ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 9 آذر 1403
جمعه 9 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 2 اسفند 1398     |     کد : 191218

روز شمار تاريخ

جمعه2اسفند 1398-26جمادی الثانی 1441-21فوریه 2020

شهادت "سيدمحمدعلي رحيمي" مسؤول خانه فرهنگ ايران در پاكستان (1375 ش)

شهادت "سيدمحمدعلي رحيمي" مسؤول خانه فرهنگ ايران در پاكستان (1375 ش)

شهادت "سيدمحمدعلي رحيمي" مسؤول خانه فرهنگ ايران در پاكستان (1375 ش)
پس از آن‏كه در آذرماه 1369 صادق گنجي مسؤول خانه فرهنگ ايران در لاهور پاكستان به دست گروهك تروريستي سپاه صحابه پاكستان به شهادت رسيد، سيدمحمدعلي رحيمي از اوايل سال 1374، به اين سمت منصوب و مشغول فعاليت شد. وي قبل از مأموريت خود در پاكستان، به مدت ده سال در دهلي نو به فعاليت‏هاي فرهنگي و تبليغي اشتغال داشت. تا اينكه در اين روز، آدم كشان عضو گروه صحابه با حمله به سيد محمدعلي رحيمي، وي را به شهادت رساندند، در پي شهادت مسؤول خانه فرهنگ ايران در لاهور، دولت ايران ضمن اعتراض به دولت پاكستان، خواستار مجازات عاملان اين جنايت شد. پيكر شهيد رحيمي پس از تشييعي مردمي، در بهشت زهراي تهران مدفون گرديد.

رحلت فقيه و محقق بزرگ آيت ‏اللَّه "ملاحبيب اللَّه كاشاني" (1300 ش)

رحلت فقيه و محقق بزرگ آيت ‏اللَّه "ملاحبيب اللَّه كاشاني" (1300 ش)
ميرزا حبيب‏اللَّه شريف كاشاني در حدود سال 1225ش (1262ق) در كاشان به دنيا آمد. در كودكي پدر را از دست داد و زير نظر آيت‏اللَّه سيدحسين كاشاني به تحصيل علوم حوزوي همت گماشت. در پرتو اين تلاش پيگير، در 16سالگي گواهي نقل روايت و در 18سالگي گواهي اجتهاد دريافت نمود. ميرزا حبيب‏اللَّه در سال‏هاي بعد به تهران رفت و در محضر درس شيخ محمد اصفهاني، ملاهادي مدرس تهراني، ملاعبدالهادي تهراني و حاج ميرزا ابوالقاسم تهراني كلانتر استفاده وافر برد. در 19سالگي جهت حضور در درس شيخ مرتضي انصاري راهي عراق شد، اما ورود او به كربلا با رحلت آن استاد يگانه همزمان گرديد. پس از چند سال توقف در عتبات، به كاشان بازگشت و به تاليف، تدوين و تكميل تحقيقات خود پرداخت. او از اغلب استادان خويش صاحب اجازه بود و در علوم روز تبحر داشت. ميرزاي كاشاني در كنار مرجعيت، به ارشاد و هدايت مردم مشغول بود. از ويژگي‏هاي برجسته ميرزاي كاشاني، تنوع تاليفات و فزوني آنهاست. آثار وي را تا سيصد جلد كتاب و رساله نوشته‏اند، كه حدود 200جلدِ آنها شناخته شده‏است. مُنْتَقِدُ المَنافِع في شرحِ المُختَصَر النّافع به عنوان دايرةُالمعارف فقه شيعه، منظومةٌ في‏الفقه و ده‏ها اثر ديگر از اوست. وي سرانجام در 2 اسفند 1300ش (23 جمادي‏الثاني 1340ق) در 78 سالگي رحلت نمود و در كاشان به خاك سپرده شد.

عمليات كوچك والفجر 6 در جنوب دهلران توسط سپاه (1362 ش)

عمليات كوچك والفجر 6 در جنوب دهلران توسط سپاه (1362 ش)
عمليات والفجر 6 در دوم اسفند1362 با رمز مقدس يا زهرا در منطقه عملياتي چزّابه با هدف انهدام نيروهاي دشمن و گمراه كردن آنها از عمليات آتي، انجام گرفت. قواي اسلام با عبور از رودخانه چيلات و دهلران، دو ارتفاع مهم مشرف به مناطق مسكوني عراق را آزاد كرده و بزرگراه العماره - بغداد را در تيررس خود گرفتند. در اين‏حال، دشمن‏بعثي براي باز پس‏گيري مناطق از كف‏داده، اقدام به پاتك نمود كه با چند ضد پاتك از سوي قواي‏اسلام مواجه‏گرديد و در اقدام خود ناكام‏ماند. در اين عمليات، دشمن با به‏جاي گذاشتن صدها كشته‏وزخمي مجبور به عقب‏نشيني گرديد. عمليات والفجر 6، در نهايت با شروع عمليات خيبر در 3اسفند1362، پايان ‏پذيرفت.

شهادت حضرت امام علي النقي(ع) به روايتي(254 ق)

شهادت حضرت امام علي النقي(ع) به روايتي(254 ق)
امام هادي (ع) كه در زمره امامان شيعه و از خاندان رسالت است، نيز از ويژگي دانشي گسترده و جامع برخوردار است، طوري كه سمبل هاي دانش و فرهنگ وي، عقول را حيران و انديشه ها را به اعجاب واداشته است. امام دهم همچون پدران و اجداد بزرگوار خود در علم و دانش سرآمد روزگار بود. درخشش او در مدت حياتش احترامي شگفت در قلوب همگان ايجاد كرده بود. نامه آن حضرت در رد پيروان معتقد به تفويض و جبريون و اثبات عدل و حد مابين جبر و تفويض، از فرازهاي شگفت آور دوره امامت، امام هادي محسوب مي شود و بسيار مورد تعمق و توجه مي باشد. امام هادي (ع) در اين نامه، نظريه پيروان هر دو عقيده را با منطقي ترين اصول مردود اعلام كرده و اسراري از علوم و حقايق آن را پاسخ فرموده است. با توجه به اينكه خداوند داراي عدل و انصاف و حكمت بالغه است، پس اوست كه مي تواند هركس را بخواهد از ميان بندگان خود براي ارسال پيامش و تبليغ رسالتش و اتمام حجت بر بنده هايش برگزيند. گوشه اي ديگر از درياي بيكران دانش امام هادي (ع) در تاريخ خطيب بغدادي تجلي دارد. او به شهادت خود دانش امام را متذكر شده و در مقام اثبات آن مي گويد: روزي يحيي بن اكثم در مجلس واثق خليفه عباسي كه جمعي از علماء و فقها حضور داشتند، سؤال كرد كه چه كسي سر حضرت آدم (ع) را هنگامي كه حج به جا آورد، تراشيد؟ تمام حضار در پاسخ آن عاجز ماندند، واثق گفت: هم اكنون من كسي كه جواب اين سؤال را بدهد حاضر مي كنم، سپس شخصي را بدنبال حضرت هادي (ع) فرستاد و وي را به دربار خليفه دعوت كرد. امام نيز دعوت را پذيرفت و براي اظهار و بيان حقيقت به دربار واثق رفت. خليفه پرسيد: اي ابوالحسن به ما بگو چه كسي سر حضرت آدم را هنگام حج تراشيد؟ امام فرمود: اي واثق ترا به خدا سوگند مي دهم كه ما را از بيان و جواب آن معاف كني، خليفه گفت: ترا سوگند مي دهم كه جواب را بفرمايي! امام فرمود: اكنون كه قبول نمي كني، پس مي گويم. پدرم مرا از جدم خبر داد و جدم از جدش كه رسول خدا باشد، اطلاع داد كه فرمود: براي تراشيدن سر آدم جبرئيل مأمور شد ياقوتي از بهشت آورد و به سر آدم كشيد تا موهاي سرش بريزد. در مورد جاذبه اجتماعي و نفوذ سياسي امام هادي (ع) فقط مي توان همين را گفت كه يكي از تجليات و تشعشعات پرشكوه خداوند و تابش منبع فياض نور حق در وجود امام هادي (ع) متجلي و منعكس شده و از وجود حضرت نيز مانند آينه اي كه انوار گوناگون را در خود انعكاس مي دهد، ساطع بوده است. كسي را در عصر پيشواي دهم، توان نگاهي ممتد و حتي لحظه اي كوتاه به چهره او نبود. به محض نظر به رخسار پرفروغش آثار ضعف و سستي و ترس بر قلب ها سايه مي افكند. در كتاب هاي تاريخي آمده است كه حضور امام در هر مجلسي مورد تجليل و احترام عميق بود و خواسته و ناخواسته اطرافيان را تحت تأثير و نفوذ قرار مي داد و همنشينان وي همواره آرزوي مجالست و مراودت او را در سر داشتند. با آنكه متوكل بارها در صدد بود تا به بهانه قيام مسلحانه امام دهم را از ميان بردارد، ولى هيچ گاه به اين بهانه دست نيافت. با اين حال، نتوانست حيات شريف آن حضرت را كه مانع خودكامگیهاى او به عنوان محور تفكر اسلامى بود و همچون مركزى كه شيعيان بر گرد آن پروانه ‏وار می چرخيدند، تحمل كند، لذا ايشان را به شهادت رساند. امام دهم در حالى كه هشت سال و پنج ماه از عمر شريفشان می گذشت، به مقام امامت نايل شدند و پس از سى و سه سال به شهادت رسيدند و در سامرا دفن شدند (صلوات الله وسلامه عليه وعلى آبائه وأبنائه الطاهرين).

مرگ "فردريك بانتينگ" پزشك كانادايي و كاشف انسولين (1941م) (ر.ك: 4 نوامبر)

مرگ "فردريك بانتينگ" پزشك كانادايي و كاشف انسولين (1941م) (ر.ك: 4 نوامبر)
فردریک بانتینگ پزشک کانادایی و کاشف انسولین در چنین روزی از سال ۱۸۹۱ میلادی متولد شد. فردریک گرانت بانتینگ، دانشمند کانادایى در تاریخ چهارم نوامبر سال ۱۸۹۱ میلادی در کانادا متولد گردید. وی تحصیلات خود را در رشته پزشکی دانشگاه تورنتو ادامه داد تا این‏که در سال ۱۹۲۲م موفق به اخذ دکترای طب شد. فردریک از سن ۲۹ سالگی تحت ‏عنوان محقق در دانشگاه به کار پرداخت و به مدت ۲۰ سال تا سال ۱۹۴۱م استاد دانشگاه تورنتو بود. بانتینگ مدتی نیز در کشورهای انگلستان و فرانسه، به تحقیق و مطالعه پرداخت. در ۲۷ ژوئیه ۱۹۲۲م آزمایش‏‌ها و تلاش‏های وی به نتیجه رسید و به‏همراه دو تن از همکارانش موفق به جداسازی هورمون انسولین شد. این مسئله، انقلابی در درمان بیماری قند به‏وجود آورد و باعث شهرت این پزشک ۳۰ ساله گردید. پاسخ مثبت آزمایشات بانتینگ بر روی حیوانات، به استفاده از انسولین در بیماران قندی از سال ۱۹۲۳م منجر گردید که به نجات جان میلیون‏‌ها انسان منتهی گردید. بانتینگ در همین سال به پاس این اکتشاف علمی برنده جایزه نوبل پزشکی شد. غده فوق کلیوی و سرطان، زمینه‏های دیگر مطالعات وی بود. دکتر بانتینگ علاوه بر نوبل، جوایز متعدد دیگری از جمله مدال ستاره طلایی از دانشگاه تورنتو، مدال انجمن پادشاهی کانادا، عنوان شوالیه جایزه انجمن فیزیولوژیست‏های امریکا و... را به دست آورد. وی سرانجام در ۲۱ فوریه ۱۹۴۱م در سن پنجاه سالگی درگذشت. • انسولین، هورمونی است که از لوزالمعده مهره‏داران ترشح می‌‏شود و به خون می‌‏ریزد. این پروتئین بر مقدار قند خون نظارت داشته و مقدارش را ثابت نگاه می‌‏دارد. بالا رفتن مقدار قند خون، عامل محرک ترشح انسولین است. درواقع انسولین، هورمونی است که ذخیره و سوخت‏وساز مواد قندی بدن را تنظیم می‌‏نماید. کمبود این هورمون در بدن، موجب بروز بیماری دیابت می‌‏شود. انسولین برای نخستین‏بار در ۲۷ ژوئیه ۱۹۲۱م به‏وسیله فردریک بانتینگ محقق کانادایی و دو همکارش کشف گردید. وی به‏همین دلیل، موفق به اخذ جایزه نوبل پزشکی ۱۹۲۳م شد.


نوشته شده در   جمعه 2 اسفند 1398  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode