ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 6 آذر 1403
سه شنبه 6 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 28 اسفند 1401     |     کد : 200594

آیت‌الله هادوی تهرانی:

قرآن تنزل علم الهی است

استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: قرآن، تنزل علم الهی است و علم الهی متحد با ذات خداوند است؛

 استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: قرآن، تنزل علم الهی است و علم الهی متحد با ذات خداوند است؛ بنابراین حقیقت قرآن در مرتبه ذات خداوند است و ذات خدا بر همه حتی نبی اعظم که به قاب قوسین او ادنی رسید، پنهان است.

مهدی هادوی تهرانیبه گزارش ایکنا، آیت‌الله مهدی هادوی تهرانی، استاد درس خارج حوزه علمیه، ۲۷ اسفندماه در ادامه سلسله مباحث تفسیری سوره مبارکه واقعه، به تفسیر آیات دیگری از این سوره پرداخت که در ادامه می‌خوانید:

خداوند در آیات ۷۵ به بعد به مواقع نجوم قسم خورد و آن را قسمی عظیمی دانست. فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ؛ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿۷۶﴾. مقسم‌به، در آیه ۷۷ بیان شده است؛ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿۷۷﴾ في كِتَابٍ مَكْنُونٍ ﴿۷۸﴾. یعنی قرآن کریم با کرامت و خواندنی و در دسترس همگان و در کتابی پنهان است.

برخی بزرگان مانند آیت‌الله شاه‌آبادی، استاد عرفان حضرت امام خمینی(ره) معتقد بود که قرآن، تنزل علم الهی است و علم الهی متحد با ذات خداوند است؛ بنابراین حقیقت قرآن در مرتبه ذات خداوند است و ذات خدا بر همه حتی نبی اعظم که به قاب قوسین او ادنی رسید، پنهان است. بنابراین حقیقت قرآن در جایی پنهان است و آن حقیقت خداوند تبارک و تعالی است.
لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿۷۹﴾؛ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸۰﴾؛ أَفَبِهَذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿۸۱﴾ وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿۸۲﴾  فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿۸۳﴾  وَأَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ ﴿۸۴﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَلَكِنْ لَا تُبْصِرُونَ

لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ؛ یعنی این قرآن را فقط کسانی می‌توانند مس کنند که طهارت دارند؛ طهارت در اینجا دو مرتبه دارد؛ یکی طهارت باطنی و دیگری ظاهری؛ یعنی بدون وضو کسی نباید به قرآن دست بزند و بالاتر از این مرتبه، آن که حقیقت و بطون واقعی قرآن را کسانی می‌توانند بفهمند و درک کنند که طهارت باطنی داشته باشند.

در بحث فهم باطنی قرآن باید گفت که مفهومی چون تأویل در برابر تفسیر مطرح است که در واقع همان معنای غیر ظاهری قرآن در برابر تفسیر به مفهوم بیان معنای ظاهری آیات است. علامه طباطبایی فرموده است که تأویل به معنای گفته شده یعنی در برابر تفسیر نیست بلکه از ریشه واژه اول گرفته شده است و به معنای ریشه قرآن و آیات آن است و آن حقیقت را فقط خداوند و راسخون فی العلم می‌دانند و این قرآن با این خصوصیات تنزیل و فرو فرستاده شده از ناحیه خداوند است؛ تنزیل من رب العالمین.
مداهنه در آیات قرآن

در ادامه آیات «أَفَبِهَذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ، وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ» هم به نوعی به مؤاخذه برخی افراد پرداخته و فرموده است شما قرآن و این گفتار با این ویژگی‌هایی را که برشمرده و به آن قسم خورده شد را سبک می‌شمارید؟ شیخ طوسی گفته است که مقصود از مدهنون طبق نظر ابن عباس یعنی مکذبون، معانی دیگری هم گفته شده است ولی ظاهراً تعبیر علامه دقیق‌تر است.

ادهان در عربی به معنای روغن‌مالی کردن است و به تعبیر خودمانی ماست‌مالی؛ خداوند فرمود: آیا شما این سخن را ماست‌مالی می‌کنید و فکر می‌کنید به قول امروزی‌ها مطالب زرد روزنامه‌ای است؟ قبلاً اشاره شد قرآن به تعبیر این آیه «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا» مایه هدایت است ولی در عین حال فرمود که لا یمسه الا المطهرون یعنی برای کسانی هدایت است که متقی باشند وگرنه برای ظالمین مایه گمراهی بیشتر است «ولا یزید الظالمین الا خسارا».

در آیه شریفه بعد اشاره شد که وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ. یعنی شما رزق و روزی خودتان از قرآن را فقط مداهنه درباره آن قرار داده‌اید. در ادامه هم فرموده است که فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿۸۳﴾ وَأَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ ﴿۸۴﴾ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَلَكِنْ لَا تُبْصِرُونَ؛ در اینجا بین مفسران تقریباً اتفاق نظر وجود دارد که خطاب به اطرافیان و خانواده فرد میت است. در روایات بیان شده است که جان انسان از پا به سمت حلقوم گرفته می‌شود؛ علامه طباطبایی هم بر این نکته تأکید دارد که شما که می‌گویید حشر و نشر و حیات بعد از دنیا وجود ندارد، مردن اطرافیانتان را که می‌بینید و ما در این شرایط به شخص محتضر از شما نزدیک‌تر هستیم ولی شما نمی‌فهمید.
ناتوانی انسان در زنده‌کردن دیگران

در آیات ۸۶ و ۸۷ هم فرموده است: فَلَوْلَا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿۸۶﴾ تَرْجِعُونَهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ، اگر شما به جزا و پاداش الهی اعتقادی ندارید، اگر می‌توانید این مرده‌ها را به دنیا برگردانید. البته همانطور که عرض شد این تفسیر مورد اتفاق مفسران است ولی برخی روایات به گونه‌ای دیگر هم معنا کرده‌اند.

در این آیات خداوند گویا یک تصویر و فیلمی را در ذهن انسان ایجاد می‌کند، یعنی یک فردی در حال احتضار است و در حال جان دادن و اطرافیان کنار او هستند ولی آن‌ها نه قدرت دارند او را برگردانند و نه وضعیت روحی او را می‌توانند درک کنند و خدا به او نزدیک‌تر است.

در آیات بعد دوباره به سه گروه از انسان‌ها برگشته است؛ یعنی دقیقاً همان تقسیم‌بندی که در آیه هفتم این سوره انجام داده و فرموده بود انسان‌ها سه دسته می‌شوند؛ مقربون؛ اصحاب المیمنه و اصحاب المشئمه. در اینجا این تقسیم‌بندی این گونه است: فَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ. وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ. وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ یعنی یا مقربون هستند یا اصحاب الیمین و یا گمراهان و تکذیب‌کنندگان که توضیحات آن در آینده بیان خواهد شد.


نوشته شده در   يکشنبه 28 اسفند 1401  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode