حجتالاسلام مرتضی واعظجوادی معتقد است که انسان در سه موطن تأسیس میشود، رشد میکند و به کمال دست پیدا میکند، که این سه عبارت از موطن طبیعت، موطن انسانیت و موطن الهیت و در مقابل معبود قرار گرفتن هستند.
به گزارش ایکنا، نخستین جلسه از سلسله جلسات شرح دعای افتتاح توسط حجتالاسلام والمسلمین مرتضی واعظجوادی، رئیس بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسرا و مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم، امروز ۱۶ فروردین برگزار شد.
در ادامه مشروح این جلسه را میخوانید؛
ماه مبارک رمضان منسوب به ذات پروردگار است. در این ماه عزیز جلوههای گرانقدر و همیشگیای وجود دارد که باید به یکایک آنها اهتمام لازم داشته باشیم. یکی از مهمترین جلوههای این ماه، دعا است.
دعای افتتاح دارای ویژگیهای فراوانی است و در مورد ویژگیهای دعا نیز مطالبی را مطرح میکنیم. یعنی ضمن اینکه مضامین این دعا را تبیین میکنیم آنچه درباره این دعا مطرح است نیز طرح خواهیم کرد. دعای افتتاح که از ناحیه مقدسه حضرت بقیه الله الاعظم(عج) برای ما رسیده، یکی از ذخیرههای معرفت شیعی در باب دعا و ستایش است و از طرفی هم، ویژگی دولت کریمه بقیه الله الاعظم(عج) را تبیین میکند.
اصلاح سه رابطه موجب کمال میشود
انسان موجودی است که از ابعاد سهگانه طبیعی، انسانی و الهی شکل پیدا کرده، طبیعی است که این سه رابطه میتواند انسان را به کمال برساند. انسان موجودی است که در نظام طبیعت متولد میشود، رشد میکند و در این عالم سر به تیره تراب میبرد. بنابراین نسبت انسان با عالم یک نسبت خاص است و باید به آن پرداخته شود.
از سوی دیگر نیز همین انسان در یک جریان انسانی ایجاد میشود و به عنوان یک نوع انسانی شناخته میشود و اگر بخواهد به کمال و سعادت خودش برسد باید در فضای انسانی ارتباطهایی برقرار شود. همچنین چون انسان بنده خداست این رابطه نیز باید برای انسان خوب تعریف و اصلاح و تکمیل شود و انسان بر اساس این سه رابطه عمده و اساسی میتواند خودش را بسازد و به کمال برسد.
انسان منهای نظام علمی به کمال نمیرسد
در حقیقت از یکسو انسان است و نظام طبیعی که دانشهای تجربی و ریاضی تأمینکننده این بخش هستند؛ یعنی انسان در عالم طبیعت با نظام علمی زیست میکند و باید تمام آنچه را در سطح نظام علمی قبول شده است مورد ملاحظه داشته باشد. انسان منهای نظام علمی به کمال نمیرسد. شاید ابعادی از وجود انسانی تأمین شده باشد اما آن بعد انسانی که به عالم مادی او برمیگردد که جهان علم و تجربه و احساس و علوم تجربی مینامیم باید مورد توجه باشد و هرگز انسان بدون این جریانی که با حیثیت اصلی انسان گره خورده به کمال نمیرسد و هیچکدام از جریانهای دیگر نیز این بعد از انسان را تأمین نخواهد کرد.
بعد طبیعی، انسانی و الهی جایگاه خود را دارند و هیچ کدام جایگاه دیگری را اشغال نخواهد کرد و اگر جنبههای الهی را در حد صددرصد تقویت کنیم و رابطه انسان با خدا را در حد عبودیت و مولویت نیز قرار دهیم اما اگر رابطه انسانی به لحاظ مسائل علوم تجربی و طبیعی به صورت دانشی پیش نرود، این انسان به کمال نمیرسد. همانطور که اگر رابطه انسان با سایر افراد این نوع درست نباشد و علوم انسانی برای انسان نقشآفرینی نکند، هرچه رابطه علمی و الهی قوی باشد باز هم نتیجهبخش نخواهد بود.
بنابراین انسان در این سه موطن تأسیس میشود، رشد میکند و به کمال دست پیدا میکند که عبارت از موطن طبیعت، موطن انسانیت و موطن الهیت و در مقابل معبود قرار گرفتن هستند. هرچه این روابط اصلاحشدهتر و تکمیلتر باشد این انسان برتر و پختهتر شده و به کمال رسیده است. برخیها فکر میکنند اگر ما رابطه انسان با خدا را اصلاح کنیم روابط دیگر که تجربی است نیز تأمین میشود اما اینطور نیست و این سیر باید به صورت متوازن جلو برود تا انسان بتواند در ابعاد وجودی خود کامل شود.
پس هم نیاز به مباحث علوم تجربی و طبیعی داریم تا این بعد انسانی را تکمیل کنیم و هم نیاز به علوم انسانی و روابط انسانی داریم تا مناسبات انسان را در زمینههای تربیت، فرهنگ و ... اصلاح کنیم و هم بعد سوم نیاز است که بعد الهی انسان است. رابطه انسان با خدا یک رابطه سلوکی شایسته است که هم میتواند معرفت انسان را تکمیل کند و هم بعد معنوی انسان را به جایگاه اصلی خود برساند.
ماه مبارک رمضان ماهی است که ضمن اهتمام به بخشهای دیگر، این بعد الهی انسان شناختهشدهتر و معرفیشدهتر است. ماه مبارک رمضان ماه دعا است و مراد از ماه دعا این است که انسان هویت خود را اشکار کند و بندگی و عبودیت خود را در مقابل خدا آشکار سازد و خود را به عنوان بندهای ببیند که تمام هویتش بندگی است و هویت استقلالی ندارد. از آن طرف هم باید بداند که مولویت و سیادت و عظمت باری بر او سیطره دارد.
ماه رمضان ماهی است که جهت سوم را در انسان تقویت میکند و روحیه دعا و نیایش و بندگی را در انسان رشد میدهد و آنچه را که به عنوان جریانهای انسانی و ... بر انسان غلبه یافته را کنار میزند و انسان را به خودش معرفی میکند و به انسان این معنا را میفهماند که انسان بنده است و هویت استقلالی ندارد و از نقطه آغاز تا انجام در هر بعدی از ابعاد وجودی، وابسته است.
انسانها که بندگان خدا هستند همواره در مسیری قرار دارند که بتوانند خود را به خدا به عنوان یک عبد معرفی کنند و خدا را به عنوان یک مولا و به عنوان یک خالق، رب، رازق و آغاز کننده و پایان دهنده وجود بشناسند و نسبت خود را با خدا اصلاح کنند.
اما در باب دعای افتتاح باید بگویم که جا دارد جزئیات این دعا تبیین شود و نسبت به این دعا ارتباط عمیقتری را برقرار کنیم. اینکه این دعا هر شب و در موعد خاص با یک آهنگ خاص بیان میشود و هدف خاصی را نیز دنبال میکند نشان میدهد این دعا یک دعای عادی نیست. یک نوع معرفت عمیقی در این دعا نهفته شده است.
در فراز اول این دعا آمده است: «اللّهُمَّ إِنِّى أَفْتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمْدِكَ». بالاترین ستایش که برای خدا میشود مطرح کرد حمد است. حمد از عالیترین واژههایی است که در فرهنگ دینی ما جایگاه یافته است. حضرت بقیه الله الاعظم(عج) میفرماید که من سخن و ستایش را با حمد الهی آغاز میکنم؛ چون نمیتوان سخن را بدون حمد الهی آغاز کرد و بنده وقتی سخن میگوید اولین کلامش باید ستایش حق تعالی باشد. اما چطور باید این ثنا و ستایش را بیان کند؟
در برخی از منابع روایی و دعایی ما آمده که باید گفت: «اللّهُمَّ إِنِّى أَفْتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمْدِكَ»؛ یعنی من میخواهم تو را ستایش کنم و جایگاه والای تو را به زبان آورم اما هیچ بیان و عبارتی بالاتر از کلام حمد نمیتواند ثناگوی تو باشد و به همین دلیل ثنای تو را با حمد تو آغاز میکنم. بنابراین امام عصر (عج) با این آهنگ آغاز میکند.
در جلسات آینده فقرات دیگر این دعا را به بحث خواهیم گذاشت.