در پي طرح لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي در مجلس شوراي ملي در سال 1341 شمسي، امام خميني(ره) با دستگاه جبّار پهلوي به مبارزه پرداخت. اوج اين مرحله از نهضت، يورش ناجوانمردانه ايادي رژيم به مدرسه فيضيه و ضرب و شتم و كشتار طلاب و فضلاي حوزه علميه قم در دوم فروردين سال 1342 شمسي بود. در واكنش به اعمال ننگين رژيم پهلوي، حضرت امام در عاشوراي سال 42، سخنراني كوبندهاي عليه نظام شاهنشاهي ايراد نموده و از شاه و اسرائيل به شدت انتقاد كردند. به دنبال اين سخنراني افشاگرانه، آن حضرت دستگير و زنداني گرديد. خبر دستگيري مرجع تقليد مردم، به سرعت در قم و سپس در تهران و ساير شهرها انتشار يافت. مردم قم به خيابانها ريختند و با تقبيح عمل دولت در دستگيري امام به راهپيمايي اعتراضآميز پرداختند. شاه كه در برابر قيام قهرآلود ملت، تاج و تخت خود و سلطه آمريكا را در حالِ زوال و سقوط ميديد، با رگبار مسلسل به جنگ ملت آمد و توسط نيروهاي جهنمي و خون آشام خود تظاهرات كنندگان را با وضع فجيعي قتل عام كرد و تهران را در پانزده خرداد 1342، به كشتارگاه مخوف و حمام خون مبدل ساخت. همزمان با قتل عام مردم مبارز در تهران، كشتارهاي فجيعي در قم، شيراز، مشهد، تبريز و ديگر شهرستانها توسط دژخيمان رژيم به وقوع پيوست. از تعداد مقتولين 15 خرداد آمار صحيحي در دست نيست ولي تعداد شهدا را بين 5 تا 15 هزار نفر تخمين زدهاند. در اين ميان عليرغم سانسور شديد خبري، اخبار مربوط به دستگيري رهبر نهضت اسلامي ايران و قيام پانزدهم خرداد و كشتارهاي آن، در مدت كوتاهي در سراسر كشور پخش شد و موجي از نفرت و خشم عليه شاه به راه افتاد. سرانجام حضرت امام پس از ده ماه بازداشت، در هجدهم فروردين 1343 از زندان آزاد شدند و پس از آزادي نيز همان مسير قبلي را ادامه دادند. قيام 15 خرداد، نقطه عطفي بود در تاريخ مبارزات ملت قهرمان ايران كه حضرت امام، آفريننده و شكل دهنده آن قيام الهي بود. روحانيان انقلابي در تداوم اين حركت عظيم و پرخروش امت مسلمان ايران، طي يك دوره پانزده ساله، نقشي اساسي داشتند و در اين مدت، سالروز قيام 15 خرداد، هيچگاه در سكوت و خاموشي سپري نشد؛ زيرا كه 15 خرداد، براي امت قهرمان و شهيدپرور ايران از اهميت و اعتبار ويژهاي برخوردار بوده و همواره خواهد بود.