شكسته شدن حكومت نظامي به فرمان "امام خميني" توسط مردم انقلابي ايران (1357ش)
در آخرين ساعات عمر رژيم پهلوي ژنرالهاي رژيم شاه براي به كنترل درآوردن اوضاع، تصميم گرفتند تا مدت حكومت نظامي را در تهران افزايش دهند. آنها با اين اقدام قصد داشتند ضمن جلوگيري از اجتماع مردم، در صورت امكان، حضرت امام خميني و جمعي از افراد مؤثر در انقلاب را دستگير نمايند و يا به قتل برسانند. اما رهبر كبير انقلاب اسلامي، با تيزبيني و موقعشناسي از مردم خواستند كه مقررات حكومت نظامي را ناديده بگيرند. مردم انقلابي نيز با آگاه شدن از فرمان حضرت امام به خيابانها ريختند و دامنه درگيريها گستردهتر شد و به ساير مراكز نظامي رژيم پوسيده شاه در تهران و ديگر شهرها تعميم يافت. اين در حالي بود كه اغلب نظاميان نيز حاضر به رودررويي با مردم نبودند و بسياري از آنها به انقلاب پيوستند.
در واپسين روزهاي عمر رژيم پهلوي، بختيار آخرين تلاشهاي خود را براي بقاي رژيم و دولت غيرقانوني خود انجام داد و در 4 بهمن 57 با ارايه لايحههايي به مجلس سنا براي انحلال سازمان امنيتي مخوف شاه به نام ساواك و محاكمه وزيران غارتگر بيتالمال، تلويحاً به وجود حكومت ترس و وحشت و فساد گسترده در رژيم شاه، اعتراف كرد. هدف بختيار از طرح و ارايه اين لايحه، كاستن از خشم مردم نسبت به رژيم در اين زمان و عوامفريبي بود كه ناكام ماند. اين لايحه سرانجام در 21 بهمن به تصويب رسيد و به عمر سياه ساواك در ساعات پاياني حيات رژيم پهلوي پايان داد. اين سازمان مخوف در طول حدود 22 سال فعاليت خود، هزاران زنداني سياسي را تحت شكنجههاي وحشتناك قرار داد و دهها هزار نفر را روانه بازداشتگاهها و تبعيدگاهها نمود. ساواك به عنوان بازوي امنيتي رژيم پهلوي، نقش مهمي در گسترش جوّ اختناق حاكم بر جامعه داشت و كوچكترين حركت ضد رژيم را سركوب ميكرد.
خنثي شدن توطئه كودتاي بزرگ نظاميان شاهنشاهي عليه انقلاب اسلامي (1357 ش)
در ساعات پاياني عمر حكومت پهلوي، سپهبد رحيمي فرماندار نظامي تهران، طي دستورالعملي به يگانهاي تابعه خود، از آنها خواست تا كليه رهبران نهضت اسلامي را دستگير و با هواپيما به يكي از جزاير منتقل نمايند. به همراه اين دستورالعمل، اسامي 300 الي 400 نفر كه بايد بازداشت يا ترور شوند آمده بود كه نام حضرت امام خميني، آيتاللَّه طالقاني و مهندس مهدي بازرگان در رأس آن به چشم ميخورد. همچنين تصرف برخي پادگانهاي مستقر در تهران نيز در اين دستورالعمل عنوان گرديد. اما سنگربندي خيابانها توسط مردم انقلابي، حركت تانكها را ناممكن ساخت و اين كودتا با شكست مواجه گرديد. بعدها فاش شد كه در اين توطئه، سران ارتش شاه با همكاري بختيار، قصد داشتند تهران را به توپ ببندند و چهار ميليون نفر را قتل عام نمايند.
رحلت محقق كبير "فخرالمحققين محمد بن حسن حلي"(771 ق)
فخرالمحققين محمد بن حسن حلي در سال 682ق در شهر حلهي عراق به دنيا آمد. علوم متداول عصر از قبيل فلسفه، كلام، منطق، فقه، اصول و حديث و... را نزد پدرش، علامهي حلي، فرا گرفت و پيش از آنكه به سن بلوغ برسد، در انواع علوم ورزيده شد به طوري كه ميگويند در شانزده سالگي مجتهد مُسلَّم بوده است. فخرالمحققين، تمام رشتههاي علوم و فنون را در خدمت پدر علامهاش تكميل نمود و جز وي استادي نديده است. شهيد اول، شيخ احمد بحراني و سيدتاج الدين ابن مَعيه و شيخ ظهيرالدين(فرزندش) از شاگردان مشهور او بودهاند. تاليفات فخرالمحققين، مانند "شرح مبادُي الاصول"، "شرح تهذيبُ الاصول" و "المسايلُ الحيدريه"، از بهترين كتب شيعه محسوب ميشود. اين عالم رباني سرانجام در 89 سالگي به ديدار محبوب شتافت و در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
وقوع جنگ جَمَل بين امام علي(ع) و سپاه ناكثين(36 ق)
مدت كوتاهي پس از به خلافت رسيدن امام علي(ع) و بيعت مردم با آن حضرت، طَلحه و زبير از ياران قديمي پيامبر اسلام(ص) كه در به دست آوردن سهمي از حكومت ناكام مانده بودند، بيعت خود را شكستند و به سوي مكه رهسپار شدند. آنان در مكه با عايشه همسر رسول خدا(ص) ملاقات كرده و با همدستي يكديگر، مردم را به خونخواهي عثمان، عليه امام علي(ع) فرا خواندند. از آن طرف، چون امام از ماجرا آگاه شد، تجهيز قوا فرمود و در صدد دفع فتنهي ناكثين برآمد. چون پيروان طلحه و زبير شهر بصره را تصرف كرده و عليه امام شوريدند، سپاهِ حضرت نيز در مقابل آنان قرار گرفت. اميرالمؤمنين قبل از آغاز جنگ به ميان هر دو صف لشكر آمد و به نصيحت عايشه و طلحه و زبير پرداخت و عايشه را به خاطر بيرون آمدن از حريمِ حَرَم و طلحه و زبير را بر شكستن بيعت ملامت فرمود. امام چون ديد كه صلح امكانپذير نيست، با آنان اتمام حجت كرد و از آن پس، آتش جنگ شعلهور گشت. سرانجام با كشته شدن طلحه و زبير و شانزده هزار نفر از ناكثين و شهادت بيش از هزار ياور علي(ع)، اين جنگ با پيروزي امام پايان پذيرفت. اين جنگ به دليل سوار بودن عايشه بر شتر، به جَمَل شهرت يافت.
قتل "عبداللَّه بن زبير" از مدعيان خلافت در مكه(73 ق)
پس از شهادت امام حسين(ع) عبداللَّه بن زبير كه در اين هنگام كارش در مكه بالا گرفته بود و ادعاي خلافت داشت، توسط سپاهيان يزيد تحت محاصره واقع شد. ولي با مرگ يزيد، اين محاصره از هم گسست و عبداللَّه بن زبير در سال 68 ق كوفه را نيز تسخير نمود. هنگامي كه عبدالملك بن مروان به خلافت اُموي رسيد جنگ با عبداللَّه را آغاز كرد و در 71 كوفه را از دست ابن زبير خارج ساخت. در سال 72، عبدالملكبنمروان، حَجّاج بن يوسف ثَقَفي، يكي از سرداران سفاك و ستمگر خود را كه نمونهي كاملي از بيرحمي و آدمكشي بود براي دفع عبداللَّه روانهي مكه نمود. حجاج، مكه را محاصره كرد و خانهي كعبه را به ضرب سنگهايي كه ازمنجنيق پرتاب ميشد ويران ساخت. حجاج در اين حمله، سرانجام عبداللَّه بن زبير را به دام انداخت و كشت.
امضاء "قرار داد شوم پاريس" بين انگليس و فرانسه (1763م)
در دهم فوريه 1763م قراردادي ميان انگليس و فرانسه در پاريس به امضا رسيد كه فرانسويها آن را قرارداد شوم پاريس خواندند. زيرا به موجب اين قرارداد، فرانسه پس از سالها جنگ و كشمكش با انگليس، از تمامي ادعاها و منافع استعماري خود در هندوستان و كانادا چشمپوشي كرد. علت عقد اين قرارداد آن بود كه فرانسه دراين زمان به خاطر جنگهاي متعدد در داخل اروپا، تضعيف شده بود و از نظر نظامي و اقتصادي، توان تداوم جنگ با انگليس را نداشت. قرارداد پاريس، باعث شد تا جنگهاي استعماري فرانسه و انگليس پايان يابد و لندن با دست بازتري به غارت منابع مستعمرات خود، به ويژه در آسيا بپردازد.
درگذشت "ويلهلم رونتگن" فيزيكدان آلماني و كاشف اشعه ايكس (1923م)
ويلهلم كُنراد رونْتْگِن فيزيكدان معروف آلماني در 27 مارس 1845م در يكي از روستاهاي آلمان به دنيا آمد. وي تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در هلند گذرانيد و سپس در دانشگاه زوريخ سوئيس، زير نظر فيزيكدانان معروف به تحصيل پرداخت. رونتگن كه به رشتههاي برق، نور و گرما علاقهمند بود پس از چند سال مطالعه و تحقيق به اخذ درجه دكتراي فيزيك نائل آمد و پس از آن در آلمان به تدريس پرداخت. پس از مدتي رونتگن مطالعات خود را درباره الكتريسيته و نور متمركز كرد و در نهايت، در ادامه مطالعات فيزيكدانان هم عصر خود در 20 ژانويه 1896م موفق به كشف پرتوهاي جديدي شد كه قادر بودند از خيلي از اجسام عبور كنند و چون اين پرتوها ناشناخته بودند، رونتگن آنها را اشعه ايكس ( X) نامگذاري كرد. اين اشعه ميتوانست در پوست و درون ماده نيز نفوذ كند و با تابش بر بدن، سايه استخوانها را بر روي صفحه بياندازد. به پاس اين كشف، مدال سلطنتي به رونتگن اهدا شد. همچنين وي در سال 1901م جايزه نوبل فيزيك را دريافت نمود و به اين ترتيب شهرتش عالمگير شد. كشف عظيم رونتگن اولين كشف از سري كشفيات راديواكتيويته بود كه دانشمندان بعدي آن را دنبال كردند. جنس اشعه ايكس از جنس نور ميافتد. كه طول موج آن بسيار كوتاهتر از نور ميباشد. همچنين قابليت نفوذ اشعه ايكس بسيار زياد است و از اغلب موانع عبور ميكند. امروزه از اين پرتو در علم پزشكي براي تشخيص بيماريها استفاده ميشود و در مورد جراحي، براي تعيين محل شكستگي استخوانها، پرتوهاي ايكس، وسيله بسيار سودمندي است. همچنين فيزيكدانها براي تجزيه عناصر كريستالي، استفادههاي شاياني از اين اشعه بردهاند و در پزشكي تحت عنوان راديوگرافي و راديوسكوپي به كار برده ميشود. ويلهلْم رونتگن سرانجام در دهم فوريه 1923م در 78 سالگي در نهايت افتخار زندگي را بدرود گفت.
امضاي قرارداد صلح بين دول متحد ومتفق (1947م)
دو سال پس از پايان يافتن جنگ جهاني دوم، در روز دهم فوريه 1947م قرارداد صلح بين دولتهاي متفق شامل امريكا، شوروي، انگليس و فرانسه با شكست خوردگان متحد شامل ايتاليا، فنلاند، لهستان، مجارستان، روماني و بلغارستان امضا شد و به اين ترتيب اين شش كشور، بار ديگر استقلالِ خود را به دست آوردند. بر اساس اين قراردادها، همچنين سرنوشت قسمتهايى از مناطق تصرف شده مورد بررسي قرار گرفت و از جمله چهار منطقه مرزي از تسلط ايتاليا خارج و به فرانسه واگذار گرديد. جزاير آدِرياتيك به يوگسلاوي، جزاير "دودكانس" به يونان، منطقه شمالي روماني به روسيه و پتسامو در فنلاند به روسيه واگذار گرديد. در همين راستا، ايتاليا به پرداخت 360 ميليون دلار غرامت و ايجاد يك منطقه آزاد محكوم شد. البته چهار كشور لهستان، مجارستان، روماني و بلغارستان كه در سال پاياني جنگ توسط ارتش شوروي اشغال شده بودند، اجباراً تحت نظامهاي كمونيستي قرار گرفتند. شرايط اين قرارداد از سوي همه كشورهاي مطرح شده، محكوم شد و مردم طي تظاهراتي به مخالفت با آن پرداختند. اين عكس العمل در ايتاليا همراه با پايين كشيدن و پاره كردن پرچم امريكا همراه بود. متفقين در مورد دو كشور آلمان و ژاپن نيز جداگانه، تصميمگيري كردند.