اشغال قسمتي از مناطق جنوبي ايران از سوي آلمان در جريان جنگ جهاني اول (1293 ش)
با آغاز جنگ جهاني اول و تاثيرگذاري بر همه كشورهاي جهان، به ويژه ايران، به لحاظ قرار گرفتن در كنار دولتهاي روس و امپراتوري عثماني كه از طرفهاي درگير جنگ بود، اوضاع داخلي به هم ريخت. در اين ميان، ايران كه بيطرفي خود را اعلام كرده بود از شمال مورد تهاجم روسها واقع گرديد و عثماني نيز از شمال غربي به خاك ايران تجاوز كرد و اين دو بر سر تصرف آذربايجان در خاك ايران به جنگ پرداختند. همچنين دولت انگلستان با چند فروند كشتي، جنوب ايران را مورد تجاوز قرار داد و كشمكش زيادي روي داد. سفارت آلمان هم براي حفظ منافع اتباع خود در ايران، قوه مقاومتي تشكيل داد و عدهاي از مردم را به طرفداري از خود بسيج نمود. چندي بعد هم قواي آلمان وارد ايران شدند و به جان مردم افتادند. اين اوضاع و تجاوزات مكرر، جز قحطي و قتل و غارت مردم ايران، ارمغاني نياورد و خسارات فراواني برجاي نهاد.
تشكيل و آغاز به كار نيروي دريايي ايران (1311 ش)
در دوران قاجاریه تا زمان ناصرالدینشاه، توجهی به توسعه نیروی دریایی نشد. ناصرالدین شاه به منظور توسعه نیروی دریایی، موفق به خرید یک کشتی ۶۵۰ تنی مجهز به چهار اراده توپ کروپ از آلمان گردید که نام آن را پرسپولیس گذارد. همچنین کشتی کوچک دیگری نیز به نام شوش برای تردد و حفظ امنیت کارون خریداری شد. در زمان مظفرالدینشاه نیز چند کشتی کوچک (ازجمله کشتی مظفری) به این ناوگان افزوده شد. ولی طی سالهای بعدی و بدلیل مشکلات داخلی ایران (مشروطیت و پس از آن کودتای سوم اسفند) همه این کشتیها با بیتوجهی مواجه و در نتیجه به تدریج در خور سلطانی نزدیک بوشهر به آب فرو رفته و غرق شدند. به دلیل افزایش منافع انگلستان در خلیج فارس و ایران، ایران سالها مورد تحریم غیر علنی کشورهای اروپایی در برابر فروش اسلحه و ازجمله کشتیهای جنگی قرار گرفت. در سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲، رضا شاه تصمیم به تجدید ناوگان جنگی دریایی گرفت و ماموریت خرید مخفیانه را به پرنس ارفع سپرد. نامبرده با زیرکی موفق گردید تا تعدادی ناو و کشتی و یدک کش از ایتالیا خریداری نموده و مقدمات آموزش افسران ایرانی در ایتالیا را فراهم آورد. مرکز نیروی دریایی ایران خرمشهر بود و در همین محل بود که پادگان، فرماندهی، مخازن و اداره بندر قرار داشت.
تولد "فردريك بانتينگ" پزشك كانادايي و كاشف انسولين (1891م)
فردريك گرانْتْ بانتينگْ، دانشمند كانادايى در 4 نوامبر 1891م در كانادا متولد گرديد و تحصيلات خود را در رشته پزشكي دانشگاه تورنتو ادامه داد تا اينكه در سال 1922م موفق به اخذ دكتراي طب شد. فردريك از 29 سالگي به عنوان محقق در دانشگاه به كار پرداخت و به مدت 20 سال تا سال 1941م استاد دانشگاه تورنتو بود. بانتينگ مدتي نيز در كشورهاي انگلستان و فرانسه، به تحقيق و مطالعه پرداخت. در 27 ژوئيه 1922م آزمايشها و تلاش وي به نتيجه رسيد و به همراه دو تن از همكارانش موفق به جداسازي هورمون انسولين شد. اين مسئله، انقلابي در درمان بيماري قند به وجود آورد و باعث شهرت اين پزشك 30 ساله گرديد. پاسخ مثبت آزمايشات بانتينگ بر روي حيوانات، به استفاده از انسولين در بيماران قندي از سال 1923م منجر گرديد كه به نجات جان ميليونها انسان انجاميد. بانتينگ در همين سال به پاس اين اكتشاف علمي برنده جايزه نوبل پزشكي شد. غده فوق كليوي و سرطان، زمينههاي ديگر مطالعات وي بود. دكتر بانتينگ علاوه بر نوبل، جوايز متعدد ديگري از جمله مدال ستاره طلايي از دانشگاه تورنتو، مدال انجمن پادشاهي كانادا، عنوان شواليه جايزه انجمن فيزيولوژيستهاي امريكا و... را به دست آورد. وي سرانجام در 21 فوريه 1941م در پنجاه سالگي درگذشت.