در اندیشه امام خمینی(ره) و با استناد ایشان به آیه «قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُرادی» میتوان گفت تنها راه اصلاح بشر و جهان «قیام لله» است و انقلاب اسلامی نیز با چنین نگاهی از سوی امام(ره) رهبری و هدایت شد و توانست به دور از امیال نفسانی و منافع گروهی به پیروزی برسد.
انقلاب اسلامی تحولی در پرتو آیات قرآن و آموزههای رهاییبخش اسلام بود و ایامالله دهه فجر فرصت مناسبی است تا به بیان تفاسیر و نکات پیرامون آیاتی از قرآن کریم بپردازیم که انقلاب اسلامی ریشه در آنها دارد و از این آیات الهام گرفته است. لذا در سلسله نوشتارهایی به مناسبت دهه فجر این آیات را بیان میکنیم.
یکی از آیات قرآن که میتوان پدیده انقلاب اسلامی را با آن تحلیل و بررسی کرد آیه ۴۶ سوره «سبا» است که به مناسبت ایامالله دهه فجر در این نوشتار به آن میپردازیم.
متن آیه: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَة أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ»
ترجمه آیه: «بگو: من فقط به شما يك اندرز مىدهم كه: دو دو و به تنهايى براى خدا به پا خيزيد، سپس بينديشيد كه رفيق شما هيچ گونه ديوانگى ندارد. او شما را از عذاب سختى كه در پيش است جز هشداردهندهاى [بيش] نيست.»
این آیه یکی از آیات مهمی است که امام خمینی(ره) نیز بسیار بر آن تأکید داشتند و حتی اولین بیانیه سیاسی امام(ره) در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳ با این آیه آغاز میشود. در این بیانیه حضرت امام ضمن بررسی و تحلیل اوضاع گذشته، حال و آینده مردم، قیام برای خدا را تنها راه اصلاح جهان عنوان کرده که آن، فلسفه بعثت همه انبیای الهی بوده است. ایشان در ادامه، دلایل بدبختی مسلمانان و ملت ایران را تشریح میکنند و در قسمت دیگری، مسئولیت سنگین علما و روحانیان را برشمرده و عواقب زیانبار غفلت سیاسی آنها را متذکر میشوند. در ادامه، ایشان در این بیانیه، صریحاً علمای اسلام و جامعه اسلامی را به قیام عمومی فراخواندند و نسبت به سکوت در برابر توطئههای ضد اسلام هشدار دادند.
امام(ره) در بخشی از این بیانیه با استناد به این آیه چنین بیان میدارند که «قال اللَّه تعالی: قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُرادی. خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظههایی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است.»
ایشان در بخش دیگری از این بیانیه به بیان تبعات ترک این موعظه الهی پرداخته و میفرمایند: «خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده. قیام برای نفس است که بیش از ده میلیون جمعیت شیعه را به طوری از هم متفرق و جدا کرده که طعمه مشتی شهوتپرست پشت میزنشین شدند. قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بیسواد را بر یک گروه چندین میلیونی چیره میکند که حَرْث و نسل آنها را دستخوش شهوات خود کند. قیام برای نفع شخصی است که الآن هم چند نفر کودک خیابانگرد را در تمام کشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حکومت داده. قیام برای نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتی کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده. قیام برای خود است که موقوفات مدارس و محافل دینی را به رایگان تسلیم مشتی هرزهگرد بیشرف کرده و نَفَس از هیچ کس در نمیآید. قیام برای نفس است که چادر عفت را از سر زنهای عفیف مسلمان برداشت و الآن هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جاری است و کسی بر علیه آن سخنی نمیگوید. قیام برای نفعهای شخصی است که روزنامهها که کالای پخش فساد اخلاق است، امروز هم همان نقشهها را که از مغز خشک رضاخان بیشرف تراوش کرده، تعقیب میکنند و در میان توده پخش میکنند. قیام برای خود است که مجال به بعضی از این وکلای قاچاق داده که در پارلمان بر علیه دین و روحانیت هر چه میخواهد بگوید و کسی نفس نکشد.»
در واقع از منظر امام خمینی(ره) اصلاح بشر در سایه «قیام لله» است و بیتفاوتی یا قیام برای منافع شخصی و گروهی و باندی وضعیت را بدتر خواهد کرد و لذا می توان گفت آیه ۴۶ سوره «سبا» یکی از مبانی و اصول حرکت امام(ره) در مخالفت و مبارزه با طاغوت بود و به همین دلیل است که ایشان در ۲۸ آبان ۱۳۵۷ نیز در نوفل لوشاتو بار دیگر مستند به این آیه میفرمایند: «قُل انَّما اعِظُکمْ بِواحِدَةٍ انْ تَقُومُوا للَّهِ مَثْنی و فُرادی؛ خدای تبارک و تعالی در این آیه میفرماید که یک موعظه، فقط من یک موعظه به شما میکنم - یک موعظهای که واعظش خداست و آورنده موعظه پیغمبر اکرم است و میفرماید فقط یک موعظه است، این موعظه باید اهمیتش خیلی زیاد باشد که با این تعبیر میفرماید. آن موعظه این است که «ان تقوموا للَّه مثنی و فرادی»؛ اینکه قیام کنید برای خدا، برای اقامه حق قیام کنید. لازم نیست که اول یک اجتماعاتی باشد، «ثُمّ» انسان بعد از اجتماعات قیامی کند. یکی یکی هم این تکلیف هست - «مثنی و فرادی» - «فُرادی» هم هست، دوتا دوتا هم هست؛ این دیگر اقل جمعش است. یعنی تنهایی تکلیف به قیامِ للَّه هست، و «اجتماعی» هم که اقلش دوتاست. از دوتا شروع میشود به بالا؛ هر چه بالا رفت. میزان این است که انسان تشخیص بدهد که «لِلّه» هست این قیام. برای خدا هست آن قیام. دیگر اگر لِلّه شد و برای خدا شد، از اینکه تنها هستیم، از اینکه جمعیتمان کم است، دیگر وحشتی نیست. قیام اگر للَّه هست، برای خداست، قیامِ لِلّه هیچ خسران ندارد، هیچ ضرر توی آن نیست. قیامهای برای دنیا دو رو دارد: یک رویش ضرر است؛ یک رویش نفع است... هر کاری که انسان برای دنیا بکند، خدا در کار نباشد و همان جهت دنیوی باشد، اینها صددرصد نفع نیست؛ گاهی نفع است، نفع مادی دارد؛ گاهی ضرر مادی است. اما اگر چنانچه قیام برای خدا باشد، انسان کاری را برای خدا بکند، این هیچ توی آن ضرر نیست. ممکن است که انسان تخیل بکند که ما رفتیم به جنگ با کفار- مثلاً- و کشتیم، کشته شدیم؛ خیال بکند که این ضرر است؛ لکن این ضرر نیست، کشتهها پیش خدا زندهاند. اجرهایی که آنجا هست ربطی به این عالَم ندارد. اینکه برای خداست، همیشه نفع دارد؛ همیشه از خسارت محفوظ است.»
لذا میتوان گفت این آیه ارجمند قرآن پیام جالبی را در خود نهفته دارد که به خوبی در پدیده انقلاب اسلامی قابل مشاهده است. در این آیه، عصاره پیام آسمانی خداوند در یک مطلب خلاصه شده است «قیام برای خدا». اساساً حاصل سخن دین به انسان این است که: وضع موجود زندگی تو مطلوب نیست، وضع مطلوب آن چیزی است که باید تلاش و حرکت کنی و با اراده و اقدام خود به آن برسی، اکسیر(جوهر) این دعوت آن است که همیشه کانون توجه انسان در تمام مراحل زندگی، در ظاهر و باطن، مبدأ و مقصد بیکران هستی و خدای متعال که کمال مطلق و پایانناپذیر است، باشد. در حقیقت آیه شریفه قیام را مقید به «اللّه» میداند و چنین انگیزهای را منشأ برکت، سعادت و رستگاری آدم و ثمربخش میشمارد.
همچنین باید براساس این آیه در نظر داشت که در این حرکت و قیام خدایی، حرکت انفرادی انسان منشأ تکامل وی نخواهد بود، بلکه این تکاپو هنگامی به برتری نفسانی وی منتهی می شود که با حفظ هویت فردی خویش، خود را با دیگران و همفکر و دلسوز آنان بداند و از همین روی است که آیه بر «مَثنی وَ فُرادی» تأکید میکند.
براین اساس این آیه این پیام را میرساند که:
ـ آن چه مهم است قيام خالصانه براى خداست، تعداد و نفرات نقش اصلى را ندارد.
ـ قيام سه عنصر لازم دارد؛ خلوص، رهبر، فكر و برنامه.
ـ رهبر الهى، همنشين و همسخن با مردم است.
ـ عذاب، پيش روى شماست، اگر در راه خدا قيام نكنيد، هم در دنيا گرفتار مىشويد و هم قيامت دور نيست.
ایکنا