شهادت سرلشکر پاسدار "مهدي زين الدّين" فرمانده لشكر 17 علي بن ابيطالب(ع) (1363ش)
سردار رشيد اسلام، شهيد مهدي زينالدين در سال 1338 ش در خرم آباد لرستان و در يك خانواده مذهبي به دنيا آمد. دوران تحصيلات متوسطه را كه مصادف با تبعيد شهيد آيتاللَّه سيداسداللَّه مدني به خرم آباد بود در جوار پرفيض ايشان پشت سر گذاشت. علاقه متقابل آيتاللَّه مدني به مهدي زينالدين موجب شد كه او بيشتر اوقات را در كنار آن عالم فرزانه سپري كند. مهدي در سال 1356 رتبه چهارم شركت كنندگان كنكور سراسري از دانشگاه شيراز را اخذ نمود. خانواده شهيد زينالدين در اوايل انقلاب اسلامي به شهرستان قم مهاجرت كردند. شهيد زينالدين پس از انقلاب اسلامي فعاليتهاي خود را از جهاد سازندگي شروع كرد و سپس به عضويت رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد. وي در آزادسازي كردستان از سيطره ضدانقلاب، فعاليتهاي فراواني به عمل آورد و پس از شروع جنگ تحميلي مسؤوليتهاي مختلفي به عهده گرفته و تا زمان شهادتش، در عملياتهاي متعددي شركت نمود، تا اينكه به سبب لياقت توصيف ناپذيرش مفتخر به فرماندهي لشكر 17 علي بن ابيطالب(ع) قم گرديد. سرانجام سردار مهدي زينالدين به همراه برادرش مجيد، در يكي از مناطق كردستان از سوي ضدانقلاب شربت شهادت نوشيدند و پس از تشييعي با شكوه در گلزار شهداي قم در كنار هم به خاك سپرده شدند.
رحلت عالم مجاهد و فقيه جليل آيتاللَّه "شيخ مرتضي آشتياني" (1325 ش)
آيتاللَّه شيخ مرتضي آشتياني متخلص به شعله، فرزند ميرزا محمدحسن مجتهد آشتياني در سال 1243ش (1281ق) در بيت رفيع مرجعيت و اجتهاد، در تهران به دنيا آمد. وي پس از فراگرفتن مقدمات و سطوح، و نيز پس از استفاده از محضر والد بزرگوارش، راهي نجف اشرف شد و از درس خارج استاداني همچون ميرزا حبيب اللَّه رشتي و آخوند ملامحمد كاظم خراساني بهرهمند گرديد تا به مدارج عاليه اجتهاد و فقاهت رسيد. آيتاللَّه مرتضي آشتياني سپس به ايران مراجعت نمود و در تهران به تدريس و اقامه جماعت مشغول شد. او در نهضت تحريم تنباكو، در كنار پدرش براي پيشبرد اهداف نهضت فعاليت كرد و بعد از پدرش، در تهران مرجعيت روحاني يافت. آيتاللَّه مرتضي آشتياني در جريان انقلاب مشروطه نيز يكي از رهبران روحاني در تهران بود كه به همين خاطر، عينالدوله، از رجال قاجار، او را از توليت مدرسه مروي بر كنار نمود. ايشان همراه با ساير علماي تهران براي پيشبرد امر مشروطه به حرم حضرت عبدالعظيم مهاجرت كرد و تحصن گزيد. وي تا آخر كار، مشروطه خواه باقي ماند ولي پس از فتح تهران توسط مشروطهطلبان و قبل از كودتاي رضاخان در 1299ش، به مشهد كوچيد و وظايف ديني خود را دنبال كرد. آيتاللَّه آشتياني در جريان كشف حجاب، به همراه ديگر بزرگان شهر نامه اعتراض خود را به رضاخان پهلوي فرستادكه متعاقب آن، دستگيري علماي مشهد و قيام خونين مسجد گوهرشاد شكل گرفت. ايشان در كنار امور سياسي و اجتماعي، به لحاظ اخلاص به اهل بيت، زبانزد خاص و عام بود به طوري كه تمام مواليد و وفيات اهلبيت را برپا نموده و با وجود كهولت سن از مردم پذيرايي و گاه خود مديحه خواني مينمود. ايشان داراي مكاشفات و رؤياهاي صادقه نيز بوده است. آيتاللَّه مرتضي آشتياني سرانجام در 27 آبان 1325ش برابر با 23 ذيحجه 1365ق در 82 سالگي دارفاني را وداع گفت و در حرم امام رضا(ع) به خاك سپرده شد. ميرزا محمود آشتياني، حكيم و فقيه معاصر و اسماعيل آشتياني، نقاش بزرگ، از فرزندان اويند.
مرگ "رابرت اوُوِن" فيلسوف اجتماعي (1858م)
رابرت اووِن، فيلسوف انگليسي در 14 مه 1771م در انگلستان به دنيا آمد. وي تا 9 سالگي به تحصيل پرداخت و از آن پس وارد بازار كار شد. اوون پس از چندي به دليل لياقت و كفايت خود، ترقي كرد به طوري كه در 19 سالگي رئيس يك كارخانه ريسندگي گرديد. اما احساس كرد كه جايگزين ساختن ماشين به جاي كارگر در كارخانه، مصايب بسياري براي خانوادههاي كارگران ايجاد ميكند. وي سعي كرد كه با اين اثرات شوم از راه تشكيل تعاوني مبارزه كند. با اين حال، اين اقداماتْ، توفيقي به بار نياورد، اما تلاشهاي ديگر اوون براي اصلاحات اجتماعي، بيشتر ثمربخش واقع شد. اوون درصدد راهي براي آسايش كارگران بود تا اينكه اصول سوسياليسم مبتني بر تعديل ثروت، جلوگيري از جمع شدن سرمايه در دست افراد معدود، تسلط دولت بر مؤسسات بزرگ اقتصادي و اولويت منافع و مصالح اجتماعي بر منافع فردي را براي وصول به هدف خود برگزيد. اوون براي اين منظور، از ساعات كار كارگران كاست، كارخانه خود را به وسايل بهداشتي مجهز كرد و استخدام كودكان را ممنوع نمود. وي همچنين با نوشتن مقالاتي، از طبقه زحمتكش كه اكثريت جامعه را تشكيل ميدادند حمايت كرد و از بيعدالتيهايى كه در حق توده مردم و كارگران روا داشته ميشود انتقاد نمود. درنتيجه تلاشهاي اوون، نخستين قانون مربوط به كارخانه و كارگر در سال 1819م در پارلمان انگليس به تصويب رسيد و اين اولين قانوني بود كه از سوءِ استفاده كارفرمايان از فقر كارگران جلوگيري ميكرد. اقدامات اوون در بهبود وضع كارگران تاثير بسزايى داشت، هرچند مخالفت گروه كثيري از صاحبان كارخانهها را برانگيخت. تأسيس شركتهاي تعاوني نيز از افكار اوون بود. نظر او مبني بر پيدايش خطر اقتصادي، ناشي از توزيع غيرعادلانه ثروت بود و تصريح مينمود كه همه دستهبنديها و همه بدبختيهايى كه نژاد بشر با آن دست به گريبان است، برخاسته از عدم تعادل ثروت ميباشد. اين انديشه به صورت فلسفه مجادله طبقاتي ميان كارگر و سرمايهدار توسط كارْلْ ماركس، بنيانگذار ماركسيسم تكامل يافت و پايه نظامهاي ماركسيستي و سوسياليستي دنيا گرديد. رابرت اوون سرانجام در 17 نوامبر 1858م در 87 سالگي درگذشت.