تقاضاي خلع "محمد علي شاه" از سلطنت از سوي انجمنهاي ايالتي كشور (1287 ش)
در اوايل روز چهاردهم خرداد 1287ش، عدهاي سرباز در خيابانها به تهاجم و كتك و غارت مردم پرداختند. اين وضعيت، مردم را چنان هراسان ساخت كه هر كس به گوشهاي فرار كرد و پناهي جُست. به علت قطع سيمهاي تلگراف، اين خبر تا چند روز به شهرهاي ديگر نرسيد، اما هنگامي كه مردم ديگر شهرها نيز آگاه شدند، شورش كردند و انجمن ايالتي و ولايتي آذربايجان، تلگرافي به انجمنهاي شيراز، خراسان، اصفهان و كرمان فرستاد كه خواهان حركت انقلابي مردم به منظور خلع محمد علي شاه از سلطنت است. در پي آن، از شهرهاي اصفهان، همدان، شيراز، رشت، كرمان، استرآباد، زنجان و ديگر شهرها، تلگرافهاي زيادي رسيد كه گوياي حمايت مردم از اين آرمان بود.
ورود مجاهدان مشروطه خواه به تهران و پايان استبداد صغير (1288 ش)
با ورود مجاهدان گيلان از قزوين و مجاهدان بختياري از راه اصفهان و فتح شهر تهران در بيست و چهارم خرداد 1288ش، محمد علي شاه قاجار پس از يك دوره سلطنت كوتاه، ولي بسيار پركشمكش، از اريكه قدرت سقوط كرد و دوران استبداد صغير پايان گرفت. وي كه با اتكاء به قدرت روسها در بابر خواست مردم كشور سخت مقاومت كرده بود، پس از آگاهي از ورود مجاهدان به پايتخت و نااميدي از حمايت واقعي روسها، سراسيمه با كالسكه به سفارت روسيه پناهنده شد و بدين ترتيب، فصل نويني در تاريخ ايران آغاز شد. فاتحان تهران، سپس در جلسهاي محمدعليشاه را از سلطنت عزل، و پسرش احمدشاه را به اين مقام نشاندند. فتح تهران و خلع محمدعلي شاه قاجار از سلطنت، پاياني بر استبداد صغير و آغازي بر شكلگيري دومين دوره مجلس شوراي ملي بود.
دستگیری امام کاظم (ع) به دستور هارون (179ق)
هارون یکی از خلفای ستمگر عباسی همدوره با امام موسی ابن جعفر علیهالسلام، از بیم محبوبیت و نفوذ امام، کسانی را در مدینه بر حضرت گماشته بود تا از آنچه در گوشه و کنار خانه امام علیهالسلام میگذرد، وی را آگاه کنند. او از محبوبیت بسیار و معنویت نافذ امام علیهالسلام سخت بیمناک بود. نفوذ معنوی امام موسی علیهالسلام در دستگاه حاکم بهحدی بود که کسانی مانند علی بن یقطین صدراعظم (وزیر) دولت عباسی، از دوستداران حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام بودند و به دستورات حضرت عمل میکردند. سرانجام بدگوئیهائی که اطرافیان از امام کاظم علیهالسلام کردند در وجود هارون کارگر افتاد. وی در سفری نیز که در سال ۱۷۹ق به حج رفت، بیش از پیش به عظمت معنوی امام علیهالسلام و احترام خاصی که مردم برای امام موسی الکاظم علیهالسلام قائل بودند، پی برد. هارون سخت از این جهت، نگران شد. وقتی به مدینه آمد و قبر منور پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم را زیارت کرد، تصمیم بر جلب و دستگیری امام علیهالسلام یعنی فرزند پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم گرفت. وقتی قرار شد آن حضرت را از مدینه به بصره آورند، دستور داد چند کجاوه به کجاوه امام علیهالسلام ببندند و بعضی را نابهنگام و از راههای دیگر ببرند، تا مردم ندانند که امام علیهالسلام را به کجا و با کدام کسان بردند، تا یأس بر مردمان چیره شود و به نبودن رهبر حقیقی خویش خو گیرند و سر به شورش و بلوا برندارند و از تبعیدگاه امام علیهالسلام بیخبر بمانند. و اینهمه بازگوکننده بیم و هراس دستگاه بود. هارون، امام موسی کاظم علیهالسلام را - با چنین احتیاطها و مراقبتهایی - از مدینه تبعید کرد و چندین سال امام علیهالسلام از این زندان به آن زندان انتقال مییافت. شگفت آنکه، هارون با توجه به شخصیت والای موسی بن جعفر علیهالسلام پس از درگذشت و شهادت امام علیهالسلام نیز اصرار داشت تا مردم این خلاف حقیقت را بپذیرند که حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام مسموم نشده بلکه به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.
تولد "جِيمز كلارْكْ ماكسْوِل" بنيان گذار قوانين نور و الكتريسته (1831م)
جِيمز كلارْكْ ماكْسْوِلْ، فيزيكدان برجسته انگليسي در 13 ژوئن 1831م در شهر ادينبورو، در اسكاتلند به دنيا آمد و تحصيلات مقدماتي خود را در آن شهر آغاز نمود. وي در دوران مدرسه به رياضيات علاقه نشان داد و استعدادش در اين زمينه شكوفا شد به طوري كه در 14 سالگي به اخذ مدالي در رياضيات نائل آمد. ماكسوِل در سال بعد مقالهاي در باب روش ترسيم منحنيهاي بيضوي كامل به انجمن سلطنتي ادينبورو تقديم كرد. اين رساله به حدي كامل، جامع و مهم بود كه جمع زيادي، حاضر به قبول اين واقعيت نبودند كه نوجواني پانزده ساله، آن را تهيه كرده است. ماكسول در 16 سالگي براي ادامه تحصيل وارد دانشگاه در زادگاه خود شد و در نتيجه آشنايى با فيزيكدانان بزرگ اسكاتلند، به پديدههاي نوري و فيزيك علاقهمند گرديد. وي پس از چندي بر اثر مطالعه فراوان و راهنمايى استادش، مايكل فارادِي، دريافت كه امواج نوراني و الكترومغناطيسي در حقيقت، چيز واحدي هستند. چند سال بعد اين نظريه تاييد شد و ماكسول بار ديگر به مطالعه و تفكر در اين زمينه پرداخت. وي در سال 1871م، كتاب خود به نام دوره الكتريسيته و مغناطيس را منتشر كرد و اين اثر چنان بديع بود كه بلافاصله به سمت استاد كرسي فيزيك دانشگاه كمبريج انگلستان انتخاب شد. وي در اين كتاب توانست با مجموعه چهار معادله كوتاه خود، واكنش و تاثير متقابل ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي را به درستي شرح دهد و به عنوان مكتشف و بنيانگذار قوانين نور و الكتريسيته معرفي شود. ماكسول معادلات سادهاي ابداع كرد كه كليه پديدههاي مختلف برقي و مغناطيسي را توجيه ميكرد. وي همچنين دريافته بود كه تمامي مولكولهاي يك گاز با سرعت واحدي حركت نميكنند، از اين رو فرمولي به دست آورد كه نشان ميداد چه بخشي ازمولكولهاي يك گاز در حرارت مورد نظر، با چه سرعت مشخصي حركت خواهند كرد. اين فرمول كه فرمول انتشار ماكسول خوانده ميشود، يكي از پر استفادهترين فرمولهاي عملي رياضي است و كاربردهاي مهمي در شاخههاي فيزيك دارد. عمر جِيمز كلارك ماكسول كوتاه بود و سرانجام در پنجم نوامبر 1879م در 48 سالگي در گذشت.
پرتاب اولين موشك زمين به زمين توسط آلمان نازي عليه انگلستان (1944م)
از زمان اعلان جنگ آلمان نازي به انگلستان، آلمانيها با استفاده از هواپيما، انگليس را كه از صحنه جنگ زميني دور مانده بود، مورد حمله قرار ميدادند. در طي اين حملات، خسارات عمدهاي به نيروهاي هوايى و هواپيماهاي آلمان وارد ميآمد؛ در نتيجه آلمان درصددِ ساخت سلاحي بود كه از راه دور، انگلستان را مورد هدف قرار دهد. از اينرو موفق به ساخت موشك شد و آن را برضد انگلستان و ديگر متفقين به كار بُرد. موشكهاي زمين به زمين، براي ارتش آلمان، ارزانتر وكمخطرتر از پرواز هواپيما برفراز خاك انگليس بود. اين سلاح جديد كه موشك "V يك" نام داشت نخستين بار در سيزدهم ژوئن 1944م بر روي لندن پرتاب شد ولي دقت عمل آن، آنطور كه انتظار ميرفت نبود و همزمان با تكميل و رفع نواقص آن، مركز تهيه و توليد اين موشكها توسط هواپيماهاي انگليسي بمباران شد. اين موشكها، اولين موشكهاي زمين به زمين در جهان بودند و پس از جنگ جهاني دوم، ساير كشورها با تكميل تكنولوژي آن، موشكهاي زمين به زمين پيشرفته امروزي را ساختند.