کتاب «معرفت و عرفان» اثر حجت الاسلام محمدباقر شریعتی سبزواری به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۳۱۲ صفحه منتشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «معرفت و عرفان» اثر حجت الاسلام محمدباقر شریعتی سبزواری به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۳۱۲ صفحه منتشر شد.
کتاب پیش رو عهده دار بحث درباره دو مقوله همه در گستره دانایی محوری، یعنی «معرفت» و «عرفان» است؛ یکی درباره مطلقِ معرفت و چیستی، انواع، اهمیت، آفات، موانع و منابع آن، و دیگری در خصوص شناخت و دریافتهای قلبی و شهودی.
در این کتاب، از برخی برداشتهای سطحی و معمولاً کلاه بردارانه و عوام فریبانه پرده برداری شده است و عقل و دین و عرفان و معرفت به خوبی در آن سازگارند؛ چنان که هیچکدام پیش پای دیگری ذبح نشده اند. توحید نیز به منزله تکیه گاه و مقصد عقل و عرفان، جایگاه بنیادین دارد.
ساختار اثر
کتاب حاضر در دو بخش تألیف شده است؛ در بخش اول که به مبحث «معرفت» اختصاص یافته، ضمن اشاره به هدایت عقلانی و غریزی و اهمیت علم و معرفت از نظر عقل و دین، به نقش دین در معرفت انسان و ویژگی ساختاری نوع انسانی پرداخته شده است.
نویسنده در ادامه این فصل، به جهان بینی رئالیسم (واقع گرا) میپردازد و سپس، حضور مذهب در تمام ادوار تاریخی را مورد بررسی قرار داده و فرق ملاک و معیار شناخت، تبیین و علت احتیاج به علم منطق تشریح شده است؛ همچنین، منشأ خطای ذهن از نظر قرآن، بیان شده و به کانونهای علمی و منابع معرفتی (طبیعت و علوم تجربی، عقل و دل، الهام و اشراق، مکاشفه یا کشف شهود، سحر و کهانت، سحر و جادو، عقل و برهان، علوم تجربی و روان شناسی، علوم نقلی و تاریخی، علوم اعتباری و عقلایی، علوم غریبه، حس ششم یا تله پاتی، فال و کف بینی، حفر و جامعه، استخاره و تفأل به قرآن و تسبیح، قرعه در مکتب اسلام و…) اشاره شده است.
«آفات و موانع معرفت» از دیگر مباحث بخش اول این اثر است که این موانع و آفت ها در دو قسم درونی و بیرونی تشریح شده است.
در دومین و آخرین بخش از کتاب مذکور که به «عرفان» میپردازد، ضمن تعریف عرفان و اشاره به عرفان عملی و نظری و خاستگاه و اصالت عرفان، به بنیانگذار عرفان اسلامی پرداخته شده و ماهیت و گستره معرفت عرفانی تبیین و ملاکهای عرفان مثبت تشریح شده است.
سپس، مراحل سلوک و تزکیه تبیین و با اشاره به عرفان شهید مطهری، جهان بینی عرفانی نیز مطرح شده و در پایان، مسئله عشق در عرفان نگارش یافته است.
ملاکهای عرفان مثبت
در عصر عجیب و غریب کنونی، مکتبها و فرقههای فراوانی ادعای عرفان و سلوک و توجه به ماورای طبیعت و کسب قدرتهای روحی دارند و از عرفان هندی گرفته تا عرفان مسیحی و کلیمی و مکتبهایی چون یوگا و غیره، بسیاری از آنان بدون توجه به مبدأ و معاد یا الزام به ادیان واقعی الهی، به ویژه اسلام و تشیع، خلسه هایی روحی و بروز بعضی کارهای خارق العاده مثل خوردن آتش و ریاضتهای نامعقول، بلکه نامشروع تحمل کردن را پیشه کرده و نامش را «عرفان» گذاشته و مریدان را به خضوع بیش از حد و پابوسی خویش کشانده اند. از همه خطرناکتر آن است که برخی از آنان به این شیوه صبغه مذهبی و رنگ اسلامی میدهند و اذکاری چون «هو حق» را که مرجع ضمیرش مرشد یا حضرت علی (ع) است، به زبان میآورند.
سالکانی که سلوکشان بر اساس معیارهایی است که در کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) و دیگر امامان معصوم (ع) آمده، در گروه «عرفان مثبت» قرار دارند. عرفان اسلامی مجموعهای از عشق، محبت و خشم و نفرتها و آمیزه ای از بسیج امکانات در راه یاری اولیای خدا علیه دشمنان اوست. در این راه، پیروان راستین اسلام، دستورهای همه جانبه اسلامی را پذیرفتند و دنیا را وسیله و مزرعهای برای آخرت ساختند.
از این رو، باید با ارائه ملاکهای عقلانی و مدارک قرآن و سنت، مرز میان عرفان سازنده و عرفان مخرب را مشخص نمائیم و انسانهای پاک، به ویژه جوانان معنویت خواه را با این معیارها آشنا کنیم.
مهمترین ملاکهای عرفان مثبت عبارتند از: دین شناسی، التزام به شریعت، انتخاب دین و مذهب صحیح، علم آموزی، عقل گرایی و خردورزی، تلاش اقتصادی و اجتماعی، کرامت نفس، کتمان سرّ.