انعقاد عهدنامه "ارز روم" ميان دولت ايران و امپراتوري عثمان (1226 ش)
در زمان سلطنت محمدشاه قاجار، والي بغداد به تحريك بازرگانان بصره كه از رونق گرفتن بندر خرمشهر زيان ديده بودند، اين بندر را مورد تجاوز قرار داد و پس از كشته و زخمي كردن عدهاي، اموال بازرگانان را به غارت برد. در پي آن، دولت ايران نمايندهاي به عثماني فرستاد تا با آنان به مذاكره پرداخته، جبران خسارات وارده را خواستار شود. در اين اثنا، دولت عثماني مدعي شد كه بندر خرمشهر جزء خاك عثماني است و اين حادثه را مسالهاي داخلي ميداند. در پي اين ادعا، دولت ايران نيز تهديد كرد كه به تلافي حمله به خرمشهر، شهر بغداد را هدف حملات خود قرار خواهد داد. اما دولت عثماني كه پس از جنگهاي خود با روسيه، تمايلي به جنگ با ايران نداشت، نمايندهاش را به ايران فرستاد و بندر خرمشهر را تخليه كرد. پس از آن، مذاكرات دو طرف آغاز شد در اين اثنا بار ديگر كشتاري در كربلا روي داد و در آن ايرانيان مقيم كربلا قتل عام شدند. اين حادثه، دولت ايران را به شدت عصباني كرد اما با تلاشهاي سياسي، مذاكرات صلح آغاز شد و پس از گذشت دو سال، قرارداد ارز روم در دهم خرداد 1226 ش برابر با 16 جمادي الثاني 1262 ق بين ايران و عثماني امضا گرديد. نماينده ايران در اين كنفرانس، ميرزا تقي خان فراهاني معروف به اميركبير بود كه تلاش و تدبير او، شگفتي و تحسين نمايندگان روس و انگليس را برانگيخت. به موجب اين پيمان دولت ايران از ادعاي خود نسبت به سليمانيه چشم پوشيد و در عوض دولت عثماني مالكيت ايران بر بندر خرمشهر و حق كشتيراني در رودخانه شطالعرب را به رسميت شناخت و مقرر شد كه دولت عثماني از بدرفتاري با زائران و بازرگانان ايراني پرهيز كند.
شكست "حافظ محمد پاشا" سردار عثمانی از "شاه عباس صفوی" در جنگ بغداد(1033 ق)
آخرين جنگهاي شاه عباس اول با امپراتوري عثماني، در سالهاي 1032 و 1034 ق بر سر تسخير بغداد بود. پس از مدتي نبرد، سرانجام بغداد به تصرف ايران درآمد و نيروهاي عثماني، شكست سختي را متحمل شدند. شاه عباس سپس به زيارت عتبات عاليات رفت و به تعمير ابنيهي آن شهرها همت گماشت.
سوزاندن دوشيزه "ژاندارك" يكي از شخصيتهاي تاريخي فرانسه (1431م)
ژانْدارْكْ يا ژندارك دختري روستايى بود كه در 6 ژانويه 1412م در روستاي دمرمي در فرانسه متولّد شد. در زماني كه ژندارك، نوجواني بيش نبود نواحي وسيعي از فرانسه تحت استيلاي انگليسيها و متحدين آنها قرار داشت. ژاندارك چون نگراني مردم كشور خود را از هجوم سربازان انگليسي نگريست، در عالم رويا، خود را مامور ديد كه به نجات كشور برخيزد. از اين رو با پافشاري تمام، سردار گروهي از لشكريان "شارل هفتم" فرانسه شد و با عدّه قليلي، انگليسيها را مجبور به ترك محاصره آزلِئان از نواحي فرانسه كرد و بر آنها ظفر يافت. ليكن در جنگي ديگر، ظاهراً به علّت خيانت اطرافيان به دست دشمنان افتاد و سپس او را به انگليسها فروخت. پس از دستگيري او، عليرغم جانفشانيهاي وي در دفاع از فرانسه، پادشاه اين كشور كمترين دفاعي از وي نكرد و ژاندارك در دادگاه تفتيش عقايد به جرم جادوگري و همدستي با شيطان به مرگ محكوم شد. سرانجام، ژاندارك در 30 مه 1431م در 19 سالگي زنده زنده در آتش سوخت و از آن پس به عنوان قهرمان ملي و اسطورهاي براي كشور فرانسه تبديل شد. 25 سال بعد در سال 1465م، حكم دادگاه تفتيش عقايد توسط حكومت وقت لغو شد و از ژاندارك اعاده حيثيت گرديد. همچنين در سال 1920، ژاندارك توسط كليسا در رديف قديسان مسيحي قرار گرفت.