ادامه تهاجمات رژيم عراق به مرزهاي غربي جمهوري اسلامي ايران (1359 ش)
صدام حسين، ديكتاتور بعثي عراق، از همان ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، بغض و كينه خود را نسبت به ايران آشكار نمود و به طور آشكار و پنهان، درصدد تعرض به انقلاب اسلامي برآمد. اعزام ستون پنجم عراق به خوزستان براي انجام اقدامات تخريبي، اخراج دهها هزار ايراني تبعه عراق و اهداء هزاران قبضه اسلحه سبك به شيوخ منطقه نيز در اين راستا صورت گرفت. همچنين رژيم جنگطلب عراق از اوايل پيروزي انقلاب اسلامي تا شروع جنگ تحميلي، 563 مورد تجاوز زميني، 221 مورد تجاوز هوايي و 24 مورد تجاوز دريايي به سرزمين اسلامي ايران صورت داد و تنها از ابتداي سال 1359 تا پايان شهريور همان سال، جنگ افروزان بعث عراق، حداقل روزي سه بار به حريم كشورمان تجاوز ميكردند. اين تجاوزات سرانجام به آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران و در 31 شهريور 1359 شروع هشت سال جنگ خونين انجاميد.
ورود نمايندگان طايفه ي "نَخَع" به مدينه و پذيرش دين اسلام (11 ق)
از هنگامي كه پيامبر اسلام (ص) دين اسلام را در مكهي معظمه آشكار ساخت و تا سالي كه در مدينهي منوّره رحلت نمود، به مدت بيست سال مردم را به دين جديد فرا خواند و آنان را از شرك، كفر و بتپرستي بازداشت. در اين مدت بسياري از اهالي شبه جزيرهي عربستان با ميل و رغبت باطني خويش، دين اسلام را پذيرا شده و خود را از گمراهي رهايى بخشيدند. بنا به روايت تاريخنگاران، آخرين هيئت و گروهي كه بر پيامبر(ص) وارد شده و اسلام اختيار نمودند، طايفهي "نَخَع" بود. از اين طايفه، حدود دويست تن در نيمهي محرم سال 11 قمري وارد مدينه شده و به محضر رسول خدا (ص) رسيده و با آن حضرت بيعت و اظهار اعتقاد و ايمان به دين مبين اسلام نمودند. اين هيئت، آخرين گروهي بودند كه بر رسول خدا (ص) وارد شدند و اين واقعه، پس از بازگشت آن حضرت از حجةالوداع بود و چهل و سه روز بعد، آن حضرت دار فاني را وداع گفت و روح بلندش به ملكوت اعلي پيوست. لازم به يادآوري است كه "مالك بن حارث اشتر نَخَعي" فرمانده سلحشور و يار فداكار امير مؤمنان(ع) از همين طايفه است و از مردان اين طايفه، فداكاران فراواني براي حضرت علي(ع) و اهلبيت عصمت(ع) تربيت نمود.
ولادت عالم بزرگ شيعه "سيد بن طاووس" (589 ق)
علي بن موسي بن جعفر معروف به سيدبن طاووس، نوهي دختري شيخ طوسي، از اعاظم شيعهي اماميه و عالمي فقيه و جليل القدر، اديب، شاعر، خطيب، عابد، زاهد و جامع كمالات عاليهي اخلاقي ميباشد. وي در نزد اساتيد بزرگ زمان تحصيل كرد و به مدارج بالاي علمي دست يافت. وي شاگردان فراوان و تاليفات متعددي دارد. علامهي حلي و پدرش و نيز دو فرزند وي از جمله شاگردان بارز او و اللهوف، المزار، فرج المهموم و... از كتب آن عالم فرزانه ميباشند.
آغاز غزوه کدر
علت وقوع غزوه کدربه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خبر داده شد که گروهی از قبیله "غطفان" و "بنیسُلیم" در مکانی به نام "قرارة الکدر" گرد آمده و آماده نبرد با مسلمانان گردیدند. آن حضرت برای خاموش کردن شعلههای فتنه و فساد، مسلمانان را بسیج و خود فرماندهی آنان را بر عهده گرفت و به سوی قرارة الکدر حرکت کرد. قرارة الکدر که غزوه کدر از آن نام گرفت، نام آبی است در ناحیه معدن پس از سد معونه که تا مدینه منوره هشت چاپار فاصله داشت.
پیامبر صلی الله علیه و آله در این سفر جهادی، عبدالله بن مکتوم و به روایتی سباع بن عرفطه غفاری را جانشین خود در مدینه نمود و خود در رأس سپاهی به استعداد دویست رزمنده عازم قرارة الکدر شد.
بازگشت سپاه بدون درگیری
پس از ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به قرارة الکدر، متوجه شد که دشمنان اسلام از ترس مسلمانان از آن جا گریختهاند ولی نشانههای شتران و آبشخور آنها باقی است.
پیامبر صلی الله علیه و آله یاران خود را به فراز کوهها و اطراف آن منطقه برای یافتن نیروهای دشمن فرستاد ولی سپاهیان مسلمان به کسی دست نیافتند. تنها به شبانانی برخوردند که شتران قبایل بنیسلیم و غطفان را در آن نواحی میچرانیدند. مسلمانان، آنان را اسیر و چهارپایانشان را به غنیمت گرفتند. در میان شبانهای اسیر، نوجوانی بود به نام "یسار" که در تقسیم غنایم جنگی، نصیب پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله گردید.
پیامبر صلی الله علیه و آله پس از مدتی وی را آزاد کرد و از آن زمان به بعد، به خاطر برخورداری از مکتب رهایی بخش اسلام و درس آموزی از اخلاق و صفات ملکوتی رسول خدا صلی الله علیه و آله به یکی از یاران نزدیک پیامبر صلی الله علیه و آله تبدیل شد. به هر حال پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان همراه وی، بدون هیچ گونه درگیری با دشمنان به همراه غنایم جنگی به مدینه مراجعت کردند.[۱]
پینوشت:
1. الغمازی (واقدی)، ج 1، ص 182؛ تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 414؛ فروغ ابدیت (جعفر سبحانی)، ج 1، ص 533.
منبع: روز شمار تاریخ اسلام، جلد اول، سید تقى واردى، ماه محرم
وقوع غزوه خیبر
خیبر، منطقهای است وسیع و حاصلخیز در 32 فرسنگی شمال مدینه منوره و در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله این ناحیه در اختیار یهودیان قرار داشت و تعداد جمعیت آنان در حدود 20000 نفر تخمین زده میشد که از میان آنان، دو هزار نفر جنگآور و مبارز بوده و مردان دلاور و رزمجویی چون "مرحب خیبری" در میان آنان به چشم میخوردند.
یهودیان خیبر با پناه دادن به یهودیان فتنهجوی مدینه و همکاری و همدستی با سایر دشمنان اسلام، خطری برای مسلمانان بودند. بدین جهت، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از بازگشت از سفر حدیبیه و انعقاد صلح با مشرکان قریش و کسب اطمینان از سوی آنها، متوجه یهودیان ساکن خیبر گردید و با هزار و چهارصد و به روایتی با هزار و ششصد رزمنده مسلمان عازم خیبر شد و پرچم سپاه اسلام را بدست توانای "امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهالسلام" سپرد و "سباع بن عرفطه غفاری" و به روایتی "غیله لیثی" را جانشین خویش در مدینه نمود.
اما هنگامی که به ناحیه خیبر وارد شد، با دژهای استوار و محکمی چون: ناعم، قموص، کتیبه، نسطاة، شق، وطیح و سلالم روبرو گردید. یهودیان برای حفاظت و کنترل خارج دژها در کنار هر دژی، برج مراقبت ساخته و با گماشتن نگهبانانی در آن جریان خارج دژ را به داخل گزارش میکردند. ساختمان برجها و دژها طوری ساخته شده بود که ساکنان آن بر بیرون قلعه، تسلط کامل داشتند و با ایجاد منجنیق و ابزارهای دیگر میتوانستند مهاجمان را سنگباران کنند.
برخی از دژها در تهاجمهای آغازین سپاه اسلام گشوده شدند ولی برخی دیگر به سبب وجود مدافعان دلیر و استحکام دژها، نفوذناپذیر بودند و مدتی در محاصره سپاه اسلام قرار داشتند و پیامبر صلی الله علیه و آله با اعزام فرماندهانی چون ابوبکر، عمر و افرادی دیگر قصد بازکردن آنها را داشت ولی کارها به سختی پیش میرفت و گاهی با ضعف و ترس برخی از فرماندهان کم جرأت، پیش روی مسلمانان به بن بست میرسید.
اما از روزی که پیامبر صلی الله علیه و آله فرماندهی مهاجمان را بر عهده امیرمؤمنان علیهالسلام گذاشت، آن حضرت با شهامت و دلیری تمام، به سوی یهودیان هجوم آورد و با کشتن مردان جنگنده و رزمجویی چون مرحب خیبری و گشودن درهای بزرگ دژ با دستهای توانای خویش، بارقه فتح و پیروزی را برای مسلمانان و خرسندی خدا و رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله را به ارمغان آورد.
به طوری که پیامبر صلی الله علیه و آله در ستایش قهرمانی و دلاوری حضرت امام علی علیهالسلام و کارساز بودن نبرد و جهاد او فرمود: قد بلغنی نبأک المشکور و صنیعک المذکور، قد رضی الله عنک و رضیت أنا عنک؛ ای علی! خبر ستایشآور و کارآمدی قابل تقدیرت به من رسید. خدا از تو خرسند است و من نیز خرسند و شادمانم.
بدین ترتیب، دژهای استوار خیبر یکی پس از دیگری به دست حضرت علی علیهالسلام و سپاهیان مبارز اسلام گشوده شد و فتح بزرگ دیگری نصیب مسلمانان گردید. درباره وقوع این جنگ ظفرمند به رهبری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، اتفاق چندانی میان مورخان و سیرهنویسان نیست. زیرا برخی از آنان پانزدهم محرم، برخی اواخر محرم، برخی ماه صفر، برخی اول ربیع الاول، برخی جمادی الاول و برخی نیز 24 رجب سال هفتم قمری را روز پیروزی مسلمانان میدانند.[۱]
پینوشت:
1. نک: المغازی (واقدی)، ج 2، ص 633؛ بحارالانوار (علامه طبرسی)، ج 21، ص 25؛ تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 427؛ فروغ ابدیت (جعفر سبحانی)، ج 1، ص 533؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 1، ص 76؛ فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (جعفر سبحانی)، ص 389.
منبع: نرمافزار دایرةالمعارف چهارده معصوم علیهمالسلام
اختراع اولين موتور برق توسط "اديسون" مبتكر امريكايي (1882م)
توماس آلوا اديسون، مخترع بزرگ امريكايى، داراي اختراعات زيادي بود اما اختراع لامپ، كار بزرگ وي به شمار ميرود و همين ابداع بود كه او را به اوج شهرت و افتخار رساند. اديسون در ادامه كار، موتور برق را نيز اختراع كرد. موتور برق اختراع اديسون، 300 اسب بخار قدرت داشت. اديسون با استفاده از اين موتور برق، در شهر نيويورك يك كارخانه برق داير كرد كه قادر بود بخشي از روشنايي شهر را تأمين نمايد.
وقوع كودتاي ضدسلطنتي در جريان انقلاب فرانسه (1797م)
با پيروزي انقلاب فرانسه و به دست گرفتن قدرت توسط كميته نجات ملي، محاكمات و اعدامهاي فراواني صورت گرفت كه اين امر باعث نارضايتي مردم شد. از اين رو، كميته نجات ملي از سال 1795م با تركيب تازهاي به حيات خود ادامه داد اما پس از چندي، اين كميته نيز منحل شد. با انحلال كميته نجات ملي، مجلس فرانسه قانون اساسي جديدي را كه تركيبي از قانون اساسي سال 1791 فرانسه و قانون اساسي امريكا بود، به تصويب رساند و براي اداره امور كشور، يك هيأت مديره پنج نفري انتخاب كرد. در دوران حكومت هيأت مديره كه چهار سال به طول انجاميد، فرانسه دائماً دچار اختلال و اغتشاش بود و درگيريهاي فراواني بين جمهوريخواهان و سلطنتطلبان صورت ميگرفت. هنگامي كه زمان انتخاب وكلاي مجلس فرا رسيد، يكي از اعضاي هيأت مديره نيز از ميان سلطنتطلبان انتخاب شد. با اوجگيري اختلاف بين دو گروه، مخالفان سلطنت براي برچيدن دائمي بساط سلطنت طلبان، كودتايى را در چهارم سپتامبر 1797م ترتيب دادند. از اين رو، جمهوريخواهان به بهانه اينكه در پاريس توطئه جديدي كشف شده است، اكثر نمايندگان فرقه سلطنتطلب را توقيف كرده و برخي از آنان را تبعيد نمودند. همچنين آزادي مطبوعات به مدت يك سال ملغا شد و كشتار مخالفان تا پايان دوران حكومت هيأت مديره پنج نفره در سال 1799م ادامه يافت. با تبعيد و اعدام دستهجمعي طرفداران سلطنت، اميد برادر لويي شانزدهم براي پادشاهي بر فرانسه نيز مبدل به يأس گرديد. اين كودتا در تاريخ فرانسه، به نام كودتاي فروكتيدور معروف است.