اساساً آنچه عزادار را از مرتبه سوم كه مرتبه مشترك بين مسلمانان و غير مسلمانان است، بالاتر ميبرد و در گروه عزاداران و شيعيان حقيقي معصومان(ع) وارد ميكند، صفاي باطن و بالا رفتن ميزان محبت و معرفت او به حقايق جهان است. عزادار در مرتبه سوم با تجليهاي گوناگوني از عظمت امام حسين(ع) و خاندان و اصحابش آشنا ميشود. در اين حال احساس ميكند كه ماندن در مرتبه سوم او را اشباع و راضي نميكند و عطش و ظرفيت بيشتري براي درك عظمت محمد(ص) و آل محمد و به ويژه سيدالشهدا(ع) در خود احساس ميكند. در اينجا ديگر توجيه و توضيحهاي مداحان و برخي گويندگان و نويسندگان، كه خود نيز در مرحله سوم قرار دارند، روح تشنه او را سيراب و قانع نميكند؛ چرا كه آنها به اندازه فهم خود، از امام حسين(ع) و ساير معصومان(ع) ميگويند و ميخوانند، ولي عزادار به خوبي و به درستي احساس ميكند كه حقيقت بالاتر از چيزي است كه آنها ميگويند. در اين حال تلاش او براي رسيدن به معرفت جديد و ژرفاي بيشتر آغاز ميشود و براي برطرف كردن عطش خود به معرفت جديد و رفع مجهولاتش، حركت ميكند. او در افكار خود يا به كمك ديگران، به اين نتيجه ميرسد كه هركس هرچه درباره محمد(ص) و آل محمد، به ويژه امام حسين(ع) و حماسه حسيني گفته و ميگويد، بر اساس درك و فهم خود از آنها بوده است و درك و فهم خوانندگان، گويندگان و نويسندگان محدود است. چگونه ميتوانند درباره وجود با عظمت اين انوار طيبه(ع) آنطور كه شايسته است، بگويند و بنويسند. هيچ كس به جز خداوند عظيم و اعلي نميتواند وجود معصومان(ع) را آنطور كه شايسته است، معرفي و توصيف كند. بنابراين عزادار پس از مدتي كه از سلوكش در مرتبه سوم ميگذرد و مجهولات و پرسشهايش به اوج ميرسد و او را تحت فشار قرار ميدهد، به سراغ خداوند تبارك و تعالي ـ كه خالق محمد(ص) و آل محمد است ـ و نيز به سراغ خود حضرات معصومين(ع) ميرود و از آنها ميخواهد تا او را به معرفت جديدي برسانند و تشنگياش را برطرف كنند. او پس از جستوجوي صادقانه و با پرهيز از تنبلي و كسالت و تلاش پيگير و نيز مشورت با اهل علم و دانش، به ويژه روحانيت و علماي دين، كه آشناترين مردم به خدا و دين خدا و معصومان(ع) هستند ـ و خود مراتب چهارم و پنجم را گذراندهاند ـ به منابع معرفتي و اطلاعاتي مهمي دست مييابد. مهمترين منابع شناخت معصومان(ع): 1. قرآن كريم قرآن كريم كتابي آسماني است و از سوي خداوندي نازل شده كه آفريننده انوار طيبه معصومان(ع) و دنيا و آخرت است. خداوندي كه همه آسمانها و زمين را خلق كرد و انسان را با پرتو ويژه خويش و براي بالاترين هدف زندگي، كه مظهريت همه اسماء و صفات خداوندي است ـ يا مقام خلافت الاهي و وليّ الله شدن ـ آفريد. آري قرآن كريم كلام چنين خدايي است و براي هدفي چنين والا نازل شده است. كتابي كه هيچ كتاب و انديشهاي قادر به خودنمايي در برابر او نيست. رسول اكرم(ص)، يعني انساني كه قلب مقدس او شايستگي و ظرفيت نزول قرآن و دريافت اين كتاب با عظمت الاهي را داشته است و بهتر از هركس ديگري قرآن را ميشناسد، درباره آن فرمودهاند: «فضل القرآن علي سائر الكلام كفضل الله علي خلقهِ (1)؛ برتري قرآن بر ديگر سخنان، همچون برتري خداوند است بر خلق او.» در اين كتاب آسماني كه بر اساس نظام خلقت انسان و جهان و سير بازگشت انسان به سوي خداوند متعال و مراتب كمالي وي نازل شده است، بارها از علم الاهي سخن به ميان آمده و اينكه هيچ كس بهتر از خداوند تبارك و تعالي نظام خلقت و انسان را نميشناسد. در سوره اسراء ميفرمايد: «رَبُّكُم اَعلَمُ بِكُمْ (2)؛ پروردگار شما به شما آگاهتر از خود شماست» و در جاي ديگري ميفرمايد: «اللهُ اعلمُ حيثُ يجعلُ رسالته (3)؛ خدا بهتر ميداند كه رسالت خود را در كجا مقرر كند.» بنابراين اگر كسي بخواهد معصومان(ع) را بشناسد، بيشك بدون مراجعه به قرآن كريم و استمداد از خداوند نميتواند به شناخت صحيحي دست يابد. (4) امام باقر(ع) در اين باره ميفرمايند: «نزل القرآن اربعة ارباع، ربع فينا و ربع في عدونا و ربع سنن و امثال و ربع فرائض و احكام (5)؛ قرآن در چهار قسمت نازل شده است، يك چهارم آن درباره ماست، يك چهارم درباره دشمنان ما و يك چهارم درباره سنت و امثال و يك چهارم نيز در واجبات و احكام است.» 2. زيارت عاشورا مشهور بين اولياي خدا و علما اين است كه زيارت عاشورا حديث قدسي است (6) و از سوي خداوند تبارك و تعالي به خاطر عظمت سيدالشهدا(ع) و واقعه عاشورا، و نيز ضرورت شناخت ابعاد مختلف اين روز عظيم و وظيفهاي كه بندگانش در قبال امام و عاشورا دارند، به وسيله فرشته وحي، جبرئيل(ع) به رسول خدا(ص) اعطا شده است و از سوي امام باقر(ع) و پس از واقعه كربلا در اختيار مردم قرار گرفته است. زيارت عاشورا منشور و آيين نامه زندگي يك شيعه و عزادار حقيقي و يك مؤمن راستين است. در اين زيارت با عاليترين معارف الاهي در شناخت معصومان(ع) به ويژه امام حسين(ع) و شناخت رابطه وجودي مردم با معصومان(ع) و مباحث انسان شناسي، نيز وظايفي كه يك شيعه حقيقي و يك عزادار صادق در برابر سيدالشهدا(ع) و نهضت او دارد، آشنا ميشويم. عنايت ويژهاي كه به اين زيارت شريف شده است، نشانگر اهميت و كليدي بودن مضامين آن است در نوع رابطهاي كه بايد هر انساني با امام حسين(ع) و فرزندش حضرت حجت ـ ارواحنا فداه ـ و به طور كلي با حماسه حسيني برقرار كند. اين زيارت از چنان جايگاه معرفتي بلندي برخوردار است كه از زمان ائمه اطهار(ع) تاكنون نه تنها از برنامه عبادي هيچ يك از ائمه(ع)، يارانشان و علماي راستين اسلام حذف نشده است، بلكه روز به روز به تأكيدهاي آنان بر اهميت زيارت عاشورا و مداومت بر خواندن آن افزوده شده است. 3. زيارت جامعه كبيره اين زيارت كه از معتبرترين زيارتهاست، عاليترين و كاملترين متن امامشناسي است كه از سوي وجود مقدس امام هادي(ع) در اختيار شيعيان قرار گرفته است. مرحوم شيخ عباس قمي در كتاب شريف مفاتيح الجنان پس از نقل زيارت جامعه كبيره، داستان جالب و آموزندهاي به نام حكايت سيد رشتي آورده است كه اهميت و جايگاه زيارت عاشورا و زيارت جامعه كبيره در نزد حضرت بقيةالله الاعظم(عج) را به خوبي منيرساند. 4. زيارت ناحيه مقدسه اين زيارت، سوگنامه تنها بازمانده آل محمد(ص) و منتقم اصلي آنها يعني امام زمان(عج) براي جدّ مظلوم و غريبش و شهدا و بازماندگان كربلاست كه در آن با ابعاد گوناگون مصائب اهل بيت(ع) آشنا ميشويم. اين زيارت در حقيقت گزارشي مبسوط درباره واقعه كربلاست و ميتوان آن را شرح زيارت عاشورا دانست كه اطلاعات و روشنگريهاي بسيار با ارزش و دقيقي از حماسه حسيني در اختيار ما قرار ميدهد. عزادار با استفاده از منابع چهارگانه مذكور و نيز با استفاده از ساير رهنمودهاي معصومان(ع) به شناخت جديدتر و بالاتري از «خود» و «رابطه شايسته»اي كه بايد با محمد(ص) و آل محمد داشته باشد، ميرسد و در سايه اين شناخت جديد و والا، به درك جديدتري از «مصيبتهاي» محمد(ص) و آل محمد و «عزاداري شايسته» براي آنها ميرسد. عزادار حقيقي در سايه معرفتي كه از منابع اصيل اسلامي و با راهنمايي علماي دينشناس به دست آورده است، به درك دو نوع مصيبت براي حضرات معصومين(ع)، مخصوصاً امام حسين(ع)، نايل ميشود كه هرچند هر دو بزرگ است، ولي يكي بزرگتر از ديگري است. يكي مثبت و نزديككننده و ديگري منفي و دور كننده است. ما در اينجا اين دو مصيبت را با نامهاي «مصيبت عظيم» و «مصيبت اعظم» شرح خواهيم داد. عزادار حقيقي هر دو مصيبت را با همه زواياي آنها به خوبي ميشناسد و در برابر هر يك از آنها موضعگيري و واكنش مناسب نشان ميدهد. الف) مصيبت عظيم يا همان مصيبتي كه به وجود مقدس و نوراني آنها رسيده است. يعني جنايتها و ظلمهايي كه در به شهادت رساندن آنها و خاندان گراميشان بر آنان وارد شده است. جفا و مصايبي كه بر وجود نازنين و نوراني رسول الله(ص) در زمان حيات و سپس ارتحالشان وارد شد. مصيبتهاي جانكاهي كه بر اميرالمؤمنين(ع) و حضرت زهرا(س) در زمان حيات پيامبر(ص) و نيز پس از ايشان و هنگام شهادت بر آن دو بزرگوار وارد شد. مصيبت مسموميتهاي مكرر امام حسن(ع) و تيرباران بدن نوراني و مطهرش پس از شهادت ايشان و هر كدام از حضرات؛ به ويژه مصائب عظيم امام حسين(ع) و خانواده و خاندان و يارانش در ماجراي كربلا و پس از آن و بالأخره مصائب و جناياتي كه در حق ائمه(ع) پس از واقعه كربلا روا داشته شد، همه و همه از نوع مصيبت عظيم است. اما شيعه و عزادار حقيقي نسبت به اين مصيبتهاي عظيم چه واكنشي نشان ميدهد. آيا مانند مرتبه سوم به يك عزاداري منفعلانه و تحت تأثير عواطف و احساسات محض، آن هم با وجود آن همه آفات، تحريفات و بدعتها روي ميآورد و يا به گونه ديگري عمل ميكند. بهتر ميدانيم پاسخ به اين پرسش را پس از بحث از مصيبت اعظم بدهيم. ب) مصيبت اعظم يا همان مصيبتي كه به جامعه انساني در طول تاريخ به علت محروميت از حقيقت دين و نيز محروميت از وجود مقدس رهبران الاهي، به ويژه ائمه معصومان(ع) وارد شده است. اين مصيبت به علت كنار گذاشته شدن معصومان(ع) از مقام و مرتبهاي است كه خداوند براي آنان در رهبري و هدايت جامعه انساني در نظر گرفته است. پانوشتها: 1. مستدرك الوسايل، ج 4، ص237. 2. سوره اسراء، آيه 54. 3. سوره انعام، آيه 124. 4. درباره جايگاه معصومان(ع) در قرآن كريم و آيات نازل شده درباره آن ها كتابهاي فراواني تأليف شده است كه علاقه مندان ميتوانند به آنها مراجعه كنند. 5. اصول كافي، ج 2، ص627. 6. مصباح المتهجد، ص780.
|
|
|
|
|
|
نوشته شده
در
پنجشنبه 4 بهمن 1386
توسط
مدیر پرتال
|
PDF
چاپ
بازگشت
|
|
|