هجوم روسها به تبريز و گيلان پس از اولتيماتوم به دولت ايران (1290 ش)
پس از اولتياتوم روسيه به دولت ايران براي اخراج مورگان شوستر، كارشناس اقتصادي آمريكايي در ايران، دولت ايران اين اولتيماتوم را در 28 آذر 1290 ش پذيرفت. اما پذيرش ذلتبار اولتيماتوم روسها كه به اميد پايان يافتن زيادهخواهيها و بهانهگيريهاي دولت روسيه انجام گرفت، نه تنها مشكلي را حل نكرد، بلكه دامنه تجاوزات آنها را گسترش داد. در اين ميان، شهر تبريز كه به علت مقاومت دليرانه در برابرعناصر وابسته به روسها از جمله محمدعلي شاه، بيش از ديگر شهرها مورد خشم روسها بود، در سحرگاه اين روز برابر با 29 ذيحجه 1329 ق، آماج حملات قزاقهاي روس قرار گرفت. روسها به بهانه بياحترامي پاسبان نظميه تبريز به مامور روسي، كشتار مردمِ شهر را آغاز نمودند و نقاط حساس شهر را به تصرف خود درآوردند. سپس به تاراج اموال مردم و قتل آنان پرداخته و هرگونه مقاومتي را با تفنگ پاسخ دادند. روسها در روزهاي بعد اين جنايات خود را ادامه داده و در دهم دي ماه آن سال برابر با عاشوراي 1330 ق، ثقه الاسلام تبريزي، عالم بزرگ شهر را به دار زدند. همزمان با تبريز، روسها به گيلان نيز يورش بردند و جنايات مشابهي را رقم زدند. آنان به هر كس كه مشكوك ميشدند، ميكشتند و از ارتكاب هرنوع ظلم و خشونت، دريغ نكردند. در اين حال مردم رشت بنابر فتواي مراجع، از خريد كالاهاي روسي و انگليسي خودداري ميكردند و از مقاومت در برابر نيروهاي روس، غافل نبودند. اما روسها اين استقامت عمومي را با قتل مردم به طرق مختلف پاسخ دادند.
روز تجليل از مهندس "محمدجواد تندگويان" وزيرنفت ايران در دولت "شهيد رجايي" (1370ش)
محمدجواد تندگويان در سال 1329 ش در تهران به دنيا آمد و پس از اتمام تحصيلات متوسطه و ورود به دانشكده نفت آبادان با درجه مهندسي نفت، فارغ التحصيل شد. وي در دوران تحصيل، مبارزات خود را عليه رژيم پهلوي با شركت در انجمن اسلامي دانشكده ادامه داد و در سال 52 توسط ساواك دستگير و پس از شكنجههاي فراوان به يازده ماه حبس محكوم شد. تندگويان پس از پيروزي انقلاب اسلامي به مديريت يك كارخانه در رشت رسيد. او پس از مدتي به وزارت نفت دعوت شد و به عنوان مدير مناطق نفتخيز جنوب مشغول به كار گرديد. پس از آن، از سوي شهيد رجايي، وزير نفت شد تا اينكه در دوازدهم آبان 1359، در يكي از بازديدهايي كه از صنعتِ نفت در جنوب داشت، در نزديكي آبادان، توسط نيروهاي اشغالگر بعثي به اسارت درآمد. شهيد تندگويان در اسارت،تحت شديدترين شكنجهها قرار گرفت و مردانه مقاومت كرد تا اينكه توسط دژخيمان بعث به شهادت رسيد. پيكر اين شهيد بزرگوار پس از 11 سال اسارت، در 26 آذر 1370 ش به خاك جمهوري اسلامي ايران منتقل گرديد و در آخر آذر 1370 در جوار شهداي هفتم تير در بهشت زهرا به خاك سپرده شد.
رحلت حكيم عارف و محدث مفسر ملامحمد محسن فيض كاشاني(1091 ق)
محمد بن شاه مرتضي، ملقب به محسن معروف به ملامحسن فيض كاشاني، در چهاردهم صفر سال 1007 هجري قمري در كاشان به دنيا آمد. وي مقدمات را در زادگاه خود فرا گرفت و در جواني راهي اصفهان گرديد. ملامحسن در محضر علماي نامور زمان از قبيل علامه محمدتقي مجلسي، شيخ بهايى، ميرداماد، ميرفندرسكي و ملاصدراي شيرازي زانوي ادب زد و به كسب علم پرداخت. آن هنگام كه ملاصدرا در روستاي كَهَك قم ساكن بود، ملامحسن، مونس وي گرديد و ملاصدرا دخترش را به وي تزويج نمود و به او لقب فيض داد. وي پس از سالياني، راهي كاشان شد و به تدريس و تاليف همت گماشت. علم الهدي و معينالدين،(فرزندان فيض) محمد مومن(برادرش) ضياءالدين محمد و دهها فاضل ديگر از جمله شاگردان مكتب درسي او بودند. ملامحسن همچنين در طول 65 سال تحقيق و مطالعه، نزديك به دويست كتاب و رسالهي نفيس در علوم و متون مختلف نگاشت. تفسير صافي، تفسير اصفي و تفسير مُصفّي در تفسير، الوافي، الشافي و المَحجَةُ البيَضاء و دهها اثر گرانسنگ ايشان دركلام، عرفان، اخلاق، ادب و موضوعات ديگر، نشانگر روح پر تلاش و احاطهي ايشان بر معارف اسلامي و علوم روز ميباشد. سرانجام اين فقيه وارسته و اين عالم كامل در 84 سالگي دار فاني را وداع گفت و در زميني كه بعدها به قبرستان فيض معروف شد، مدفون گرديد. برطبق وصيت ملامحسن فيض كاشاني، بر روي قبر وي سقف و سايباني ساخته نشده است.
درگذشت "جان اشتايْنْ بِكْ" رمان نويس بزرگ امريكايي (1968م)
جان ارنست اشتاين بك، نويسنده معاصر امريكايى در 27 فوريه 1902م در ايالت كاليفرنياي امريكا به دنيا آمد. وي در 17 سالگي وارد دانشگاه استمفورد شد، اما پس از چند سال تحصيل در رشته زيستشناسي، بدون اخذ دانشنامه، دانشگاه را ترك كرد. اشتاين بك در 27 سالگي اولين اثر خويش با نام فنجان زرين را منتشر كرد و وارد عرصه نويسندگي گرديد. وي در سالهاي بعد با انتشار آثاري ديگر، به اعتبار و تكامل ادبي دست يافت و در شمار اديبان درآمد. اشتاين بك نويسندهاي رئاليست و واقعگرا است كه با سبكي بسيار قوي و محكم و نثري جالب، به تشريح فقر و بيچارگي اجتماع دست زده و حقايق دردناكي از زندگي بيچارگان را بيان مينمايد. شهرت او با نوشتن رمان خوشههاي خشم تكميل شد كه در آن به صورتي هيجانانگيز و مؤثر، زندگي يك خانواده آواره و عصيان كارگران محروم را توصيف كرده است. اين كتاب مورد استقبال مردم قرار گرفت و به دريافت جايزه ادبي پوليتزر، نائل آمد. موضوع اصلي آثار اشتاين بك، رابطه انسان و كائنات است. كتابهاي او هم نماينده نوميدي نويسندهاند و هم نمايانگر روح مبارز او. اشتاين بك كه استاد ادبيات كارگري است، زندگي قربانيان بدبختي را با مهارت و بياني ساده ترسيم كرده است. سبك او از رمانتيسم و وادي شاعرانه به واقعگرايى و شكل آثارش از آرايهها و پيرايههاي زباني به سوي سادگي و روشني تكامل يافته است. اشتاين بك در شرح جزئيات، توصيف مناظر، نماياندن حالات و تأثيرات و بيان خاطرات، قدرت فراواني دارد و آثار او آميزهاي از واقعگرايى و تخيل سرشار از شوخ طبعي و درك اجتماعي است. آثار نخستين جان اشتاينبك، از ادراكي كامل درباره زندگي و نظري بلند و وسيع درباره مسائل انساني و سلامت روح برخوردار است كه با روشي تغزّلي، حماسي يا طنزآميز و لحني واقعبينانه بيان شده و در ادبيات معاصر امريكا مقام عالي به دست آورده است. گفته ميشود كه در سالهاي پاياني عمر، آثار اشتاين بك در سراشيبي ادبي افتاد و آن قدرت كامل موجود در آثار اوليه را نداشت با اين حال، وي درسال 1962م به دريافت جايزه ادبي نوبل توفيق يافت. از اشتاينبك حدود بيست عنوان كتاب به زبان فارسي ترجمه شده است كه خوشههاي خشم، موشها و آدمها، مرواريد و اتوبوس سرگردان از آن جملهاند. جان اشتاين بك سرانجام در 20 دسامبر 1968م در 66 سالگي درگذشت.
بازگشت حاكميت چين بر "ماكائو" پس از چهار قرن استعمار پرتغال (1999م)
بندر ماكائو در دهانه رود كانتون بر ساحل درياي جنوبي چين و در حدود 65 كيلومتري غرب بندر هنْگ كُنگ در جنوب چين واقع شده است. پرتغاليها در سال 1557م اين بندر را مانند ديگر نقاط استراتژيك بر سر راه پرتغال به هندوستان و آسياي خاوري تصرف كردند و براي ادامه استفاده از آن، سالانه اجارهاي به چين پرداخت ميكردند. مستعمره ماكائو از بندرشهر ماكائو در جزيره ماكائو و سه جزيره كوچك كنار ساحل، تركيب يافته بود و پيش از اهميت يافتن هنگ كنگ در سده نوزدهم، از بندرهاي عمده تجارت خارجي چين به شمار ميرفت. پس از آن كه ماكائو در سال 1849م به عنوان يك بندر آزاد اعلام شد، در سال 1951م نيز به يكي از استانهاي ماوراء بحار پرتغال مبدل گرديد. از يك سو، رونق يافتن هنگ كنگ و از سوي ديگر، ضعف تدريجي پرتغال كه زماني يك قدرت مستعمراتي به شمار ميرفت از اهميت ماكائو كاست. در زمان انقلاب فرهنگي چين اقداماتي براي باز پسگيري ماكائو صورت گرفت كه نتيجهاي در بر نداشت. با اين حال پس از مذاكرات چين و انگلستان درباره حاكميت هنگ كنگ، كه از 140 سال قبل از آن در اشغال انگلستان بود، پكن توجه خود را به سوي ماكائو معطوف ساخت و پس از گفتگو و مذاكرات مفصل قرار بر اين شد كه ماكائو در سال 1999م رسماً به چين ملحق گردد. در ادامه، در سال 1993م، مجلس قانونگزاري ماكائو، الحاق رسمي ماكائو به چين در بين سالهاي 1999 تا 2001م را به تصويب رسانيد و به مؤسسات اقتصادي نيز اجازه داده شد تا پس از تحويل و تحول، همچنان به كار خود ادامه دهند. در نهايتْ، ماكائو طبق برنامه پيشبيني شده، در بيستم دسامبر 1999م پس از 442 سال استعمار، به چين تحويل داده شد و به بخشي از استان كانْتون در جنوب چين مبدل گرديد. ماكائو در حال حاضر با يكصد هزار نفر جمعيت، به عنوان منطقه ويژه اداري، مانند هنگ كنگ به صورت نيمه خودمختار اداره ميشود.