برمكيان كه از اواخر قرن اول هجري به دربار خلفاي اموي راه يافته بودند، داراي نفوذ فراواني در قلمرو حكومت گرديدند. اين نفوذ در دوران عباسيان نيز ادامه يافت و در زمان وزارت يحيى برمكي در عصر هارون الرشيد، وي فرمانرواي يگانه به شمار ميرفت و خليفه، جز نامي بيش نبود. پس از يحيى، فرزندان وي، فضل و جعفر، به بالاترين درجه در دربار عباسي رسيدند و اين قدرت مفرط، با حسد و بدگويى اطرافيان خليفه مواجه گرديد. هارون الرشيد نيز از قدرت روزافزون برامكه به تنگ آمده بود و ميديد كه با وجود آنها، اختياري در امور مملكت ندارد، بنابراين تصميم به نابودي آنها گرفت. سرپيچي جعفر از يك دستور خليفه، بهانه را به دست هارون الرشيد داد و او نيز كه از نفوذ فوقالعادهي برمكيان ناراحت بود دستور قتل عام آنان را صادر كرد و آنان را از مصدر قدرت به زير كشيد. تعداد افراد خاندان برمكيان را كه به دستور هارون، در ظرف مدت كوتاهي به قتل رسيدند تا يكصد و بيست هزار نفر نوشتهاند. بدين ترتيب دوران شوكت و اقتدار اين خاندان به پايان رسيد و پس از مدتي، حتي نام بردن از اين خانواده نيز به دستور هارون، ممنوع شد.
كشف دو قطب مثبت و منفي جريان برق در فرانسه (1733م)
"دوفا "دانشمند فيزيكدان فرانسوي موفق به كشف يكي از قوانين الكتريسيته شد .وي بعد از آزمايشها و تحقيقات فراوان ثابت كرد كه جريان برق ،معلول دو قطب به نامهاي" مثبت "و" منفي "است و چنانچه يكي از دو قطب وجود نداشته باشد جريان برق نيز وجود نخواهد داشت .
تثبيت حضور نظامي امريكا در خليج فارس با امضای قرارداد ده ساله با كويت (1991م)
حدود شش ماه پس از پايان اشغالِ كويت توسط عراق، توافقنامه نظامي امريكا و كويت، در 19 سپتامبر 1991م منعقد شد. به ادعاي مقامات كويت، اين قرارداد به منظور جلوگيري از تجاوز نظامي مجدد عراق به كشور كويت امضا شد. بر اساس اين پيمان نظامي ده ساله، امريكا حق استفاده از بنادر كويت و استقرار نيرو و تجهيزات امريكايي در خاك كويت را به دست ميآورد و دو كشور، تمرينهاي مشترك نظامي انجام ميدهند. در سالهاي بعد، ديگر كشورهاي جنوب خليج فارس نيز با امريكا، انگليس و فرانسه، پيمان نظامي امضا كردند. اما برخلاف تصور كشورهاي مذكور، اين پيمانها، خود موجب افزايش حضور نظامي نيروهاي بيگانه و تشديد نا امني در منطقه خليج فارس گرديد. در واقع بازيگران اصلي صحنه لشكركشي نيروهاي نظامي غرب به خليج فارس، امريكا و انگليس بودند و اين موافقتنامه، توجيهي براي اين حضور نامشروع بود. در اين راستا، امريكا علاوه بر اخذ هزينههاي لشكركشي خود از عربستان، كويت، قطر، بحرين، امارات و عمان كه بالغ بر سيصد ميليارد دلار بود، با ترساندن آنها از خطر حمله مجدد عراق، ميلياردها دلار اسلحه به آنها فروخت. در اين ميان، ميزان هزينههاي اين حضور نامبارك، اقتصاد كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس را به شدت متزلزل ساخت، به طور مثال، در حالي كه ذخاير ارزي عربستان تا پيش از حمله عراق به كويت 180 ميليارد دلار و ذخاير كويت 170 ميليارد دلار برآورد شده بود، اين مبلغ پس از پايان جنگ به صفر رسيد و بعضاً باكسري نيز مواجه شدند.