و كارشناسان جنگ به اين نتيجه رسيده بودند كه براي شكست هيتلر، بايد جبهه دومي عليه آلمان نازي پديد آيد. استالين، رهبر ديكتاتور شوروي هنگامي كه فشار ماشين سنگين جنگي آلمان، يكباره متوجه شوروي شده بود، اين تقاضا را از متفقين خود كرد، ولي آنها از اين كار شانه خالي ميكردند و اگر هم جبهه دومي را هم باز كردند، به جاي آن كه در اروپا باشد، در جاي ديگري بود. به هر حال، در نوامبر 1942م، قواي مشترك انگليس و امريكا در مراكش، تونس و الجزاير واقع در شمال افريقا پياده شدند. در ماه مه 1943، سربازان مزبور كه به نيروهاي انگليسي مستقر در مصر پيوسته بودند، قواي متحد آلماني و ايتاليايى را در شمال افريقا، مجبور به تسليم كردند. دو ماه بعد، جبهه دومي كه مورد نظر بود گشوده شد و سپاه متحد امريكا و انگليس در دهم ژوئيه 1943، به جزيره سيسيل در جنوب ايتاليا حمله كرد و پس از تصرف اين جزيره، به خاك اصلي ايتاليا به عنوان متحد اصلي آلمان در اروپا هجوم آوردند. با شكستهاي پي درپي ايتاليا در اين جنگ، در روز 25 ژوئيه 1943م، رژيم فاشيستي موسوليني در ايتاليا سقوط كرد و دولت جديد ايتاليا، در روز هفتم سپتامبر، فرمان تسليم نيروهاي اين كشور در برابر متفقين و ترك مخاصمه را صادر كرد با ايجاد اين تغييرات، هرچند موسوليني به كمك هيتلر براي تشكيل يك حكومت جمهوري طرفدار آلمان درشمال ايتاليا به ميلان بازگشت، ولي با اعلان جنگ دولت جديد ايتاليا به آلمان، سير شكستهاي آلمان سرعت بيشتري گرفت و حكومت جمهوري موسوليني نيز دوامي نيافت.