مرگ "احمدشاه قاجار" آخرين پادشاه سلسله قاجاريه در پاريس (1308ش)
احمدشاه قاجار پسر محمدعلي شاه قاجار در سال 1274ش (1314ق) در تبريز به دنيا آمد. وي در خردسالي به ولايتعهدي پدر دست يافت و در دوازده سالگي پس از فتح تهران توسط مشروطهطلبان و خلع محمد علي شاه، به مقام سلطنت رسيد. اما فاتحان تهران به علت صغر سن او، عضدالملك را به سمت نيابت سلطنت احمدشاه انتخاب كردند و سپس ابوالقاسم خان ناصرالملك،عهده دار اين سمت شد. وقتي احمد ميرزا به سن قانوني رسيد، طي مراسم پرهزينهاي، تاجگذاري كرد و رسماً قدرت را در دست گرفت. در دوران سلطنت وي، حوادث مهمي در عرصه بينالمللي و داخلي اتفاق افتاد كه شهادت شيخ فضلاللَّه نوري، اولتيماتوم روسيه تزاري به ايران و اشغال برخي نقاط كشور توسط قواي روس، آغاز جنگ جهاني اول و تجاوز متفقين به ايران، انعقاد قرارداد ننگين ايران و انگليس معروف به قرارداد 1919 وثوقالدوله و وقوع نهضت جنگل و قيام شيخ محمد خياباني و نيز كودتاي اسفند 1299ش از آن جملهاند. پس از كودتاي سوم اسفند 1299، احمدشاه به گمان اينكه رضاخان سردار سپه، سلطنت او را حفظ خواهد كرد، از او حمايت نمود و او را تاييد كرد. رضاخان هم در ظاهر، مطيع اوامر احمدشاه بود ولي پس از كودتا، به طور مخفيانه و سپس علني، موجبات بركناري شاه قاجار از فرماندهي كل قوا و سلطنت او را فراهم آورد. سلطان احمدشاه مدتي پس از آن كه از سفر دوم خود به اروپا كه ده ماه به طول انجاميده بود بازگشت، فرمان رياست وزرايي سردار سپه را صادر نمود و چند روز بعد، عازم اروپا گرديد، سفري كه ديگر بازگشت نداشت. غيبت طولاني احمدشاه، زمينه را براي هرگونه فعاليت رضاخان به دست او داد و رضاخان پس از شكست طرح جمهوري، خواستار براندازي و انقراض قاجار گرديد كه در نهايت به آن كار موفق شد. پس از آن، تلاش احمد شاه براي باز پسگيري قدرت به جايي نرسيد و سرانجام در نهم اسفند 1308 ش در 34 سالگي درگذشت و در عتبات عاليات به خاك سپرده شد. احمدشاه بر خلاف پدرش، فردي گوشهگير و منزوي بود و علاقهاي به سلطنت و قدرت نداشت. احمد شاه در حالي به سفرهاي متعدد و طولاني اروپا ميرفت كه مردم ايران دوران قحطي و فقر هولناكي را طي ميكردند و بيش از هر زمان به امنيت و رفاه نيازمند بودند. ولي او بدون توجه به اين مسائل، بارها به بهانه معالجه و درواقع براي خوشگذراني به اروپا سفر كرد و بارِ مالي فراواني بردوش ملت نهاد.
صدور حكم "امام خميني"(ره) مبني بر تشكيل بنياد مستضعفان (1357ش)
بنياد مستضعفان انقلاب اسلامي، يك مجموعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است كه در نهم اسفند 1357ش با دستور حضرت امام خميني(ره) خطاب به شوراي انقلاب، تاسيس شد. امام خميني(ره) در قسمتي از فرمان خويش فرمود: "شوراي انقلاب اسلامي به موجب اين مكتوب مأموريت دارد كه تمام اموال منقول و غيرمنقول سلسله پهلوي و شاخهها و عُمّال و مربوطين به اين سلسله را كه در طول مدت سلسله غيرقانوني از بيتالمال مسلمين اختلاس نمودهاند به نفع مستضعفان و كارگران و كارمندانِ ضعيف، مصادره و منقولات آن در بانكها در شمارهاي به اسم انقلاب به اينجانب سپرده شود و غيرمنقول از قبيل مستغلات و اراضي، ثبت و ضبط شود تا به نفع مستمندان صرف گردد." به دنبال صدور اين فرمان از سوي امام خميني(ره) تشكيلاتي به نام بنياد مستضعفان جهت حفظ و حراست از اموال عمومي مصادره شده، توسط شوراي انقلاب تشكيل گرديد و اولين اساسنامه بنياد، مشتمل بر 25 ماده در هفتم تير 1358، تصويب و به تاييد شوراي انقلاب رسيد. حساسيت و ضرورت نظارت دقيقتر بر اين مجموعه عظيم و هماهنگي بيشتر با برنامههاي دولت، موجب شد كه حضرت امام در 26 شهريور 1359ش، شهيد محمدعلي رجايي، نخست وزير وقت را براي اداره بنياد منصوب نمايند.
روز ملي حمايت از حقوق مصرف کنندگان
موضوع حمايت از حقوق مصرف كنندگان از جمله اهدافي است كه دولت ها در جهت تامين منافع عمومي جامعه با اعمال سياست هاي حمايتي خود از آنها در مقابل خيل وسيع توليد و عرضه كنندگان كالا و خدمات دنبال مي نمايند . اين مسئله هر روز با پيشرفت تكنولوژي و استفاده از فناوري هاي جديد چهره تازه اي به خود گرفته و ابعاد گسترده تري پيدا مي كند. لذا موضوع حمایت ازحقوق مصرف کننده ایجاب می کند تا در کنار مسائل حقوقی ، تدابیری اتخاذ شود تا تولیدکنندگان با احساس مسئولیت و انگیزه بیشتری در جهت رعایت حقوق مصرف کننده به تولید و عرضه کالاها بپردازد . یکی از راهکارهای عملی ایجاد انگیزه در تولید کنندگان درجهت رعایت حقوق مصرف کننده ،تشویق های مستقیم و غیر مستقیم دولت از تولیدکنندگان می باشد. در همین راستا سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان جهت تعامل با محافل علمی و آحاد مردم ، ضمن برگزاري همايش در نهم اسفند ماه و به ثبت رساندن اين روز به نام «روز ملي حمايت از حقوق مصرف كنندگان » با اعلام ضوابط و شرایط خاصی اقدام به اعطاي گواهينامه و تنديس رعايت حقوق مصرف كنندگان به واحدهای حایز شرایط کرده و سعی نموده است تا ازاین طریق فرهنگ رعايت حقوق مصرف كنندگان را به نوعي در جامعه رواج دهد. هدف از برگزاري و انتخاب روز نهم اسفند ماه به عنوان روز ملي حمايت از حقوق مصرف كنندگان ،كمك به ايجاد رقابتي سالم و تشويق واحدهاي توليدي و خدماتي در جهت حمايت موثرتر از حقوق مصرف كنندگان و حركتي نو براي طرح اين موضوع به روشهاي غير معمولي كه تاكنون وجود داشته ( مانند: پرداخت يارانه ، قيمت گذاري ، توزيع ، كنترل و ...) همچنين آگاهسازي مصرف كننده از نوع ، حدود و چگونگي دستيابي به حقوق خود در زماني كه حقي از او ضايع ميگردد ؛ مي باشد . بر همین اساس از سال 1380 سازمان حمایت در جهت ایجاد انگیزه وتشویق واحدهایی که به حقوق مصرف کنندگان احترام گذاشته و در جهت رعایت حقوق مصرف کنندگان تلاش می کنندضمن اعطای گواهینامه و تندیس رعایت حقوق مصرف کنندگان،از واحدهای منتخب طی همایشی در روز نهم اسفند ماه (روز ملی رعایت حقوق مصرف کنندگان )تجلیل می نماید.
درگذشت حکیم "شیخ شهاب الدین سهروردی" معروف به "شیخ اشراق" (587ق)
ابوالفتح یحیى بن حَبَش سُهرِوَردی ملقب به شهاب الدین، از بزرگان فلاسفه و حکمای اسلامی است که در فقه، حدیث و دیگر علوم متداول زمان، مهارت داشت. وی حکمت و اصول فقه را از مجدالدین جبلی آموخت و از اساتید دیگر نیز بهره برد. شیخ شهاب الدین سالک مسلک اشراق بود که مبتنی بر ذوق و کشف و شهود و اشراقات انوار قلبی است. او این مبانی را مطرح و منتشر ساخت و به سیر و سلوک پرداخت. در طریقهی اشراق، عقل و استدلال برای رسیدن به حقایق کافی نیست، بلکه سیر و سلوک عرفانی نیز برای رسیدن به معرفت ضروری به شمار میرود. این عارف مسلمان سرانجام به حَلَب رفت و از لحاظ علمی بر علمای آن سامان برتری جست و مورد لطف حاکم منطقه قرار گرفت. اما دیدگاههای فلسفی و عرفانی سهروردی باعث خشم مخالفان وی شد. پس از مدتی، بدگویىِ علمای حَلب از شیخ، حاکم را به قتل سهروردی مصمم ساخت و سرانجام وی را در سی و شش یا چهل سالگی به قتل رساندند. البته شکل قتل وی به صُوَر مختلف نقل شده است. حاکم پس از مرگ شیخ پشیمان شد و مسبّبان این عمل را مجازات نمود. سهروردی با وجود عمر کوتاه خویش کتابهای متعددی به فارسی و عربی نوشته است که از آن میان میتوان به حکمةُ الاشراق، المبدأ و المعاد به عربی و آواز پر جبرییل و عقل سرخ به زبان فارسی اشاره کرد.
مرگ "آلفونْسْ لامارتين" فيلسوف، شاعر و سياستمدار فرانسوي (1869م)
آلفونس لويى دو لامارتين، يكي از برجستهترين ادباي قرن نوزدهم فرانسه، در 21 اكتبر 1790م در شهر ماكون اين كشور به دنيا آمد. وي پس از پايان تحصيلات خود به مطالعه كتب نويسندگان و شاعران بزرگ اروپايى پرداخت و با سفر به ايتاليا، نقطه عطفي در كار نويسندگي وي روي داد. لامارتين از آن پس به سرودن اشعار فراواني همت گماشت و مجموعههاي شعري متعددي پديد آورد. وي شاعري حساس و باريك انديش بود و از لحاظ روح شعر و ظرافت شاعرانه، بزرگترين شاعر زبان فرانسه به شمار ميرود. شعر فلسفي و هماهنگ و موزون او به سبب تازگي و زيبايى و دلپذيري خاصي كه داشت، مردم را متوجه وي ساخت. لامارتين از پيشگامان مكتب رمانتيسم و شاعرانه فرانسه بود. او به زندگي آميخته با تقوا و مذهب كاتوليك و نيز طبيعت علاقه فراوان داشت. آثار نظم و نثر او ظريف، هماهنگ، ساده، ژرف و با واژههاي عادي است كه آنها را به بهترين وجه به كار برده است. لامارتين علاوه بر فعاليتهاي ادبي، زماني نيز به امور سياسي پرداخت و زماني قبل از آغاز امپراتوري لويى ناپلئون، حضوري جدي در عرصه سياسي فرانسه داشت. او در سال 1848م از بنيانگذاران جمهوري دوم فرانسه، وزير امور خارجه و عضو بسيار بانفوذ دستگاه حكومت شد و به فعاليت شديد پرداخت. لامارتين در اين دوران، حاكم مطلق و يگانه سخنور حكومت موقت شناخته شد كه با بيانيههاي شاعرانه، اغتشاشها و هيجانها را سركوب ميكرد اما محبوبيت خارقالعادهاش كاهش يافت و در انتخابات رياست جمهوري راي كافي به دست نياورد. از اين زمان بود كه افول سياسي وي آغاز شد و به انزوا كشيده شد. وي در سالهاي پاياني زندگي خويش در تنگدستي روزگار خود را سپري ساخت و عليرغم انتشار آثارفراوان از نظم و نثر، بر فقر غالب نشد. سرانجام پارلمان فرانسه در سال 1867م براي او مستمري خاصي معين كرد تا اينكه آلفونس دو لامارتين در 28 فوريه 1869م در هفتاد و نه سالگي در زادگاه خود درگذشت و همانجا مدفون شد. لامارتين بيشتر آثار خود را با الهام از تجارب، ديدهها و برداشتهاي خود از سفرهاي متعددي كه انجام ميداد به نگارش درميآورد كه مرگ سقراط، تفكرات جديد شاعرانه در 2 جلد، سفر مشرق و رازهاي نو از مهمترين آثار منظوم و منثور وي ميباشد.