دستور امام خميني(ره) براي بررسي مجدد قانون اساسي (1368ش)
با گذشت يك دهه از اجراي قانون اساسي مصوب سال 1358، عليرغم استحكام و نقاط قوت، مواردي در آن وجود داشت كه عدم اصلاح آنها، اداره كشور را با مشكلات جدي در آينده روبرو ميساخت. از اينرو، تعدادي از نمايندگان مجلس و شوراي عالي قضايي، از محضر امام خميني(ره) خواستار تعيين هيئت بررسي متمم قانون اساسي شدند. حضرت امام نيز طي نامهاي به رييس جمهور وقت، ضمن معرفي هيئتي 20 نفره به همراه 5 نفر از نمايندگان مجلس به انتخاب آن هيئت، آنان را مسؤول بررسي و تغيير تعدادي از مواد و اصول قانون اساسي كردند. برخي از موارد مطرح شده براي تغيير عبارت بودند از: رهبري، تمركز در مديريت قوه مجريه و قوه قضاييه، تعيين نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، روشن كردن راه بازنگري قانون اساسي، تعيين جايگاه مناسب براي مجمع تشخيص مصلحت نظام و... . هرچند در اواسط كار، ارتحال حضرت امام روي داد و شورا به طور موقت تعطيل شد؛ ولي در 20 تير 1368 ش، كار شورا به اتمام رسيد و اصلاحات انجام شده جهت تأييد به حضور حضرت آيتاللَّه خامنهاي رهبر معظم انقلاب ارسال شد. موارد بازنگري شده به دستور مقام معظم رهبري در ششم مرداد همان سال به همهپرسي گذاشته شد و مورد تأييد 97/38 درصد شركت كنندگان در انتخابات قرار گرفت.
تصويب متمم قانون اساسي و تاييدِ آن توسط محمدعلي شاه قاجار(1325ق)
چون ۵۱ فصلي كه بهنام قانون اساسي در دوران مظفرالدينشاه تنظيم شد، وافي به مقصود نبود و در اين قانون از وظايف مردم نسبت به دولت و بالعكس سخني نرفته بود، بنابراين براي نوشتن متمم قانون اساسي، كميسيوني تشكيل گرديد و آن قانون در ۱۰۷ اصل تنظيم شد و براي امضا تقديم محمدعليشاه قاجار گرديد. • محمدعليشاه قاجار از همان آغاز كار، مصمم به برانداختن مشروطيت بود، اما بهانهاي در دست نداشت. اما در جريان سوءقصدي كه به وي شد، بهانه لازم را بهدست آورد و آن را به گردن آزاديخواهان انداخت، تا اينكه سرانجام پس از ماهها كشمكش ميان مجلس و دربار و عدم دسترسي به نتيجه مطلوب، در روز سهشنبه دوم تيرماه ۱۲۸۷ش برابر با ۲۳ جمادياول ۱۳۲۶ق، هنوز آفتاب طلوع نكرده بود كه قشون محمدعليشاه به سوي مجلس روان شدند و راههايي را كه به مجلس منتهي ميشد، بستند. مجاهدان كه در ميدان بهارستان بودند در سنگرهاي خود به حال آمادهباش درآمدند. چون خبر به گوش حضرات آيات بهبهاني و طباطبايي، از رهبران روحاني مشروطه رسيد، با بيپروايي و دليري از خانه بيرون آمدند و خود را به مجلس رسانيدند تا شايد از وقوع حادثه جلوگيري نمايند. ناگهان مجلس شوراي ملي كه هنوز مدت زيادي از بدو تشكيل آن نميگذشت به دستور محمدعليشاه مستبد و توسط كلنل لياخوف، افسر روسي به توپ بسته شد. در پي اين حمله، نعش خونين آزاديخواهان، صحن بهارستان را پر كرد و صداي ناله و فرياد از هر سو به گوش ميرسيد. مجاهدان نيز مردانه، تفنگ در دست گرفته و از خود و مجلس دفاع ميكردند. جنگ در حدود چهار ساعت به طول انجاميد و سرانجام به نفع شاه پايان يافت. در اين ماجرا، محمدعليشاه كه مورد حمايت دولت روس بود به اعدام و تبعيد و زنداني كردن نمايندگان مجلس پرداخت. شاه دستور داد كه آقا سيدعبدالله بهبهاني را به كرمانشاه تبعيد كرده، آيتالله سيدمحمد طباطبايي را در شميران خانهنشين نمايند. عدهاي از آزاديخواهان را، زنجير به گردن انداخته و كشانكشان به باغشاه بردند. از ميان اين جمع، تنها ملكالمتكلمين و ميرزاجهانگيرخان صوراسرافيل از مشروطهطلبان مشهور و مخالف استبداد قاجاري را به حضور شاه آوردند. وي پس از اينكه مدتي به آن دو دشنام داد، دستور قتل هر دوي آنها را صادر كرد. يك روز پس از به توپ بستن مجلس، محمدعليشاه قاجار براي ايجاد رعب در ميان مردم و تعطيلي اجتماعات و انجمنهاي ملي، حكومت نظامي را در تهران اعلام كرد. براساس اين فرمان، لياخوف روسي فرماندهي نيروهاي قزاق مأمور شد تا با استفاده از نيروهاي گارد قزاق، افراد مسلح را در شهر بازداشت كنند. طي اين فرمان، تجمع مردم در شهر ممنوع گرديد و به مأموران دستور داده شد تا با شليك گلوله مانع از اجتماع افراد شوند. همچنين براي جلوگيري از تحصن مردم در سفارتخانهها يا حرم حضرت عبدالعظيم در ري، عفو عمومي اعلان نمودند. هدف از اين كار، فريفتن مشروطهخواهان متواري بود، چنانكه بدينوسيله، عده بسياري دستگير شدند. در اين واقعه بيش از سيصد تن از مجاهدان، آزاديخواهان و مشروطهطلبان كشته و پانصد تن ديگر زخمي و تعداد زيادي بازداشت شدند. همچنين انجمنها تعطيل، روزنامهها توقيف و مشروطيت دوساله ايران به پايان رسيد. بدينترتيب مجلس، منحل شد و دوره استبداد صغير آغاز گشت. با آغاز استبداد جديد - كه بهدليل عمر كوتاه آن، استبداد صغير ناميده ميشود - بسياري از روشنفكران غربگرا، صحنه مبارازت را رها نموده و يكبار ديگر جنبش مردم ايران با الهام گرفتن از روح مذهب و رهبري روحانيت، در اندك مدتي به اوج خود رسيد. در اين حال، مردم، در تهران و شهرستانها، دست به دفاع مسلحانه زده و در نهايت توانستند با محاصره پايتخت، آن را به تصرف خويش درآورند. انگيزه و محرك اصلي مردم در اين قيام، دستورالعملهايي بود كه از طرف علماي بزرگ، بهويژه از نجف اشرف بهدست مردم ميرسيد. اين بيانيهها و روشنگريها بود كه بر مبناي وظيفه شرعي، مردم را در سراسر ايران، به مقاومت در برابر استبداد برانگيخت و عليرغم حكومت نظامي، به دفاع مسلحانه واداشت تا اينكه سرانجام، استبداد براي بار دوم سقوط كرد. در اين ميان، با برافراشته شدن دو پرچم روس و انگليس بر سردر عمارت سفارت روسيه كه شاه فراري مستبد را پناه داده بود، براي چندمينبار ماهيت سياستهاي هماهنگ و مداخلهجويانه روس و انگليس روشن گرديد. دوران استبداد صغير، يك سال و ۲۲ روز به طول انجاميد و سرانجام با خلع محمدعليشاه و آغاز انتخابات دوره دوم مجلس شوراي ملي پايان يافت.
رحلت بانو نصرت امين از زنان فقیه و دانشمند (1403ق)
بانو نصرت امين در سال 1265 هجرى شمسى در شهر اصفهان ديده به جهان گشود. از چهار سالگى به مكتبخانه رفت تا به فراگيرى قرآن و زبان فارسى بپردازد و اين زمانى بود كه در زمينه تحصيل علوم و معارف دينى بالاتر از سطح روخوانى قرآن هيچ مجال و زمينه اى براى حضور زنان نبود؛ بخصوص در سالهاى 1280 به بعد كه تحصيل علم براى پسران هم آسان و ميسر نبود تا چه رسد به دختران . او در 15 سالگى به ازدواج و همسرى پسر عمويش درآمد. اما زندگى خانوادگى و تربيت فرزندان در فراگيرى دانش او اثرى نگذاشت و آن چنان در جهت كسب علوم دينى از خود جديت نشان داد كه موافقت و مساعدت اطرافيان بويژه همسر خويش را براى ادامه تحصيلات در علوم دينى (فقه و اصول ) و زبان عربى به دست آورد. در اين زمان او بيست ساله بود. مهمترين استاد ايشان كه فقه و اصول و حكمت را به وى آموخت ، آيت الله نجف آبادى بود. بانو امين از زمان كودكى كه اهل ذوق و تفكر و تدبر در موجودات و آثار حق تعالى و از عشاق پروردگار كريم بود، در حين تحصيل حكمت به كشف و شهود نيز نائل مى گرديد و در اين رابطه بهترين سند و گواه آثار تفسيرى ايشان كتاب اربعين الهاشميه و نيز نفحات الرحمانيه است . به دنبال انتشار كتاب اربعين هاشميه در سن 40 سالگى از سوى آيت الله حائرى يزدى ، آيت الله محمد كاظم يزدى و آيت الله آقا ميرزا اصطهباناتى شيرازى درجه اجتهاد گرفت و پس از شركت در آزمون علما و مراجع تقليد وقت (آيت الله شيخ عبدالكريم قمى و آيت الله آقا سيد محمد كاظم شيرازى ) كه شامل سؤ الها و پاسخهاى بسيارى بود - تمامى آنها در كتاب جامع الشتات آمده است - از طرف آن آيات عظام ، درجه اجتهاد و قدرت استنباط احكام شرع را دريافت كرد و اولين بانوى مجتهده در جهان اسلام گرديد.
ورود نيروي ارتش سرخ شوروي به بندرانزلي(1333 ق)
نيروي ارتش سرخ شوروي در 29 شعبان سال 1338 قمري با شليك چند گلولهي توپ در بندر انزلي پياده شدند؛ در حالي كه انگليسيها در غازيان استحكامات داشتند و به اعتقاد محافل نظامي، اگر مقابله ميكردند ميتوانستند مانع ورود شوروي شوند. منظور انگليس، كشاندن نيروي ارتش سرخ به داخل كشور و به دنبال آن برپا كردن هياهو و رعب و وحشت بود تا مردم ايران قرارداد 1919 را بپذيرند. نيروي ارتش سرخ پانصد پياده و دويست سواره بود و با جمعي كه تدريجاً اضافه شدند به دو هزار نفر ميرسيدند.
درگذشت "ويليام شكسپير" اديب بزرگ و نويسنده شهير انگليسي (1616م)
ويليام شكسپير بزرگترين شاعر درامنويس انگلستان و چهره ادبي ماندگار اين كشور، در 23 آوريل سال 1564م در شهر استراتْفورْدْ به دنيا آمد. وي در جواني به لندن رفت و به علت تهيدستي در ابتدا به نگهباني اسبها مشغول بود، ولي به دليل علاقه شديد وي به نمايش، به اين هنر روآورد تا اينكه در سال 1592م در كار بازيگري مشهور شد. وي بعدها با اقتباس از نمايش نامههاي باستاني و نمايش تئاترهاي مُضحك، افكار عمومي را متوجه خويش كرد و موفقيت و ثروت زيادي را كسب نمود. شكسپير در سال 1611م از تئاتر دست كشيد و به شهر خود بازگشت و در آرامش به سر برد. نمايشنامههاي شكسپير سرشار است از مسائل سياسي و اخلاقي، اضطراب و غم، آرامش و تسكينخاطر، صنعت كلام و معرفت عميقِ درون و انديشههايى درباره ايمان، ماوراءالطبيعه، خدا، عالم خلقت و در واقع گنجينهاي از انديشههاي بديع و بيان حال و صفات روحي قهرماناني كه هر يك جلوهگاه گوشهاي از خصوصيتهاي وجود آدمي است كه همه با ذوق لطيف و استادي در بيان وصف شده است. شيوه نگارش در آثار شكسپير بسيار گوناگون و وسيع است. وي در برابر گوناگوني عواطف شخصي يا جهاني، انعطافپذير بود، با سهولت كامل شعر ميسرود و صور ذهني غيرمنتظر و پرجاذبه و كامل را به كار ميبُرد. كمديهاي شكسپير با ترانههاي فراوان و اشعار مسحوركننده همراه است، چنان كه خواننده را به اين فكر مياندازد كه وي موسيقيشناس بوده است. شكسپير از بزرگترين نويسندگان زمان و عاليقدرترين نمايشنامهنويس همه ادوار است، چنانكه هنوز تراژديها و كمديهايش در سراسر جهان بر صحنه ميآيد. همچنين شكسپير را پدر نمايش نامهنويسي انگلستان به شمار ميآورند. سبك او به مكتب كلاسيك تعلق دارد و آثارش بيشتر تركيبي از تراژدي و كمدي است. از معروفترين آثار شكسپير كه در رديف شاهكارهاي درام نويسي جهان قرار دارند ميتوان به هملت، ليرشاه، رومئو و ژوليت و اتللو اشاره كرد. ويليام شكسپير 52 سال بعد نيز در روز بيست و سوم آوريل 1616م درگذشت.
تولد "ماكْسْ پِلانْگْ" فيزيكدان نامدار آلماني (1858م)
ماكْسْ پِلانْگْ، فيزيكدان و رياضيدان بزرگ آلماني در 23 آوريل 1858م به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي، به سمت استادي دانشگاه مونيخ دست يافت و به تحقيقات متعددي در زمينه انرژي پرداخت. تا سال 1899م، دانشمندان تصور ميكردند كه انرژي به طور اتصالي جريان دارد ولي ماكس پلانك در 14 دسامبر اين سال به جامعه فيزيك برلين اظهار داشت كه انرژي به صورت انفصالي است كه آن را دانه انرژي يا كوآنتاي انرژي ميگويند. اين يافته علمي با اصول و قوانيني كه تا آن روز دانسته شده بود موافق نبود و طبعاً مخالفاني براي پلانك به وجود آورد. ولي اين مخالفتها بيش از پنج سال طول نكشيد، زيرا تئوري انيشتين كه متكي بر تئوري كوآنتا بيان شد، ارزش واقعي و حقيقي تئوري بيان شده پلانك را معلوم نمود. همچنين ماكس پلانك به سبب ارائه نظريه كوآنتا، در سال 1918م جايزه نوبل فيزيك را دريافت كرد. پلانك كه از مخالفين سرسخت هيتلر، ديكتاتور توسعه طلب آلمان نيز به شمار ميرفت تحقيقات جامع و ارزشمندي در زمينه ترموديناميك، فيزيك نظري، حرارت، تشعشع و نور انجام داد و آثاري در اين زمينهها از او بر جاي مانده است. پس از جنگ جهاني دوم، دولت آلمان به مناسبت نودمين سال تولد قصد داشت تا براي ماكس پلانك جشني برپا كند كه اين فيزيكدان نامي آلماني، مدتي قبل از آن، در دهم دسامبر 1947م در 89 سالگي درگذشت.
روز جهاني كتاب و حق تأليف
سازمان تربيتي، علمي و فرهنگي ملل متحد، يونسكو، طي مصوبه خود در سال 1991م، روز بيست و سوم آوريل (برابر با 3 ارديبهشت) هر سال را به عنوان روز جهاني كتاب و حق مؤلّف اعلام كرد. روز جهاني كتاب را نخست، اتحاديه بينالمللي ناشران و دولت اسپانيا به بيست و هشتمين اجلاس كنفرانس عمومي يونسكو پيشنهاد كرد. سپس به پيشنهاد فدراسيون روسيه، عنوان حق مؤلف نيز به آن افزوده شد و توسط اعضا به تصويب رسيد. دليل انتخاب بيست و سوم آوريل، ريشه در مراسمي در ناحيه كاتالونياي اسپانيا دارد كه در اين روز، فروشندگان كتاب با هر كتابي كه ميفروختند، گل سرخي هديه ميكردند. دليل ديگر، تقارن اين روز با تولد يا مرگ برخي از نويسندگان معروف و شخصيتهاي ادبي جهان از قبيل ويليام شكسپير اديب شهير انگليسي و ميشل سروانتس نويسنده معروف اسپانيايي و... است. هدف از اختصاص روزي براي بزرگداشت كتاب و حق مؤلف، جلب توجه سازمانها و انجمنهاي دولتي و خصوصي به اين آسانترين و ارزانترين روش كسب دانش، بيان احساس انديشه و كهنترين وسيله ارتباطي معنوي بشر است كه به رغم ظهور و گسترش رسانههاي پيشرفته و مدرن، هنوز هم وسيلهاي مؤثر، جذاب، قابل دسترسي و جايگزينناپذير است و ميتواند بزرگترين عامل پيشرفت، گسترش دانش و فرهنگ و ايجاد دوستي و تفاهم بين ملتهاي جهان باشد.