درگذشت "عباس اقبال آشتياني" استاد دانشگاه، مورخ و اديب معاصر(1334ش)
عباس اقبال آشتياني يكي از استادان بزرگ و چهرههاي علمي دانشگاه تهران بود كه در سال 1277 شمسي در آشتيان بدنيا آمد. پس از تحصيل علوم ابتدايي به تهران آمد و دروس جديد را در دارالفنون آموخت و به مقام استادي رسيد. اقبال، چون تحت نظر استادش، محمدعلي فروغي بود، به معلمي در دارالمعلمين انتخاب شد. وي همچنين به دعوت وزارت فرهنگ، در تأليف كتابهاي درسي تاريخ و جغرافياي اقتصادي ايران براي دبيرستانها و رشتههاي علوم انساني مدارس عالي شركت كرد و بعدها به تدريس در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران پرداخت. از مهمترين كارهاي اين نويسنده ايراني ميتوان به انتشار مجله يادگار و درج مقالاتي انتقادي در مورد اوضاع نابسامان مردم ايران در دوره رژيم شاه اشاره نمود. همچنين تصحيح مجمع التواريخ و تصحيح بيانالاديان و تاريخ كامل ايران نيز از جمله فعاليتهاي علمي ايشان به شمار ميرود. عباس اقبال آشتياني سالها كرسي تدريس دانشگاه تهران را در اختيار داشت و شاگرداني بزرگ در علوم مختلف به ويژه ادبيات و تاريخ تربيت نمود. اين استاد برجسته سرانجام در 24 بهمن 1334ش در 57 سالگي درگذشت و در شهر ري به خاك سپرده شد.
شهادت عماد مغنیه (1386ش)
شهيد "عماد مغنيه" معروف به "حاج رضوان" كه بيشترين تعداد عمليات عليه رژيم صهيونيستي را در جهان به نام خود ثبت كرده است، در ماه جولاي سال 1962 ميلادي در شهر صور ديده به جهان گشود. خانواده شهيد مغنيه كه متشكل از پدرش، آيتالله شيخ "جواد مغنيه" از علماي برجسته شيعه لبنان، مادر و "جهاد" و "فؤاد" دو برادر وي بود كه بعدها به شهادت رسيدند، پس از مدتي از صور به ضاحيه جنوبي بيروت نقل مكان كردند و در اين منطقه بود كه شهيد مغنيه، تحصيلات ابتدايي و دبيرستان خود را گذراند و پس از آن در جواني، وارد دانشگاه آمريكايي بيروت (AUB) شد. شهيد مغنيه در اوايل دهه هشتاد ميلادي به "نيروي 17" شاخه نظامي جنبش آزاديبخش فلسطين پيوست كه نيرويي ويژه بود كه براي حفاظت از مبارزاني مانند ابوعمار، ابو جهاد و ابود اياد تشكيل شده بود. او از همان زمان، در عمليات انتقال سلاح از جنبش آزاديبخش فلسطين براي مقاومت اسلامي لبنان كه در حزبالله و جنبش امل نمود دارد نقش اساسي داشت اما در پي اشغال لبنان در سال 1982 ميلادي از سوي رژيم صهيونيستي، مبارزان جنبش آزاديبخش فلسطين مجبور به ترك لبنان شدند. محاصره بيروت، سه ماه به طول انجاميد و با خروج مبارزان فلسطيني و سازمان آزاديبخش از لبنان، عماد مغنيه نيز به صفوف رزمندگان افواج مقاومت اسلامي (جنبش امل) پيوست كه از سوي امام موسي صدر و شهيد مصطفي چمران تأسيس شده بود اما شهيد مغنيه در ادامه و همزمان با انتقال سيد حسن نصرالله از امل، به حزب تازهتأسيس حزبالله پيوست. شهيد مغنيه پس از اجراي موفقيتآميز چند عمليات به عنوان فرمانده گارد حفاظت مقامات بلندپايه حزبالله منصوب شد و پس از آن به عنوان مسؤول عمليات ويژه حزبالله انتخاب شد. رژيم صهيونيستي همچنين مدعي شده است عمليات ربودن دو تن از نظاميان اسرائيلي در تابستان دو سال پيش كه به آغاز جنگ اين رژيم عليه لبنان انجاميد، از سوي عماد مغنيه هدايت شده است. روزنامه انگليسي "سانديتلگراف" درباره شهيد مغنيه نوشت: او يك انقلابي مجاهد است كه با امام خميني(ره) بيعت كرده كه در راه انقلاب اسلامي از جان خويشتن نيز بگذرد. تصاويري كه تا كنون از شهيد "عماد مغنيه" منتشر شده است بسيار اندك است بهگونهاي كه پليس فدرال آمريكا (اف.بي.آي) مدعي شد وي دو بار اقدام به جراحي پلاستيك بر روي صورت خود كرده است تا شناسايي نشود. شهيد عماد مغنيه كه به دوري از رسانهها شهرت داشت به "مرد سايه" در مقاومت اسلامي شهرت داشت و بسياري او را مغز متفكر حزبالله قلمداد ميكنند. شهيد عماد مغنيه 23 بهمن 86 در پي انفجار در خودروي بمبگذاريشده در دمشق، به شهادت رسيد.
ارتحال استادُ المتأخرين شيخ "مرتضي انصاري" فقيه و مرجع اعلي در نجف(1281 ق)
شيخ مرتضي انصاري شوشتري دزفولي، يكي از نامورترين و پرآوازهترين مراجع عاليقدر تقليد در سدههاي اخير و يكي از محققترين چهرههاي علمي و فقهي قرون متأخّر به شمار ميرود. شيخ مرتضي انصاري در روز عيد غدير 1214 ق در دزفول و از سلالهي جابربن عبداللَّه انصاري به دنيا آمد. وي در 18 سالگي راهي كربلا شد و به تحصيل علوم ديني پرداخت. سپس به نجف اشرف رفت واز محضر درس شيخ موسي كاشف الغطاء استفاده برد. ايشان همچنين دركاشان به حلقهي درس ملااحمد نراقي راه يافت و زانوي ادب زد. شيخ انصاري در 35 سالگي بار ديگر عازم نجف گرديدو به تدريس و تاليف پرداخت. صدها شاگرد مجتهد از جمله ميرزاي شيرازي، شيخ جعفر شوشتري، ميرزاي رشتي، سيدحسين كوه كمرهاي، آخوند خراساني و... در محضر او پرورش يافته و كتاب مكاسب و فرائد الاصول از جمله آثار مشهور اين استاد اعظم ميباشند. سرانجام اين مرد علم و فضيلت در 67 سالگي به لقاي معبود شتافت و در جوارمرقد مطهر امام علي(ع) آرميد.
واگذاري امتياز "رويتر" توسط "ناصرالدين شاه قاجار" به انگلستان(1289 ق)
در نيمهي دوم دوران سلطنت ناصرالدين شاه قاجار، عدهاي از خارجيان تقاضاي امتياز بهرهبرداري از معادن و ساير منابع كشور را نمودند. نخستين و مهمترينِ آنها، امتيازي بود كه به موجب آن، انحصار ساختمان راه آهن، استخراج معادن و تاسيس بانك ملي به "بارون جوليوس دو رويتر" سرمايهدار انگليسي اعطا شد. اين امتياز به قدري وسيع بود كه اجراي آن براي رويتر نيز مشكل مينمود و دو طرف معاهده به زودي فهميدند كه اين كار بدون مطالعهي دقيق انجام يافته است. بنابراين، اين امتياز بر اثر تاخير رويتر لغو شد. ولي در سال 1306 ق دولت ايران به پسر رويتر، امتياز تاسيس بانك را اعطا كرد و وي توانست از بعضي معادن بهرهبرداري كند. اين امتياز در نهايت به تاسيس بانك شاهنشاهي و بانك صنايع و معادن در ايران منتهي گشت.
بمباران درسدن در جنگ جهانی دوم (1945م)
بمبافکن نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا و نیروی هوایی ارتش آمریکا از چنین روزی از سال ۱۹۴۵ میلادی، شهر درسدن در آلمان را بمباران کردند و ۳،۹۰۰ تن بمب انفجاری قوی و بمبهای آتشزا را بر شهر ریختند و ۳۴ کیلومتر مربع از شهر را ویران کردند. شمار کشتهشدگان غیرنظامی بمباران درسدن بین ۱۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ تخمین زده شده است. بمباران درسدن در جنگ جهانی دوم از تاریخ سیزدهم تا پانزدهم فوریه سال ۱۹۴۵ میلادی رخ داد. این حادثه پس از آن بسیار مورد بحث و اختلاف نظر بوده است. بمباران شهر درسدن یکی از بحثبرانگیزترین عملیات نیروهای متفقین در جریان جنگ جهانی دوم است. در این بمباران، شهر تاریخی درسدن که پایتخت ایالت زاکسن آلمان و معروف به «فلورانس بر کرانه الب» بود بهکلی ویران شد و شمار زیادی از مردم غیرنظامی در آن کشته شدند. شمار کشتگان غیرنظامی بین ۱۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ تخمین زده شده است، البته بسیاری از جمله کورت وانگات که از نزدیک شاهد بمباران درسدن بوده، آمار کشتهها را در کتاب «سلاخخانه شماره پنج»، ۱۳۴۰۰۰ نفر ذکر کرده است. ۵۰۰۰ بمبافکن نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا و نیروی هوایی ارتش آمریکا در این بمباران شرکت داشتند و ۳،۹۰۰ تن بمب انفجاری قوی و بمبهای آتشزا را طی ۴ یورش، در کمتر از ۱۵ ساعت بر شهر ریختند و ۳۴ کیلومتر مربع از شهر را ویران کردند. در آتشسوزی بزرگی که در نتیجه بمباران رخ داد بقایای شهر نیز نابود شد. یک گزارش نیروی هوایی آمریکا در سال ۱۹۵۳م، از عملیات بهعنوان بمباران توجیهشده یک هدف نظامی و صنعتی که ۱۱۰ کارخانه و ۵۰۰۰۰ کارگر را در پشتیبانی از اقدامات نظامی آلمان در خود جای داده بود، توجیه کرد. برخلاف این گزارش، پژوهشگران متعدد اینگونه استدلال کردهاند که زیرساختهای مخابراتی، پلها و مناطق وسیع صنعتی خارج از شهر هیچیک بهطور کامل هدف قرار نگرفتند. اینطور استدلال شده که درسدن یک مرکز مهم تاریخی و فرهنگی و بدون اهمیت نظامی یا با اهمیت نظامی کم بوده است و حملات بمباران مناطق بدون هیچ فرقی بین نظامی بودن یا نبودن آنها و بیهیچ تناسبی با اهداف نظامی بود. تا نسخه ۱۹۵۸م دانشنامه بریتانیکا، هیچ ارجاعی به بمباران درسدن در مدخل مربوط به این شهر نشده بود.