آغاز انتشار روزنامه "مجلس" در تهران (1285 ش)
پس از صدور فرمان مشروطيت و تشكيل مجلس شوراي ملي و ازدياد قدرت روحانيت، از طرف مظفرالدين شاه قاجار، فرماني مبني بر تاسيس و انتشار روزنامهاي به نام مجلس صادر شد. در اين ميان صريحاً امر داده شده بود كه دولت حق سانسور مندرجات روزنامه را ندارد. اين روزنامه يكي از روزنامههاي معتبر و پرمطلب دوران مشروطيت به شمار ميرود. روزنامه مجلس كه به صورت خبري، سياسي و اجتماعي، در هشت صفحه با چاپ سربي، هفتهاي چهار شماره منتشر ميشد، علاوه بر درج اخبار داخلي و خارجي، كليه مذاكرات مجلس شوراي ملي ايران را منعكس ميكرد. سردبيري اين روزنامه برعهده اديب الممالك فراهاني از ادبا، شعرا و نويسندگان مشهور آن زمان بود.
تولد "ابن اياس" مورخ مشهور مصري (852ق)
محمد بن احمد بن اياس معروف به ابن اياس مكني به ابوالبركات است. او براي نقل اخبار، آنها را با نثر ساده و بدان شكل كه در زبان محاوره نقل ميشد به رشتهي تحرير درميآوَرد و قواعد دستور زبان را در آنها رعايت نميكرد. اين شيوه، آثار ابناياس را از لحاظ زبانشناسي و مطالعهي تحول زبان عربي حائز اهميت ساخته است. مهمترين اثر تاريخي او كتاب بدايع الزهور في وقايع الدهور دربارهي تاريخ سرزمين مصر از روزگار كهن تا حدود سالهاي درگذشت مؤلف است. همچنين از شرح احوال سلاطين مصر، تاسيس و افتتاح بناها و بروز بيماريهاي مهلك در اين كتاب، مطالب ارزشمندي به چشم ميخورد .
مرگ "ژوزف هام مِر" خاورشناس معروف اتريشي (1856م)
ژوزف وُون هاممِر، خاورشناس اتريشي در نهم ژوئن 1774م در اتريش به دنيا آمد. وي پس از تكميل تحصيلات خود در مدرسه زبانهاي شرقي و فراگيري زبانهاي عربي، فارسي و تركي، از طرف دولت اتريش به عنوان مترجم به دربار عثماني راه يافت. او در اين مدت با كشورهاي سوريه، لبنان، مصر و نيز ايران آشنا شد، اما گستردگي معلومات و تلاشهاي وي در معرفي مكاتب اسلامي و شرقي در اروپا و به ويژه در اتريش باعث گرديد تا در مجامع علمي و ادبي پنجاه كشور عضويت يابد و به پاس خدمات علمي، ادبي و سياسي خود به دريافت پانزده نشان علمي و سياسي از طرف دول گوناگون نائل گردد. در اين ميان، آنچه شخصيت هامّر را برجسته مينمايد، گرايش وي به اسلام ميباشد كه به زعم برخي سيرهنويسان، او در همان جواني و در زمان حضور در امپراتوري عثماني به اسلام گرويده بود. جملات و كلمات هامر در كتابهايش نشان دهنده علاقه او به آيين محمدي(ص) است. بالاتر از آن، اينكه هامر براي خود به سبك مسلمانان، قبل از مرگ، قبري تهيه كرده و بر روي لوح قبرش جملات و آياتي از قرآن از قبيل: "انا لله و انا اليه راجعون" و "كلّ نَفسٍ ذائقة المَوت" حك نمود كه با عقايد يك مسيحي تناسبي ندارد. از هامر بيش از صد جلد كتاب بر جاي مانده كه تاريخ امپراتوري عثماني در 2 جلد، مجموعه تصاوير حكام مسلمان در 6 جلد و تاريخ شعر عثماني در 4 جلد از آن جمله است. كتابهاي هامّر در تاريخ عثماني، مدت طولاني از منابع اصلي به شمار ميرفت. همچنين آثار او نمايانگر مرحله عظيمي در طول تاريخ خاورشناسي در اروپا و به ويژه آلمان است و چه بسا هامر، بهترين واسطهاي است كه تاكنون بين شرق اسلامي و اروپاي مسيحي ظاهر شده است. ژوزف وُون هامّر سرانجام در 23 نوامبر 1856م در 82 سالگي درگذشت.
مرگ "آندره مالْرو" نويسنده سياسي و معروف فرانسوي (1976م)
آنْدْرِه مالْرو، نويسنده معروف فرانسوي، در سوم نوامبر 1901م در پاريس به دنيا آمد. وي در ابتدا به علت علاقه به باستانشناسي و هنرهاي قديمي به تحصيل در اين رشته پرداخت و آن گاه زبان سانسكريت را فرا گرفت. مالرو در جواني پس از مطالعه كاملي كه در زبان مردم هندوچين كرد به آن سرزمين كه تحت سلطه فرانسه بود عزيمت نمود. در ابتدا تصور ميشد كه اين سفرتنها يك سفر تفريحي است اما مالرو در هند و چين وارد فعاليتهاي سياسي شد و عليه سلطه استعماري فرانسه دست به كار گرديد. وي پس از بازگشت به فرانسه، كتابي درباره مبارزات مردم جنوب شرقي آسيا عليه استعمار تحت عنوان سرنوشت بشر نگاشت و با انتشار اين كتاب در رديف معروفترين نويسندگان ادبي جهان قرار گرفت. با اين اثر كه جزو شاهكارهاي مالرو به حساب ميآيد، وي به دريافت جوايز معتبر فرانسه نائل آمد و كتابش به اكثر زبانهاي زنده دنيا ترجمه شد. مالرو قبل از جنگ جهاني دوم، در حمايت از جمهوري خواهان اسپانيا راهي اين كشور شد و به مبارزه بر ضد سلطنتطلبان پرداخت. او همچنين در جريان جنگ جهاني دوم، دو بار توسط آلمانيها اسير شد كه از زندان فرار كرد. مالرو پس از جنگ به عنوان وزير فرهنگ فرانسه برگزيده شد و انجمن جهاني نويسندگان مدافع فرهنگ را بنياد نهاد. او در بعضي كتابهاي خود به تشريح عقايد مخصوص خويش راجع به سياست پرداخته و عليه مرگ و خونريزي، مبارزه سختي نموده است. مالرو در سال 1953م، رمان فريادهاي سكوت را انتشار داد كه برخي آن را ماندگارترين اثر او ميدانند. وي در اين اثر بر پايه تحقيق و بررسي كه پيش از آن با نام روانشناسي هنر انجام داده، تاريخ مصوّري از آدمي و توان هنريش از خطكشيهاي دوران نوسنگي بر غارها، تا آسمان خراشهاي شگفتآور جهان امروز به دست داده است. مالرو در اين كتاب، ميفهماند كه هنر، يكسره شورش و اعتراض عليه خاموشي است و علمي است طغيانگرانه در برابر مرگ و از ميان رفتن غمانگيز آدمي. از نظر مالرو، سرگذشت هنر، سرگذشت آدمي است. مالْرو از چهرههاي استثنايي و از مردان بزرگ عصر ماست. وي در عين حال، داستاننويس، هنرشناس، انسان دوست، مبارز و ميهنپرست بود. به فرهنگ فرانسه خدمت بسيار كرد و مدت پنجاه سال در دل همه وقايع و تحولات اروپا جاي گرفته است. اصول عقيده او بر آزادي بشر استوار است، آزاديي كه در برابر شكلهاي گوناگون تقدير، گاه به صورت انقلاب ظاهر ميشود و گاه به صورت فرهنگ مشترك. در نظر مالرو، برادري و يگانگي معنوي، پادزهري است براي درمان تنهايي احتضارآميز بشر. مالرو در برابر پوچي زندگي، نا اميدي توام با خوشبيني دارد و اين حال را، انسانيت غمانگيز ميخواند. داستانهاي مالرو، پرده نقاشي وسيعي است كه در آن، اشخاص تلاش ميكنند تا به رؤياهاي خود تحقق بخشند. از مالرو آثار متعدد ديگري بر جاي مانده كه راه سلطنتي، وسوسه غرب، فاتحان، اميد، روزهاي خشم و اميد بشر از آن جمله است. آندره مالرو سرانجام در 23 نوامبر 1976م به دليل ابتلا به نوعي بيماري ريوي در 75 سالگي درگذشت.