به گزارش نصر از فارس، در یکصد سالی که از آغاز عزاداریهای بازار تاریخی مظفریه میگذرد، این دومین بار است که این آئین فاخر و مردمی تعطیلی میشود، بار اول آن مربوط به سالهای استبداد رضاخان بود و بار دوم، همین روزها که کرونا، این ویروس نانجیب هزارچهره، هر جمع و اجتماعی را آشفته و مسکوت کرده است.
حالا ماییم و حسرت سالهایی که قدر عزاداری بازار را ندانستیم. سیمای سهند امسال اگر خیلی خلاق باشد، باید آرشیو سالهای گذشته بازار را بازپخش کند.
آرشیو که چه عرض کنیم، تصویرهای کلیشهای و سرسری سالهای پیش. نهادهای فرهنگی میتوانند کماکان دستروی دست بگذارند، بیآنکه گامی برای مستندسازی نواها و نغمههای تاریخی بازار بردارند. کرونا آب پاکی را روی دست همه ریخته است.
سال پیش برای اینکه قدمی به قدر وسع خود برداریم، در مورد گوشهای از ظرفیت هنری عزاداری بازار صحبت کردیم. محرم سال 97 در مدت چهار روزِ عزاداریِ منتهی به دوازدهم محرم از علمهای تاریخی بازار عکس برداشتیم. سال پیش در مورد جریانشناسی این علمها به تفصیل صحبت کردیم و امسال که عزاداری بازار تعطیل شده، فرصت را غنیمت دیدیدم تا این عنصر مذهبی و هنری بازار را بار دیگر مرور کنیم:
جمعیت سوگوار، پیچ و خم راستهها و تیمچهها را دسته دسته طی میکنند و علمهای نگارین پیشاپیش دستهها به یاد علمدار سرافراز کربلا، غریو «یا حسین» را به میعاد مظفریه میرسانند.
تیمچه مظفریه تبریز از نخستین دورههای بنا در سال 1305 هجری قمری پذیرای دستجات ماه محرم بوده است.
معماری زیبا، شرایط آکوستیک صوتی و دمای مطبوع مظفریه، باعث شده ٢۴ محله تاریخی تبریز از جایجای شهر خود را به این تیمچه رسانده و زیباترین آئینهای سوگواری را در قالب سه سبک عرب، زنجیرزن و عجم برپا کنند.
علمهای تاریخی دستجات تبریز، مهمترین عنصر بصری در عزاداریهای بازار این شهر است که با وجود غنای مفهومی، جلوه زیبا و دیرینگی قدمت، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست.
عزاداری بازار تاریخی تبریز، علاوه بر جنبههای مذهبی و معنوی، جلوه باشکوهی است از فرمها و نمادهای مهم هنری. نمادهایی که از بطن عزاداری مردم نشأت گرفته و در قالب هنرهایی مانند تعزیه، پردهخوانی، شبیهخوانی و نقالی وارد هنرهای نمایشی شده است.
«مهدی لزیری» از پیشکسوتان هنرهای نمایشی است و از کودکی پای ثابت دستجات عزاداری بازار بوده است.
استاد لزیری در ۶٠ سال گذشتهمشاهدات، تجربهها و پژوهشهای ارزشمندی در مورد فرمشناسی و نمادشناسی آئینهای عزاداری بازار داشته است.
لزیری، عَلمهای عزاداری را از نمادهای مهم عاشورایی توصیف میکند و میگوید: در حالت کلی علم سیاه در فرهنگ اسلامی و ایرانی، سمبل سوگواری و عزاست. اما گستردگی مفاهیم عاشورایی باعث شده این سمبل، در دستجات حسینی، معانی و نمادهای دیگری هم داشته باشد.
* نشانهشناسی علمهای چهارگوش، سهگوش و استوانهای
وی با بیان اینکه علم، پرچم و بیرق در طول تاریخ، یکی از ارکان تشکیلات نظامی بوده است، یادآور میشود: دستجات عزاداری، مشابه جوخههای نظامی وارد صحن مظفریه میشوند و پیشیاپیش هر دسته، علم چهارگوشهای حرکت میکند که مُعرّف محله مربوط به دسته است.
لزیری، این قِسم از علمها را مهمترین و زیباترین علمهای عزاداری بازار میخواند و بیان میکند: روی این علمها عنوان هیات با خط بزرگی نقش بسته است. علاوه بر عنوان، طرح ویژه هیات نیز در روی علم کار شده است. این طرح به قدری خاص است که حتی افراد بیسواد که توانایی خواندن اسم هیات را ندارند، میتوانند از روی طرح، تشخیص بدهند که مثلاً این «هیات عرب محله نوبر» است که وارد مظفریه شده است.
این پژوهشگر در ادامه به علمهای سهگوش اشاره و خاطرنشان میکند: این علمها رأس تیزی دارند و نمادی هستند از نیزههایی که سر مبارک شهدا بر آنها قرار گرفته بود.
در زمان قدیم، بالای این علمها را به چند قطره مایع قرمز رنگ به نام «شَـنگـَرف» میآغشتند تا این نماد خونآلود، ملموستر باشد.
وی با بیان اینکه بخش دیگر علمها که کُتَل هستند، میگوید: کُتَلها حالت استوانهای دارند و نمادی هستند از دستان مبارک قمر منیر بنیهاشم علیه السلام.
* گرافیک آشفته علم، نماد شهدای مظلوم دشت کربلا
علمهای تاریخی عزاداریهای بازار، در روزگاری ساخته و پرداخته شدهاند که تبریز در اوج مکتب نقاشی و نگارگری خود بود، از این رو، طرح و نقشهای زیبا و متنوع آنها نشان میدهد که مردمان آن دوران، چه ذوق سرشاری در ارادت به امامحسین (ع) داشتهاند.
لزیری، صفحه کلی علمهای عزاداری را نمادی از عرصه دشت کربلا و طرحهای دوخته شده را نماد یاران امامحسین (ع) توصیف میکند که هر یک در گوشهای از صحرا غریبانه به خون غلتیدهاند، بنابراین میتوان گفت،گرافیک کلی علمهای عزاداری، مبتنی بر نوعی آشفتگی و بینظمیِ کاملاً عامدانه و آگاهانه است.
نام دسته و محله مربوط به آن، با خط بزرگی در وسط علم کار میشود و گِرداگِرد آن، علاوه بر گل و بوته، شمشیر و دست که از نمادهای مهم واقعه کربلاست، اشعار آئینی معروف و اسامی متبرک پنجتن آل با خطوط ثلث، نسخ و نستعلیق، نقش میبندد.
در این طرحها، خبری از دستهگل یا شاخهگل نیست. «گلبرگهای پرپر» ویژگی گرافیکی شاخص در علمهای تاریخی بازار تبریز است. گلبرگهای پرپر و آشفته، نمادی است از شهیدانی که غریب و مظلوم در دشت کربلا کشته شدند.
در این میان، وصله پارچهای در میان برخی از علمها، همیشه باعث کنجکاوی است.
لزیری در مورد نقش شیر روی علمها اینطور توضیح میدهد: شیر در فرهنگ اسلامی، نمادی است از امام علی (ع). این نماد در پرچم دورههای مختلف تاریخی ایران نیز نقش بسته و از همان دورههای نخست عزاداری در علمهای عزاداری نیز آمدهاست. از یک دوره تاریخی به بعد، این طرح از روی علمها حذف شد اما چون تعویض علمهای عزاداری به خاطر قدمت، معنویت و ارزشی که دارند ممکن نبود، بنابراین در برخی از علمهای تاریخی ،روی نقش شیر تکه پارچههایی وصله شده که هنوز هم باقی است.
علمهای عزاداری بازار تاریخی تبریز از نظر ارزش تاریخی و ویژگیهای زیباشناسانه، جزو میراث نفیس و ممتاز تبریز و آذربایجان به شمار میرود. قدمت برخی از این علمها حتی به 200 سال نیز میرسد.* علم اهدایی مظفرالدین شاه
علمهای صد ساله نیز در میان آنها وجود دارد. این علمها در طول سال در محل خاصی که فقط معتمدان و متولیان هیات از آن مطلعاند، نگهداری میشوند و در روزهای خیلی خاصی از ایام عزاداری مظفریه، به نمایش در میآید.
لزیری با اشاره به علم معروفی که از سوی مظفرالدین شاه قاجار به هیات عرب محله نوبر هدیه داده است، میگوید: روی این علمِ بسیار زیبا، گلبرگهای طبیعی دوخته و به اصطلاح امروز، کولاژ شده است. این علم هنوز هم موجود است و در نوع خود بیهمتاست اما به دلیل ارزش و اهمیت خاص به ندرت در معرض دید عموم قرار میگیرند.
* عَلمدوزی، پیشه فراموش شده بازار تبریز
هیاتهای تاریخی تبریز از نظر تعداد و تنوع رسوم، پیشتاز و کمنظیر هستند. همین امر باعث شده بود علمدوزی و علمسازی از قدیم یکی از پیشهها و حرفههای فعال در بازار تبریز باشد. نگارنده از کودکی خوب به خاطر دارد که چندین مغازه بزرگ در سرای گرجیلر، در همین حرفه فعالیت داشت اما امروز، اثری از این پیشه سنتی و مذهبی نیست. گزارش فارس را در مورد تنها بازمانده علمدوزی تبریز در این لینک بخوانید: http://fna.ir/dbz0r5
* نقش منفعل میراثفرهنگی در صیانت از میراث عزاداری تاریخی بازار
علم، بخش مهمی از گنجینه عزاداری بازار است. بخش دیگری از آن مربوط به منِش اجتماعی عزاداران است. در کنار آن، شعرها، نواها، شعارها و نوحههای عزاداری بازار را نباید از قلم انداخت. تمام اینها، جزیی از میراث ناملموس بشری به شمار میروند. میراثی که در برابر هجوم بیرحمانه مدرنیسم، بسیار حساس و آسیبپذیر است و نیاز به مراقبتهای خاص دارد.
بازار تاریخی تبریز سال ١٣٨٩ در میراث جهانی یونسکو ثبت شد و دو سال بعد از آن، عزاداری باشکوه این بازار، در فهرست میراث ناملموس ملی، به ثبت رسید اما هیچیک از این ثبتهای ملی و جهانی، نتوانسته در صیانت از عزاداری فاخر بازار تبریز نقشی داشته باشد.
عزاداریهای بازار با تمام شئوناتی که دارد، عمدتاً توسط خود عزاداران و محبان اهلبیت (ع) حفظ و حراست میشود و انگار همین موضوع باعث شده متولیان میراث فرهنگی، احساس مسوولیتی در صیانت از میراث ناملموس بازار نداشته باشند. دریغ از یک طرح مستندسازی یا یک سطر کار پژوهشی از سوی متولیان فرهنگی برای صیانت از عزاداریهای بازار.
بعید به نظر میرسد نهادهای فرهنگی تاکنون از ماهیت و اهمیت موضوعی مثل علمهای تاریخی بازار تبریز، خبردار شده باشند، چه برسد به اینکه احساس مسوولیتی در این مورد داشته باشند.
بسیار تلخ و ناگوار خواهد بود اینکه برای نسلهای آتی از حال و هوای عزاداریهایی بگوییم که ممکن است در آن روزگار، بخش اعظمی از آن فراموش شده باشد.
گزارش و عکس فرشید باغشمال