درگذشت نويسنده و عالم زاهد آقانجفي قوچاني(1363 ق)
سيدمحمد حسن معروف به آقا نجفي قوچاني در سال 1295 ق در روستاي خُسرويّه در حوالي شهر قوچان به دنيا آمد. در كودكي به فراگيري قرآن نزد پدر پرداخت و سپس به تشويق والد خود براي تحصيل علوم ديني، راهي قوچان شد. از آن پس وارد مشهد گرديد و تحصيلات خود را ادامه داد. سيدمحمدحسن در نوزده سالگي همراه يكي از دوستانش، با پاي پياده از راه طبس به يزد و از آنجا به اصفهان رفته و در اقامت چهار سالهي خود در آن شهر، از اساتيد فن، مستفيض گرديد. آقانجفي قوچاني بار ديگر با پاي پياده عزم نجف اشرف كرد. در مدت بيست سال سكونت در آن ديار مقدس، از محضر علماي نامدارِ زمان از جمله آخوند خراساني بهرهمند شد و به اجتهاد نايل آمد. او با شنيدن خبر درگذشت پدر به زادگاه خود مراجعت نمود و به درخواست اهالي قوچان، در آن شهر رحل اقامت افكند. آقا نجفي قوچاني، علاوه بر ادارهي حوزهي علوم دينيِ آن ديار، حاكميت شرع شهر قوچان را نيز عهده دار بود. آقا نجفي قوچاني در جنبش مشروطيت ايران، همگام با ديگر روحانيونِ مبارز، مشاركت فعال داشت. از وي آثار گرانسنگي به جا مانده است كه كتب سياحت شرق و سياحت غرب از جملهي آنها ميباشد. سرانجام اين عارف زاهد در شصت و هشت سالگي در شهر قوچان دار فاني را وداع گفت و در منزل خود در آن شهر مدفون گرديد.
مرگ "حَسَن صَبّاح" داعي فرقهي اسماعيليه در اَلَموت در نزديكي قزوين(518 ق)
حَسن صبّاح پس از قبول مذهب اسماعيلي در سال 464 ق، مدتي در مصر بود و سپس به ايران بازگشت. او در ابتدا در خوزستان، اصفهان، يزد، كرمان و دامغان، سرگرم دعوت بود و در همان حال، داعياني به اطراف فرستاد و بسياري از مردم را به مذهب خود درآورد. حسن صبّاح توانست در ششم رجب سال 483 ق به قلعهي مستحكم و طبيعي الموت در نزديكي قزوين دست يابد و به گسترش دايرهي دعوت خود بپردازد. كار صباح و دعوت اسماعيليان با مرگ مَلِك شاه سلجوقي و به ويژه قتل نظامالملك، وزير مقتدر سلجوقي، فرصت را بيش از قبل در اختيار اين فرقه نهاد و شهرت آنان را عالمگير كرد. حسن، فدايياني تربيت كرده بود كه حاضر بودند به اشارهي او، هر كاري انجام دهند. قتلهاي متعدد بزرگاني كه مخالف فعاليت اسماعيليان بودند توسط اين فداييان صورت ميگرفت و باعث ايجاد رُعبي عظيم در دل مخالفان گرديد. حسن، حتي سلطان سنجر سلجوقي را تهديد به مرگ كرد و پادشاه، از ترس جان، با او آشتي نمود. ازآن پس قدرت صَبّاحيان بيشتر از قبل فزوني يافت تا اين كه، حسن صباح در 26 ربيعالثاني 518 ق درگذشت. حَسن مردي معتقد و خشك بود و دو پسر خود را به سبب تخلّفات مذهبي كشت. او با سلطنت ارثي مخالف بود و پس از خود يكي از سردارانش را به جاي خويش برگزيد.
درگذشت "گوسْتاوْ لوبون" مستشرق و نويسنده معروف فرانسوي (1931م)
گوسْتاوْ لوبون، دانشمند متفكر و نويسنده فرانسوي متخصص در تاريخ تمدن اسلامي در سال 1841م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي دروس مقدماتي، به تحصيل در رشته پزشكي پرداخت و در اين رشته فارغالتحصيل شد. دكتر لوبون از پزشكاني بود كه به اين نكته پي برد كه در پيكر انسان نيرويى است كه با هر درد و درماني رابطه مستقيم دارد و شخص را زودتر از هر چيز رنجور ميسازد و بهتر از هر چيز درمان ميبخشد. وي دريافت كه روح انسان نيرويى است كه هم پزشك است و هم بيمار، هم درد است و هم دارو؛ همان چيزي كه اگر دردمند شد ديگر داروي پزشكان به درمان آن توانا نيست و نيروي طب در برابر آن، ناتوان خواهد شد. لوبون دانست كه پزشك بايد بيشتر از راه روان، بيمار را شفا بخشد زيرا انسان در ميان جماعت زندگي ميكند و در پيرامون جامعه رنجور ميشود و جامعه روان، او را رنجور ميگرداند. وقتي كه روان، بيمار شد، بدن هم بيمار ميشود. پس پزشك بايد روان پزشك هم باشد. از اين رو، گوستاو لوبون راه نزديكي بين روان و پيكر آدمي را پيمود و از كالبد به روح پرداخت و جان و تن را به يكديگر نزديك ساخت. وي در اين زمينه به بررسيهاي عميقي درباره روابط آن دو با يكديگر پرداخت و اساس تحقيقات خود را بر روانشناسي قرار داد. با اين حال، آن چه گوستاو لوبون را به شهرت رساند، تحقيقات تاريخي و اجتماعي او بود چرا كه به بررسي درباره روانشناسي اجتماعات مختلف و توسعه و تكامل فرضيه روانشناسي اجتماعي علاقه تامّي داشت. وي اساس تحقيقات اجتماعي خود را بر روانشناسي قرار داد و براي شناختن روحيات ملل مختلف به سير و سياحت پرداخت. لوبون همچنين كتابهاي متعددي در اين موضوع نگاشت كه مورد استقبال متفكران كشورهاي گوناگون، قرار گرفت و به زبانهاي مختلف ترجمه شد. گوستاو لوبون در سياحتهاي طولاني خود، مجذوب تمدن مشرق زمين شد و درباره آن، بررسيهاي عميقي به عمل آورد و حاصل آن را در چهار كتاب مشهور خود تحت عنوان تمدن عرب، تمدن هندوستان، تمدن مصري و تمدن عرب در اندلس انتشار داد. دكتر گوستاو لوبون سرانجام در 13 دسامبر 1931م در نود سالگي در نزديكي پاريس درگذشت.