ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : دوشنبه 10 ارديبهشت 1403
دوشنبه 10 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 22 مهر 1399     |     کد : 193836

روز شمار تاريخ

سه شنبه22مهر1399-25صفر1442-13اكتبر2020

پايان دوره‏ي حكومت پانصد ساله‏ ي خلافت عباسي (656 ق)

پايان دوره‏ي حكومت پانصد ساله‏ ي خلافت عباسي (656 ق)

پايان دوره‏ي حكومت پانصد ساله‏ ي خلافت عباسي (656 ق)
پس از تسخير بغداد، پايتختِ حكومت عباسيان توسط مغولان و كشتار مردم و تسليم شدن خليفه وبزرگان شهر و نيز غارت و ويران كردن آن، هلاكوخان مغول در 24 صفر 656 ق المستعصم باللَّه، خليفه‏ي وقت را به حضور طلبيد و او را به همراه پسر بزرگش به قتل رسانيد. به اين ترتيب دولت پانصد و چند ساله‏ي بني عباس سرنگون گرديد. دولت بني‏عباس با قيام ابومسلم خراساني عليه بني‏اميه و با روي كار آمدن عبداللَّه سَفّاح در سال 132 ق، آغاز شده بود و پس از به قدرت رسيدن 38 تن از اين خاندان در مدت 524 سال، سرانجام در سال 656 ق با قتل مستعصم، به زوال رفت. بني‏عباس در ابتداي كار همانند بني‏اميه، از وجود امامان معصوم در هراس بودند و هر كدام را به طريقي از سر راه خود برداشتند.

شهادت آيت‏ اللَّه ميرزا "علي غروي تبريزي" توسط مزدوران بعث (1419 ق/ 29 خرداد 1377 ش)

شهادت آيت‏ اللَّه ميرزا "علي غروي تبريزي" توسط مزدوران بعث (1419 ق/ 29 خرداد 1377 ش)
در چنین روزی در سال 1419 ه ق حاج میرزا علی غروی تبریزی از بزرگان شیعه در بازگشت از زیارت کربلا به نجف توسط دشمنان اسلام به در جه شهادت نایل آمد . ایشان یکی از بزرگترین علمای شیعه در عصر خویش بود .

مرگ "نيكولا دومالبرانش" عالم علوم الهي و فيلسوف شهير فرانسوي (1715م)

مرگ "نيكولا دومالبرانش" عالم علوم الهي و فيلسوف شهير فرانسوي (1715م)
نيكولا دو مالْبِرانْشْ فيلسوف فرانسوي در 6 آگوست 1638م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات خود در رشته علوم الهي به صنف كشيشان درآمد و چون از عقايد رِنِه دكارت آگاه شد از پيروان وي گرديد. مالبرانش با پيروي از فلسفه دكارت، اين فلسفه را به نحوي كه با عقايد مسيحيت كاتوليك موافق باشد، تكميل كرد و خود در اين فلسفه صاحب نظر شد. فلسفه مالبرانش در داخل فلسفه دكارت به فلسفه اصالت اتفاق يا مقارنه معروف است و مقصود از آن به طور كلي اين است كه ذهن و جسم در يك‏ديگر تاثيري ندارند و حتي خود اجسام در يك‏ديگر و خود اذهان نيز در يك‏ديگر تاثيري ندارند. او معتقد بود كه علت اصلي خداست و آن‏چه در دنيا به ظاهرْ علت و معلول مي‏نمايد، در حقيقت مقارنه و تصادف است. هر تغيير در اجسام و امور ذهني و معنوي، مستقيماً از خداست چرا كه هر جسمي كه در حال سكون است نمي‏تواند خود محرك باشد. هم‏چنين همه نظم و ترتيبي كه در دستگاه خلقت ديده مي‏شود و همه قوانين علمي و طبيعي، بيان نظم و اراده الهي است. مالبرانش هيچ علتي را به جز خدا قبول ندارد و اراده بشر را بي‏فايده مي‏داند. وي مي‏گويد: "هيچ چيز بدون اراده خداوند انجام‏پذير نيست." مالبرانش بعدها به افكار افلاطون نيز معتقد شد به طوري كه او را افلاطوني - مسيحي مي‏ناميدند. مالبرانش، مشاهده را مقدمه ايمان قلمداد مي‏كرد و بر اين اعتقاد بود كه قبل از مشاهده يك چيز، نبايد به آن ايمان آورد، اما هنگامي كه مشاهدات فرد، عقل او را به سوي حقيقت، رهنمون گشت، نبايد در ايمان تزلزل داشت. به عبارت ديگر، عقل ما نتيجه معقولِ مشاهدات حواس ماست و همين عقل، رساننده ما به اين حقيقت است كه همه مخلوقات در خداوند وحدت مي‏يابند. از اين جا معلوم مي‏شود كه عقل، رهنماي ما به قبول ايمان و ايمانْ راه وصول و درك خداوند است. آثار مالبرانش از نظر روشني و شيوايي، از آثار مهم ادبي قرن هفدهم ميلادي است كه كتاب تفكرات مسيحي، گفتگوي فيلسوف مسيحي با فيلسوف چيني درباره وجود خدا و گفتگوهايي درباره مابعدالطبيعه و دين از آن جمله‏اند. نيكولا مالبرانش سرانجام در 13 اکتبر 1715م در هفتاد و هفت سالگي درگذشت.

تصرف سرزمين تاريخي "بابِل" توسط كوروش هخامنشي (539 سال قبل از ميلاد)

تصرف سرزمين تاريخي "بابِل" توسط كوروش هخامنشي (539 سال قبل از ميلاد)
كوروش هخامنشي، مؤسس سلسله پادشاهي هخامنشيان، از ساليان قبل، در ناحيه انشان در شرق شوشتر و حوالي رود كارون (در خوزستان فعلي) دولت كوچكي داشت و مي‏خواست همه آريايى‏هاي ايراني را با هم متحد سازد. از اين‏رو با مخالفان خود به جنگ برخاست و بر متصرفات خود افزود. كوروش پس از فتوحاتي در شرق ايران و افزايش دادن حدود سرزمين ايران باستان، به فكر تسخير بابل قديم افتاد. در اين زمان، علي‏رغم اينكه پادشاه بابِل، پيش از آن با كوروش پيمان اتحاد بسته بود، اما كوروش اعتمادي به دوستي او نداشت. از آن طرف، در بابل فساد اخلاق و ظلم و ستم، رواج فراوان داشت و مردم بابل به اسيراني كه از ممالك اطراف گرفته بودند ظلم زيادي مي‏كردند. چون موجبات سقوط بابل از هر جهت فراهم بود، كوروش در بهار سال 539 قبل از ميلاد از رود دجله گذشت و براي آنكه از سد بزرگي كه در شمال بابل بين رود دجله و فرات ساخته بودند، بگذرد، فرمان داد تا مسير فرات را تغيير دادند و از آن عبور كردند. كوروش پس از آن به سوي بابِل تاخت و پس از جنگي كوتاه، اين شهر را در سيزدهم اكتبر 539 ق.م به تصرف خود درآورد. كوروش سپس با جلال و شكوه وارد بابل شد و فرداي آن روز، در همان شهر تاج‏گذاري كرد.


نوشته شده در   سه شنبه 22 مهر 1399  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode