هفتم صفر روز وفات و بزرگداشت سلمان فارسی است. یکی از بزرگترین صحابه پیامبر که تشیع ایرانیان به گواه تاریخ مدیون اوست. به همین بهانه احسان ناظمبکایی روزنامهنگار و فعال در پژوهش تاریخ تطبیقی، چند نکته مهم و کوتاه درباره این شخصیت مهم تاریخ ایران و اسلام به ایسنا پلاس گفت.
ایسناپلاس؛یادداشت شفاهی- احسانناظمبکایی:سلمان فارسی یا «روزبه» پسر «بودخشان»، در واقع نماد «حقیقتطلبی» و «حقیقتجویی» است. اتفاقاً همین حقیقتجویی باعث میشود آن ساحل آرامش ظاهری که در اصفهان و جی در کنار پدر و در فضای زرتشتیگری ساسانی بوده را رها کند و به جاهای مختلفی دنبال حقیقت برود و با رسیدن به یک دین، مسلک، مذهب و شهر خاص الزاماً از پا نمینشسته و کار خود را ادامه میداده تا به حقیقت و جریان واقعی برسد.
۸هزارکیلومتر دنبال حقیقت
سیر و گردش زمینی سلمان فارسی در نوع خودش بسیار جالب است. یعنی شهر به شهر چرخیدن او برای رسیدن به حقیقت واقعی. این انسان بزرگ چیزی حدود ۸هزار کیلومتر مسیر شهرهای مختلف را از ایران تا شامات، آناتولی و حجاز طی میکند تا نهایتاً به پیامبر (ص) برسد. سلمان فارسی از جی (اصفهان) به دمشق میرود، از دمشق راهی شهرهای شمالی مناطق بیزانسی مانند عموریه، نصیبین و موصل میشود و بعد هم در بیتالمقدس و وادی القری به عنوان اسیر به مدینه فرستاده میشود. با آمدن به مدینه مسلمان میشود. سپس به مکه میرود و بعد از آن راهی مدائن میشود. بنابراین از نظر گردش فیزیکی هم سلمان یک ویژگی خیلی خاص دارد.
از زرتشت تا پیامبر
نکته سوم سفر آسمانی سلمان فارسی است. سلمان علاوه بر اینکه بعد فیزیکی و جسمانی دارد که شهر به شهر میچرخد، در حالت عرفانی و ملکوتی و دینی هم مدام در حال تغییر دین، مذهب و مسلک است. از زرتشتیگری به مسیحیت میرسد. او انواع مسیحیت کلیسایی و دیرانی را بررسی میکند، لباسشان را میپوشد، به عمقشان میرود و نقاط ضعف و قوتشان را کشف میکند. سپس با یهودیت، مانوی و مزدکی آشنا میشود و بعد از آن بتپرستی صدر اسلام را میبیند و در نهایت هم در ساحل آرامش اسلام آرام میگیرد.
پاپی که مسلمان شد!
نکته چهارم که باید آن را در اسم سلمان هم دید، سرسپردگی کامل سلمان فارسی به اسلام، پیامبر (ص) و امام علی (ع) است. در واقع سلمان فارسی در هیچ کجا از مسیری که مسلمان میشود تا لحظه درگذشتش، هیچوقت چرایی را در برابر پیامبر (ص) و امام علی (ع) مطرح نمیکند. با توجه به آن جایگاه بزرگی که سلمان زمان حضور در بیزانس داشته و حتی به درجه پاپ هم رسیده بود، وقتی در محضر پیامبر (ص) و امام علی (ع) قرار میگیرد، واقعاً رابطه مراد و مریدی شکل میگیرد. یک سرسپردگی، پیروی و ولایتپذیری کامل که جایگاه او را به قدری رفیع میکند که وقتی پیامبر، سلمان را میبیند به زبان فارسی به او خوشآمد میگوید. همچنین حضرت علی (ع) هم وقتی سلمان را میبیند طبق چیزی که در کتاب «طبقات الکبری» نوشته شده، میفرمایند سلمان علم اول و آخر را میداند و به همه چیز آگاهی دارد. این را کسی مانند امام علی (ع) میگوید. حتی منسوب است به اینکه اولین ترجمه سوره حمد به زبان فارسی را سلمان فارسی انجام داده است. در برابر ماجرای سقیفه هم عبارت معروف «کردید و نکردید»که اشاره به توطئههای سقیفه است را به زبان فارسی آن زمان بر زبان میآورد.
سنگ بنای شیعه در ایران
نکته پنجم و مهم از ویژگیهای سلمان فارسی این است که رابطه وی با اهل بیت (ع) و امام علی سرآغاز رابطه عمیقی میشود که بعدها به رابطه ایران و ائمه و ایران و تشیع منجر میشود. رابطه عمیقی که بین سلمان فارسی با پیامبر و امام علی و خاندان عصمت و طهارت شکل میگیرد، مسیری را میسازد که نهایتاً ایرانیها تحت تأثیر ائمه قرار میگیرند و امامان هم میبینند شاگردان و مریدانی بهتر از ایرانیان پیدا نمیکنند. این خیلی نکته مهمی است که ما بدانیم سلمان فارسی پایهگذار و سنگ اول بنایی است که تشیع ایرانی را شکل میدهد و اگر این تشیع الان اینقدر ایرانیزه شده و اینقدر ایران با تشیع عجین شده، به واسطه آن سنگ اولی است که خوب چیده شده است؛ آن سنگ اول هم سلمان فارسی است.
سلمان از اهل بیت من است
نکته ششم تأثیری است که سلمان به عنوان یک شخصیت تأثیرگذار بر محیط پیرامونی میگذارد. آن هم به واسطه صبر و آرامشی است که به واسطه سالها سیر و سلوک به دست آورده است. او طی سالها عمری که دارد و مسیری حرکتی که طی کرده است، جزء صحابی کبار پیامبر (ص) به شمار میرود. وقتی رسول اکرم (ص) عبارت «سلمان منا اهل البیت» را بیان میکنند، میتوان اینگونه تعبیر کرد که جایگاهی مانند جایگاه اهل بیت و خانواده خودشان برایش قائل هستند. بنابراین سلمان فارسی که از هفت خوان سیر و سلوک عبور کرده، وقتی به مدینه و خدمت نبی مکرم اسلام (ص) میرسد، چنان آرامش، طمأنینه، مناعت طبع و بزرگی دارد که حضورش در مدینه خیلی تأثیرگذار میشود. چنانچه در اولین مواجههها در جنگ احزاب، پیشنهاد خندق را میدهد و اسلام با ایده او از مهلکه خندق و جنگ احزاب نجات پیدا میکند. لذا سلمان از معدود شخصیتهایی است که در تاریخ تأثیر عمیقی بر محیط پیرامونی خودش میگذارد.
سلمان فارسی بزرگ اما مهجورمانده
نکته هفتم و نکته پایانی من هم این است که با وجود همه نکاتی که مطرح کردم، متأسفانه سلمان فارسی جزء شخصیتهای مهجور است و آنچنان که باید و شاید ما ایرانیها به او نپرداختهایم و توجه نکردهایم. حتی در جامعه اسلامی هم آنطور که باید او را مورد توجه قرار ندادهاند. برخی از کوتهنظریها، قضاوتها و نکات یکسو به محکمه رفتن باعث شده بعضیها نگاهی منفی به این شخصیت بزرگ پیدا کنند. از سویی برخی از غیرایرانیها هم با نگاه نژادپرستانه به او مینگرند و از هر دو طرف مورد مظلومیت قرار گرفته است. باید درباره ایشان کارهای مختلفی انجام شود. کتابهای مختلف و رمانهای گوناگون نوشته شود. خوشبختانه آقای میرباقری هم دارند سریال سلمان فارسی را میسازند تا این کار سرانجام به سر منزل مقصود برسد و مردم با سلمان فارسی این شخصیت مهم ایرانی جهان اسلام بیشتر آشنا شوند.