ابومعين ناصر بن خسرو قبادياني در بلخ به دنيا آمد. وي از كودكي در محضر اساتيد زمان خود، به تحصيل علم و دانش و حفظ قرآن پرداخت. ناصر خسرو علاوه بر ادبيات فارسي و عربي با بيشتر علوم زمان خود همچون حساب، هندسه، نجوم، طب، داروشناسي و الهيات نيز آشنا شد. ناصرخسرو در ابتدا شغل دبيري در دربار محمود و مسعود غزنوي داشت، اما پس از چندي بر اثر تحولي كه در افكار و انديشههاي او پديد آمد از سياست كنارهگيري كرد و به تحقيق در اصول و عقايد مذاهب مختلف و سير و سفر پرداخت. او در مسافرتي كه به مكه و قاهره كرد، از خليفهي فاطمي، مذهبِ اسماعيلي را پذيرفته و به رياست اسماعيليانِ خراسان برگزيده شد. ناصرخسرو با لقب "حُجّتِ زمين خراسان" به ايران بازگشت، ولي از بيم دشمنان و متعصّبان خراسان، به ناحيهي بَدَخشان در افغانستان امروزي پناه برد و در همان جا بدرود حيات گفت. حاصل سفر هفت سالهي ناصرخسرو، كتاب سفرنامه است كه از نظر تاريخي و جغرافيايى حايز اهميت است. وي افكار و اعتقادات خود و همچنين حكمتها و موعظههاي بسياري را در قالب آثار و اشعارش بيان كرده است. زاد المسافرين، خوان اَخوان و وجه دين از ديگر آثار اين شاعر بزرگ ايراني است. خاصيت عمدهي شعر ناصر خسرو، اشتمالِ آن بر مواعظ و حِكَم بسيار است. همچنين جنبهي دعوتِ مذهبيِ او، به اشعارش رنگ دينيِ آشكاري داده است و ذهن علمي او نيز باعث شد كه در بيان مقاصد خود، به شدت تحت تاثير روش منطقيان قرار گيرد. حكيم ناصر خسرو قبادياني، بيترديد يكي از شاعران بسيار توانا و سخنآور زبان فارسي است كه داراي طبعي نيرومند و سخني استوار و قوي و اسلوبي نادر و خاص خود ميباشد.