راهپيمايي عظيم مردم در تاييد دولت موقت به فرمان امام خميني (1357 ش)
به دنبال آغاز به كار دولت موقت، امام خميني از مردم خواست از طريق تظاهرات آرام، نظر خود را درباره دولت موقت اعلام نمايند. پس از اين درخواست، جامعه روحانيت مبارز تهران، مردم را به يك راهپيمايي بزرگ و همگاني در روز 19 بهمن ماه دعوت نمود. در اعلاميهاي كه به همين منظور صادر شد خاطر نشان گرديد "پس از 75 سال، اين نخستين بار است كه ملت ايران، تشكيل دولتي را به راستي جشن ميگيرند." در اين حال و در شرايطي كه آمريكا همچنان از بختيار پشتيباني ميكرد و زمينههاي كودتا را در ايران فراهم مينمود و مردم توسط بازماندههاي رژيم به آتشسوزي و قتل تهديد ميشدند، اين راهپيمايي خط بطلاني بر تمامي پندارهاي سلطنتطلبان كشيد و خوابهاي پريشان آنان را بيتعبير گذاشت. در اين زمان امام خميني ادامه نهضت را به عنوان يك تكليف الهي اعلام نمود و راهپيمايي ميليوني مردم به عنوان پشتيباني از دولتِ موقتِ منصوب شده از طرف رهبر انقلاب اسلامي ايران، تهران و شهرستانها را غرق در تظاهرات نمود. در پايان اين راهپيمايي عظيم، قطعنامه هفت مادهاي قرائت شد و نخست وزيري بازرگان مورد تاييد قرار گرفت.
شهادت آيت اللَّه "سيد مصطفي موسوي" پدر "امام خميني"(ره) به دست اشرار منطقه (1281ش)
آيتاللَّه سيد مصطفي خميني پدر بزرگوار امام خميني(ره) در حدود سال 1238 ش (1277 ق) در خمين به دنيا آمد. ايشان پس از پشت سر گذاشتن دروس مقدماتي، براي تحصيل مدارج عالي راهي نجف اشرف گرديد و پس از اخذ اجتهاد، در خمين اقامت گزيد. اين عالم رباني در دوران اقامت در خمين در قطعه زميني متعلق به خود كشاورزي مينمود و در عين حال به هدايت و ارشاد مردم اشتغال داشت و ملجأ و پناهگاه آنان بود. از اين رو در مقابل زورگويي خوانينِ دست نشانده حكومت وقت، به مقاومت بر ميخاست. سرانجام، طاغوتيان نداي حقطلبي او را با گلوله پاسخ دادند و در مسير خمين به اراك وي را در 42 سالگي به شهادت رساندند. به هنگام شهادت ايشان، بيش از پنج ماه از تولد حضرت امام نگذشته بود و از آن پس تحت تكفل مادر و عمه خويش قرار گرفتند.
واگذاري امتياز خط آهن بندر مُحَمَّرِه "خرمشهر" - خرمآباد به انگلستان (1291 ش)
دولت انگلستان كه به راههاي ارتباطي مطمئن و امن در جنوب ايران نياز ضروري داشت تا به وسيله آن، تجارت بازرگانان انگليسي و منافع حياتي آن كشور را تضمين و حفظ كند در اين تاريخ موفق به اخذ امتياز احداث راه آهن مُحَمَّرَه (خرمشهر) - خرم آباد و بروجرد شد. اين امتياز سه روز پس از امتياز مشابهي بود كه از جانب دولت ايران، به روسيه واگذار گرديده بود.
حمله گارد شاهنشاهي به هُمافران نيروي هوايي در پي بيعت هُمافران با حضرت امام (1357ش)
در پي اعلام همبستگي گروهي از همافران و پرسنل نيروي هوايي با انقلاب اسلامي ايران و بيعت با حضرت امام، مزدوران گارد شاهنشاهي در شامگاه 20 بهمن به يكي از پادگانهاي نيروي هوايي در تهران حملهور شدند. به محض انتشار اين خبر، مردم مسلمان از همه نقاط تهران براي ياري رساندن به پرسنل نيروي هوايي كه در حال مقاومت بودند، به طرف پادگان نيروي هوايي شتافتند. مردم انقلابي كه سلاحهاي ابتدايي و ناچيزي در اختيار داشتند با رشادتهاي خود، حمله مزدوران رژيم شاه را با شكست مواجه كردند و به اين ترتيب، مرحله نهايي مبارزه مردم براي براندازي رژيم شاهنشاهي در ايران آغاز شد.
آغاز عمليات بزرگ والفجر 8 در فاو (1364 ش)
عمليات بزرگ والفجر 8 با رمز يا زهرا(س) در جبهه جنوب در منطقه فاو و در وسعت 800 كيلومتر مربع از بيستم بهمن ماه 1364 آغاز شد. در اين عمليات هزاران تن از نيروهاي ايراني از رودخانه خروشان اروندرود گذشتند و در اولين روز عمليات، شهر مهم فاو را در جنوب شرقي عراق فتح كردند. اين عمليات به قدري غيرمنتظره و از لحاظ نظامي پيچيده و موفقيتآميز بود كه باعث اعجاب كارشناسان نظامي و سياسي جهان و غافلگيري رژيم عراق شد. اين عمليات با هدف فشار بر رژيم صدام براي پايان دادن به اشغال خاك ايران و تن دادن به جبران خسارتهاي وارد شده بر ايران انجام شد و برتري نظامي ايران بر عراق را در دفع تجاوز نظامي اين كشور ثابت كرد. نتايج اين عمليات عبارتند از: تلفات نيروي انساني دشمن 3000 نفر اسير، قريب به 50/000 نفر كشته و زخمي؛ ساير نتايج: آزادسازي حدود 800 كيلومتر مربع و تصرف شهر و تأسيسات نفتي فاو و كارخانه نمك؛ تجهيزات و امكانات: تانك و نفربر: 600 دستگاه انهدامي، 120 دستگاه اغتنامي، هواپيما: 45 فروند انهدامي، هليكوپتر: 10 فروند انهدامي، خودرو: 500 دستگاه انهدامي، 250 دستگاه اغتنامي، توپ: 150 قبضه انهدامي، 20 قبضه اغتنامي و دستگاه مهندسي: 34 دستگاه اغتنامي. نبرد سرنوشت ساز فاو، به عنوان برجستهترين و پيچيدهترين عمليات جنگي جمهوري اسلامي ايران، سرانجام پس از هفتاد و پنج شبانه روز درگيري، كه در طول جنگ بيسابقه بود، با پيروزي كامل رزمندگان اسلام پايان يافت. از نظر سياسي، تبعات ناشي از فتح فاو به منزله تغيير در ماهيت سياسي جنگ بود، به اين معنا كه اتخاذ استراتژي دفاع متحرك از سوي عراق، پس از فتح خرمشهر، با اين هدف بود كه جنگ در روند فرسايشي، سرانجام منتهي به پذيرش صلح از سوي ايران شود. اما فتح فاو و ارتقاي موقعيت سياسي و نظامي ايران در شمال خليج فارس عملاً منجر به پيدايش شرايط جديدي شد كه هيچ گونه مطابقتي با مشخصههاي جنگ فرسايشي نداشت.
رحلت "امام محمد غزالي طوسي" فيلسوف و دانشمند شهير مسلمان در طوس(505 ق)
ابوحامد محمد غزالي در سال 450 قمري در روستاي "طابران" طوس ديده به جهان گشود. وي پس از تحصيل مقدّمات، براي تكميل تحصيلات و بهرهوري از محضر استادان ديگر رهسپار جرجان(گرگان) شد. در بيست و سه سالگي از طوس به نيشابور عزيمت و از محضر استادش امام الحرمين جويني كسب فيض نمود. در سي و چهار سالگي چنان اوج گرفت كه بر كرسي تدريس نظاميه بغداد، بزرگترين دانشگاه دورانش تكيه زد. در مدرسهي نظاميهي بغداد، سيصد تن از افاضل وقت از درس او استفاده ميكردند. و در اندك زماني، علاوه بر آن مقام علمي بزرگ، در امور سياسي نيز، نفوذ فوق العادهاي كسب نمود. غزالي پس از آگاهي از آراي فرقههاي گوناگون دورانِ خود، طريقهي صوفيه را برگزيد. به تمام علايق دنيوي پشت پا زد و رهسپار ديار عشق و حقيقت و انزوا شد. امام محمد غزالي در سال 488 قمري به سبب بحران روحي و فكري شديد، تدريس را رها كرد و بغداد را به قصد حج ترك نمود. از آن پس عزلت را بر آن همه عزّت ظاهري ترجيح داد و قدم به دايرهي زهد و انقطاع از دنيا و تصوف گذاشت. وي پس از بازگشت از حج در بيتالمقدس مسكن گزيد و در همين ايام كتاب "احياءالعلومالدين" را به رشته تحرير در آورد. از كتابهاي ديگر ايشان ميتوان كيمياي سعادت، نصيحه الملوك، معيارالعلم و ياقوت التاويل في تفسير التنزيل در 40 جلد را نام برد. هرچند تعداد تاليفات غزالي بيش از 60 عنوان ميباشد. سرانجام اين عارف و حكيم بزرگ در 55 سالگي در زادگاهش وفات يافت و در همانجا مدفون گشت.
رحلت فقيه بزرگوار ميرزا "حبيب اللَّه رشتي" مرجع بزرگ و عالم عاليقدر شيعه(1312 ق)
ميرزا حبيباللَّه رشتي فرزند ميرزا محمدعلي خان در سال 1234 قمري در يكي از روستاهاي گيلان در شمال ايران به دنيا آمد. وي مقدمات علوم را در زادگاه خودنزد اساتيد خصوصي فراگرفت. در 18 سالگي براي تكميل معلومات خود به قزوين عزيمت كرد و در 25 سالگي اجازه اجتهاد گرفت و سپس رهسپار نجف اشرف گرديد و از محضر صاحب جواهر و شيخ انصاري بهرههاي فراوان گرفت. پس از درگذشت شيخ انصاري، بهترين درس حوزه علميه، درس ايشان بود و بنا به گفته شيخ آقابزرگ تهراني، او در نهايت ورع و تقوا بود و بعد از سيدحسين كوه كمرهاي تدريس و بحث در نجف به او منتهي گشت. آثارش عبارتند از: بدايعُ الاصول، الاجارَه، مسالهي غَصب، الامامَه، تقليدِ اَعلم، بدايعُ الافكار در اصول فقه و... . ميرزاي رشتي سرانجام در 22 آذر 1273 ش در 78 سالگي در نجف اشرف رحلت كرد و در آن شهر به خاك سپرده شد.
رحلت عالم رباني آيت اللَّه "ميراز احمد آشتياني" (1395 ق)
آيتاللَّه ميرزا احمد آشتياني در سال 1300 ق در تهران به دنيا آمد و در اوان عمر به فراگيري علوم اسلامي پرداخت. در 40 سالگي به نجف اشرف رفت و پس از ده سال به تهران بازگشت و به ارشاد و راهنمايى مردم همت ورزيد. حاصل جد و جهد ميرزا احمد آشتياني در كسب علم، تبحر در رشتههاي علمي بسياري از قبيل فقه، ادبيات، هيئت، رياضيات، طبّ، فلسفه و اصول بود كه تاليفاتي نيز در اين زمينهها نگاشت. تاكيد وي بر دعا و خضوع و خشوع در آن، نشانگر روح لطيف و الهي اوست. نقش ميرزا احمد آشتياني در مقابله با اشاعهي فرهنگ غربي و لائيك در اوج قدرت رضاخان، قابل توجه است. سرانجام اين عالم رباني در 95 سالگي بدرود حيات گفت و در صحن حرم حضرت شاه عبدالعظيم به خاك سپرده شد.
درگذشت "تئودور داستايوسكي" داستانسراي شهير روسي (1881م)
تئودور ميخائيلويچ داستايوسْكي نويسنده بلندآوازه روسي در 11 نوامبر سال 1821م در مسكو به دنيا آمد. وي در سال 1843م دوره تحصيلات مهندسي خود را به پايان رساند و پس از كمي خدمت در اين زمينه، وارد عرصه ادبيات گرديد. داستايوسكي نخستين داستانش را مردم فقير نام گذاشت كه با استقبال پر شوري مواجه گرديد. پس از آن به نوشتن داستانهايى از قبيل زن صاحبخانه و شبهاي سپيد پرداخت و مردم به همان سرعت كه به اثر اول او روي آورده بودند، از اين نوشتهها ابراز تنفر كردند. داستايوسكي از اين موضوع دلسرد شد و به جمعيت آزاديخواهان كه در آن هنگام فعاليتهايى داشتند پيوست. در سال 1849م او را به جرم قيام بر ضد سلطنت و مخالفت با كليسا دستگير و محكوم به اعدام كردند. اما در آن لحظه كه ميخواستند حكم اعدام او را اجرا كنند قاصدي از طرف تزار خبر آورد كه محكوميت او به چهار سال زندان و تبعيد به سيبري تغيير يافته است. بدين ترتيب داستايوسكي به طرزي معجزهآسا از مرگ نجات يافت. وي دوران سختي را در سيبري گذراند كه در جسم و روح او اثري فراوان به جاي نهاد. وقتي كه داستايوسكي از تبعيد بازگشت، حيات ادبي خود را با شيوه رئاليستي و واقعگرايى آغاز كرد. وي در طول زندگي خود دچار رنج زندان، بيماري و تهيدستي شد و به همين دليل، شفقت سرشاري كه در آثارش نسبت به نوع بشر ديده ميشود تا حدي ناشي از همين رنجهاست. آثار داستايوسكي از لحاظ مهارت وي در تحليل رواني قهرمانان، همدردي با بيچارگان و شكستخوردگان و نيز توصيفهاي نافذ زندگي قرن نوزدهم ميلادي، در روسيه ممتاز است. بسياري از داستانهاي وي، انعكاسي ازتجارب شخصي اوست. همچنين در آثار بزرگ داستايوسكي، موضوع اصلي، مسئله آزادي انسان و توجيه خدا و نظم جهاني است. داستايوسكي در داستانهاي خود كوشش ميكرد پرده از رازهاي روح انسان بردارد و تضادهاي باطني روح را كشف نمايد. از ويژگيهاي آثار او، ايمان و اعتقاد به دوگانگيِ احتراز ناپذير و غيرقابل استيلاي درون انسان است. او معتقد بود در درون انسان، نيك و بد و خير و شر، همواره مبارزه ميكنند. در تمام آثار داستايويسكي، يك نفر كه آرزو كند زندگاني آرامي را داشته باشد وجود ندارد. گويى مريضخانهاي به همراه معلولين عصبي و اماكن كثيف و متعفن و بيغولههاي تنگ و تاريك را توصيف ميكند. عوالم او پر از اشباح تاريك و سراپا آيينه دِق است. اما قدرت فكري تخيل او، انسان را سخت مسخر ميكند. داستايوسكي نابغهاي عظيم و معجوني است از قدرت و ضعف، عصيان و اطاعت، نظم و آشفتگي و فضيلت و تبهكاري و... . او خالق آثار عميقي است كه در همه آنها تمايل شديد به رقت و ترحم ويك ديد رواني قوي به چشم ميخورد. نفوذ داستايوسكي در نويسندگان و فلاسفه بعدي چنان حيرتانگيز است كه برخي از فلاسفه بزرگ اذعان ميكنند كه روانشناسي را از داستايوسكي آموختهاند. غالب نوشتههاي وي پيچيده و به زبان دشوار روسي كه خاص جامعه ممتاز روسيه قديم و مشحون از اصطلاحات و جملههاي فرانسوي كه در زبان روسي نفوذ يافته بود، نوشته شده است، ولي بعضي از آثار او نيز با زباني فصيح و مردم پسند تحرير گرديده و تا حدي ساده است. داستايوسكي زندگي مردم روسيه را آن چنان كه بود، توصيف كرده است. برخي از آثار او عبارتند از: دل نازك، جنايت و مكافات، خانه اموات، جن زدگان، ابله و برادران كارامازوف. تئودور داستايوسكي سرانجام در 9 فوریه سال 1881م در شصت سالگي درگذشت.