استاد دانشگاه مفید ضمن اشاره به کارکرد دین در هدایت بشر تصریح کرد: دین اصولی به شما یاد میدهد که اگر آنها را رعایت کنید روحتان پاکتر میشود، به خدا نزدیکتر میشوید و زندگی اجتماعی انسانیتر و اخلاقیتری خواهید داشت.
به گزارش ایکنا، جلسه بازخوانی خطبه ۱۵۲ نهجالبلاغه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید، امروز ۲۶ دیماه به صورت مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
خطبه ۱۵۲ سه قسمت دارد؛ یک قسمت مربوط به مباحثی در مورد وصف خداوند است که برخی شارحین نهجالبلاغه میگویند تعبیرات حضرت در این قسمت در وصف خدا بینظیر است و خیلی از فلاسفه و متکلمان و عرفا نمیتوانند مثل آن بیاورند. چون بحث ما در جنبههای اجتماعی سخنان حضرت است از قسمت اول میگذریم. بخش دوم ناظر به بحث امامان است و حضرت میفرمایند جایگاه امامت به گونهای است که هر کس آن را بشناسد مسیر درستی را در زندگی طی میکند و هر کس امام را نشناسد مسیر درست نمیرود. قسمت سومی که میخواهیم راجع به آن صحبت کنیم توصیفی از اسلام و قرآن است که نشان میدهد اسلام چیست و قرآن چیست.
عبارت حضرت چنین است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَصَّكُمْ بِالْإِسْلَامِ وَ اسْتَخْلَصَكُمْ لَهُ وَ ذَلِكَ لِأَنَّهُ اسْمُ سَلَامَةٍ وَ جِمَاعُ كَرَامَةٍ، اصْطَفَى اللَّهُ تَعَالَى مَنْهَجَهُ وَ بَيَّنَ حُجَجَهُ مِنْ ظَاهِرِ عِلْمٍ وَ بَاطِنِ حُكْمٍ. لَا تَفْنَى غَرَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُهُ فِيهِ مَرَابِيعُ النِّعَمِ وَ مَصَابِيحُ الظُّلَمِ لَا تُفْتَحُ الْخَيْرَاتُ إِلَّا بِمَفَاتِيحِهِ وَ لَا تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِمَصَابِيحِهِ، قَدْ أَحْمَى حِمَاهُ وَ أَرْعَى مَرْعَاهُ، فِيهِ شِفَاءُ الْمُسْتَشْفِي وَ كِفَايَةُ الْمُكْتَفِي»؛ همانا خداى متعال شما را به اسلام اختصاص داد و براى اسلام برگزيد، زيرا اسلام نامى از سلامت است و فراهمكننده كرامت جامعه مىباشد، راه روشن آن را خدا برگزيد، و حجّتهاى آن را روشن گردانيد. اسلام ظاهرش علم، و باطنش حكمت است، نوآورىهاى آن پايان نگيرد و شگفتىهايش تمام نمىشود.
در اسلام بركات و خيرات چونان سرزمينهاى پر گياه در اوّل بهاران فراوان است و چراغهاى روشنىبخش تاريكىها فراوان دارد كه در نيكىها جز با كليدهاى اسلام باز نشود، و تاريكىها را جز با چراغهاى آن روشنايى نمىتوان بخشيد، مرزهايش محفوظ و چراگاههايش را خود نگهبان است، هر درمانخواهى را درمان و هر بىنيازى طلبى را كافى است.
حضرت اینطوری میفرمایند که خداوند شما را به اسلام اختصاص داده است؛ برخی عبارت حضرت را اینطور معنا میکنند. این عبارت شبههای ایجاد میکند که چرا خداوند عربها را به اسلام اختصاص داده است؟ در برخی نسخ دیگر نهج البلاغه چنین تعبیر شده است که خدا اسلام را به عنوان نعمت در اختیار شما قرار داده است تا هدایت پیدا کنید. از نظر معنا این تعبیر دوم بهتر است. اسلام هدیهای است که به بشر داده شده و بشر باید قدر آن را بداند. حضرت در ادامه میفرماید که شما وظیفه دارید از اسلام حمایت کنید. اینجا این سوال مطرح میشود که چرا وظیفه داریم از اسلام حمایت کنیم؟
دو دلیل برای حمایت از دین اسلام
حضرت برای اسلام دو خصوصیت مطرح میکند؛ اول اینکه اسلام علامت سلامت است یعنی اگر یک نفر به دستورات اسلام عمل کند آن فرد در یک سلامت و آرامش و صلح قرار میگیرد. اگر جامعهای به این دستورات عمل کند در سلامت و صلح و آرامش قرار میگیرد. بنابراین اگر واقعا اسلام در جامعهای پیاده شود اثرش این است که در جامعه صلح و آسایش وجود داشته باشد. اگر میبینید در جامعه خیلی کارها به نام اسلام میکنیم ولی جامعه به صلح و آرامش نمیرسد معلوم میشود اسلامی که در جامعه هست واقعا اسلام نیست.
دومین خصوصیت اسلام این است که میخواهد یک کانون و محوری از بزرگواری و کرامت به شما عطا کند. اگر اسلام در جامعهای پیاده شود آدمهایش آدمهای کریمی میشوند، آدمهای باشخصیتی میشوند و در جامعه اسلامی کسی فرمانبر غیر خدا نمیشود. این دو خصوصیت علامت اسلام است، یکی اینکه انسان کریم و بزرگمنش میشود و دیگری سلامت و صلح؛ این دو خصوصیتی است که حضرت به عنوان علامت اسلام بیان میکند.
حضرت در ادامه میفرماید قرآن و اسلام حالتی دارد که شگفتیهایش فناپذیر نیست و تمام نمیشود؛ این خیلی مهم است. بعد حضرت میفرمایند دین اسلام مثل سفرهای است که نعمت در آن برای بشر فراوان است و مثل چراغی است که ظلمتها را به آدم نشان میدهد. اصلا ما دین را برای چه میخواهیم؟ ما میخواهیم در تاریکی چراغی باشد تا راه را از چاه تشخیص دهیم. اسلام هم برای همین آمده است که راه را به ما نشان دهد.
دین برای هدایت، سلامت و کرامت آدمها
در مجموعه فرمایشات حضرت در این خطبه چهار نکته خیلی مهم برای ما وجود دارد؛ اول اینکه حضرت صراحتا میفرماید دین برای هدایت بشر و سلامت و کرامت آدمها است. این خیلی مهم است. هر وقت دیدیم چیزی به نام دین آمده و نتایجش این نیست، معلوم میشود واقعا دین نیست. اسمش اسلام است ولی پوستین وارونه است. دوم اینکه طبق این فرمایش امیرالمومنین(ع) اسلام دین جامعی است و وظیفهاش هدایت بشر است. نکتهای که اینجا اشتباه میشود این است که ما میدانیم اسلام برای هدایت است ولی انتظاراتی از آن داریم که این انتظارات غلط است. فرض کنید پیش یک پزشک خوب بروید و از او در مورد اقتصاد، راهنمایی بخواهید. خب تخصص این شخص اقتصاد نیست. مسئله دین هم همینطور است و قرار نیست دین در همه امور دخالت کند. دین برای بهتر زندگی کردن ما است. دین اصولی به شما یاد میدهد که اگر آنها را رعایت کنید روحتان پاکتر میشود، به خدا نزدیکتر میشوید، زندگی اجتماعی انسانیتر و اخلاقیتری خواهید داشت. این چیزی است که ما از دین باید توقع داشته باشیم.
نکته سوم اینکه قرآن همیشه تازگی دارد و ما باید درک جدیدی از آن پیدا کنیم. آخرین نکته هم این است که اینجا حضرت میفرماید قرآن و اسلام کامل است ولی بقیه کار دست علما و مردم به عنوان مجریان دین است. یک وقت معدنی را در اختیار شما قرار میدهند ولی اینکه چگونه از آن استفاده کنید به عقل شما برمیگردد. مثال بزنم؛ ما میگوییم فقه ما فقه دینی است ولی در جامعه مسائل مستحدثه زیاد است آیا میشود مثل گذشته بنشینیم و یک نفر بگوید به همه ابعاد فقه مسلط هستم و همه مسائل را از من بپرسید. خیر، اینطوری نیست بلکه فقه باید تخصصی شود. اگر میخواهیم دین را درست عرضه کنیم باید تخصصی شود و مثل سابق نیست یک نفر رساله بنویسد و همه مسائل را بیان کند بلکه برخی مسائل بسیار پیچیده هستند و نیازمند تخصص است. اگر حریم دین را نگه داریم، میبینیم دین چقدر برای زندگی بهتر و حکومت بهتر به ما کمک میکند.خ-