ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 9 آذر 1403
جمعه 9 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 29 آبان 1398     |     کد : 190070

روز شمار تاريخ

چهارشنبه29آبان 1398-22ربیع الاول 1441-20نوامبر2019

الحاق ايران به پيمان استعماري بغداد موسوم به "سنتو" (1334 ش)

الحاق ايران به پيمان استعماري بغداد موسوم به "سنتو" (1334 ش)

الحاق ايران به پيمان استعماري بغداد موسوم به "سنتو" (1334 ش)
كنفرانس كشورهاي عضو پيمان بغداد با شركت نخست‏وزيران ايران، تركيه، عراق، پاكستان و انگلستان و با حضور وزير امورخارجه آمريكا در بغداد به رياست نوري سعيد، نخست‏وزير عراق برگزار شد. در اين كنفرانس، پيمان سنتو منعقد شد كه اين پيمان در اصل به منظور جلوگيري از نشر كمونيسم به كشورهاي مجاور شوروي بود. چند روز قبل از اين كه حسين علاء نخست وزير ايران براي شركت در نخستين اجلاس پيمان بغداد عازم عراق شود، مورد سوء قصد يكي از اعضاي سازمان فدائيان اسلام با نام مظفر ذوالقدر قرار گرفته و از ناحيه سر مجروح شده بود. اما به رغم اين سوء قصد، علاء مسافرت خود را انجام داد و در كنفرانس بغداد شركت نمود. اين سوء قصد، نارضايتي افكار عمومي ايران را از شركت در اين دسته بندي نظامي به نفع غرب، نشان مي‏داد. سرانجام پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ايران از عضويت اين پيمان استعماري خارج شد و سنتو عملاً منحل گرديد.

آغاز هفته بسيج

آغاز هفته بسيج
نام بسیج یادآور خاطره عزیزترین نهاد و بزرگترین مردان تاریخ ما است. نهادی که به تعبیر امام راحل تشکیل آن «یقینا از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود.» و «شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان رشادت و شهادت سرداده اند. بسیج میقات پا برهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن نام و نشان در گمنامی و بی نشانی گرفته اند. بسیج لشکر مخلص خدا است که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان، از اولین تا آخرین امضا نمودند.»

آغاز عملیات عملیات نصر ۸ (1366ش)

آغاز عملیات عملیات نصر ۸ (1366ش)
شرح عمليات نيروها با حركت از محورهاي مختلف پس از 5 الي 8 ساعت راهپيمايي، در نزديكي مواضع دشمن استقرار يافته و به انتظار فرمان آغاز عمليات نشستند. سرانجام عمليات در ساعت 01:16 بامداد 29/8/1366 با رمز مبارك يا محمد بن عبدالله، ادركني آغاز شد و يگان هاي عملياتي به طور هماهنگ و هم زمان به مواضع دشمن يورش بردند و پس از يك ساعت موفق شدند قلل 1424، 1426 (قله اول)، 1418 (قله دوم) و 1391 (قله سوم) و قرارگاه تاكتيكي تيپ 39 را تصرف كنند. از ساعت 5 صبح، دشمن با بكارگيري عناصر باقيمانده از تيپ 39 پاتك كرده و توانست يكي از يگان هاي خودي را حدود 300 متر عقب براند. با روشن شدن آسمان، پاتك دوم عراق نيز شروع شد كه با مقاومت قواي خودي سركوب گرديد. پس از آن، هيچ تحرك موثر و مهمي از دشمن در طول روز اول مشاهده نشد. در شب دوم، نيروهاي خودي مجددا وارد عمل شده و سه قله ديگر گرده رش را تصرف كرده و در نهايت موفق شدند به طور كامل اين ارتفاع را در اختيار بگيرند. دشمن كه ارتفاع گرده رش را از دست داده بود، از روز سوم عمليات شروع به پاتك براي بازپس گيري اين ارتفاع كرد كه هر يك از آن ها با مقاومت طرف مقابل خنثي شد. از تاريخ 2/9/1366 نيروهاي اتحاد ميهني كردستان عراق روي ارتفاع ويولان وارد عمل شد. اين اقدام موجب شد دشمن توجه خود را به آن محور معطوف نمايد و پس از دو روز درگيري آن ها را به عقب براند. يك‌ ساعت‌ پس‌ از شروع‌ حمله، در همان‌ تاريكي‌ شب، سه‌ قله‌ حياتي‌ و مهم‌ منطقه‌ را آزاد و مقر قرارگاه‌ تاكتيكي‌ تيپ‌39 و گردان‌ يك‌ اين‌ تيپ‌ را در اختيار گرفتند. تنها مقر گردان‌2 اين‌ تيپ‌ در ادامه‌ يال‌ شمالي‌ كوه‌ گرده‌ رش‌ همچنان‌ در دست‌ دشمن‌ باقي‌ ماند كه‌ آن‌ هم‌ در شب‌ دوم‌ و در مرحله‌ پاياني‌ عمليات‌ آزاد شد. با پاتكهاي‌ يك‌ هفته‌اي، دشمن‌ نتوانست‌ نيروهاي‌ ايراني‌ را به‌ عقب‌ براند و اين‌ نقاط‌ حساس‌ را دوباره‌ در دست‌ بگيرد. از اين‌ رو با تثبيت‌ خطوط‌ خودي، شرايط‌ براي‌ انجام‌ عمليات‌ «بيت‌المقدس2» در بدترين‌ وضعيت‌ جو‌ي‌ زمستان‌ و در زير بارش‌ برف‌ و با وجود سرماي‌ كشنده‌ كردستان‌ مهيا شد. در اين‌ عمليات‌ دو روزه‌ علاوه‌ برگرفتن‌ جاي‌ پا و سرپل‌ در آنسوي‌ رودخانه‌ قلعه‌ چولان‌ و آزادسازي‌ شهرماووت،4 روستا نيز آزاد و چندين‌ دستگاه‌ تانك‌ و نفربر زرهي، ده‌ هادستگاه‌ خودروي‌ نظامي، انواع‌ ماشين‌هاي‌ مهندسي‌ و راه‌سازي، چندين‌ قبضه‌ آتشبار توپخانه‌ و شماري‌ انبار مهمات‌ منهدم‌ و4 تيپ‌ پياده،3 گردان‌ توپخانه،2 گردان‌ كماندويي‌ و1 گروهان‌ تانك‌ ارتش‌ عراق‌ نيز متلاشي‌ شد. و بيش‌ از2200 تن‌ از نيروهاي‌ دشمن‌ كشته‌ و زخمي‌ شدند و يا به‌ اسارت‌ درآمدند. همچنين‌ چند دستگاه‌ تانك، يك‌ دستگاه‌ رادار «رازيت» و مقداري‌ سلاح‌ و مهمات‌ به‌ غنيمت‌ رزمندگان‌ اسلام‌ در آمد.

شهادت "شيخ خليفه مازندراني" رهبر نهضت سربداران‏خراسان توسط مغولان (736 ق)

شهادت "شيخ خليفه مازندراني" رهبر نهضت سربداران‏خراسان توسط مغولان (736 ق)
شيخ خليفه مردي پاكيزه روزگار بود از اهالي مازندران كه چندي را در نزد شيخ بالو زاهد آملی هم قریه خود كه از اقطاب مازنداران بشمار مي رفت، تلمذ و شاگردي كرد،‌ اما چون آنچه را كه به دنبالش بود در محضر ايشان نيافت، تصميم گرفت تا به محضر شيوخ و عرفاي ديگر بشتابد. در اين ايام شيخ ركن الدين علاء الدوله سمناني جزو شيوخ بزگ زمان خود بود. لذا شيخ به محضرش شتافت تا گمشدة خود را در كنار او بيابد. ليكن آنچه را كه مي جست در محضر او نيز نيافت. چنانكه روزي شيخ علاء از وي پرسيد : « به كدام مذهب از مذاهب اربعه معتقدي » و شيخ خليفه جواب داد « اي شيخ آنچه من مي طلبم از اين مذهب ها بالاتر است.» و همين جواب كافي بود تا از محضر شيخ علاء الدوله سمناني نيز خارج شود و به دامن شيخي ديگر از شيوخ زمان يعني خواجه غياث الدين هبه الله حموي در بحر آباد جوين بشتابد. ليكن در بحرآباد نيز به خواستة خود نرسيد و لذا رخت سفر بر بست و در سبزوار اقامت گزيد.سبزوار در اين ايام مأمن شيعيان اثني عشري بود. سكني گزيدن شيخ خليفه در مسجد جامع سبزوار و تعاليم او در مسجد باعث گرد آوري افراد زيادي در اطراف او گشت كه به تبع پيرو و مريد او شدند. بدين ترتيب آوازة شهرتش در اطراف و اكناف پيچيده و صاحبان قدرت را به وحشت انداخت. بالاخره علماي درباري كه دست در دست حكام داشتند فتوايي صادر كردند با اين مضمون كه شخصي در مسجد ساكن است و حديث دنيا مي گويد و چون منعش مي كنند،‌ منزجر نمي شود و اصرار مي نمايد. اين چنين كس واجب القتل است يا نه » و اكثر فقهاي رسمي زمان فتوي دادند كه « باشد». پس از مرگ شیخ خلیفه مازندرانی ، یارانش به ویژه یکی از شاگردانش به نام شیخ حسن جوری دست از مبارزه علیه مغولان و عمال سرسپرده آنها بر نداشت و نهضت شیعی سربداران را بنیانگذاری کرد . شیخ خلیفه مازندرانی در واقع رهبر روحانی و معنوی نهضت سربداران محسوب می شد .

آغاز محاكمه رهبران جنايت‏كار جنگ جهاني دوم در دادگاه "نورنبرگ" (1945م)

آغاز محاكمه رهبران جنايت‏كار جنگ جهاني دوم در دادگاه "نورنبرگ" (1945م)
با فروكش كردن آتش جنگ جهاني دوم در دنيا، بزرگ‏ترين دادرسي مربوط به جنايت‏كاران جنگي از روز بيستم نوامبر سال 1945م در شهر نورِنْبِرْگْ آلمان آغاز به كار كرد. مقررات مربوط به تشكيل اين دادگاه، قبلاً از طرف سران سه كشور فاتح، شامل امريكا، انگليس و شوروي سابق تعيين گرديد و مقرر شده بود كه اعضاي هيأت قضات از مقامات عالي رتبه قضايى چهار كشور اشغال كننده آلمان يعني امريكا، انگليس، شوروي و فرانسه تعيين شوند. رسيدگي به جرايم 22 نفر از رهبران آلمان هيتلري كه بيشتر آن‏ها به جنايت عليه بشريت و مشاركت در توطئه بر ضد صلح و جنايات جنگي متهم شده بودند، بيش از ده ماه به طول انجاميد. دادگاه سرانجام در روز اول اكتبر سال 1946م، دوازده تن از آنان را به اعدام و هفت نفر ديگر را به حبس ابد محكوم كرد. سه نفر باقي‏مانده را كه در اواخر حكومت هيتلر، مصدر كاري نبودند تبرئه نمود. البته در اين دادگاه، علاوه بر جنايت‏كاران نازي، متهماني از ديگر كشورها نيز محكوم شدند. تقاضاي تخفيف مجازات محكوميت از طرف شوراي عالي متفقين براي نظارت بر امور آلمان رد شد و احكام صادر و در نهايت، در روز 16 اكتبر 1946م به اجرا درآمد.

مرگ "لئو تولْسْتوي" نويسنده بلندآوازه روسي (1910م)

مرگ "لئو تولْسْتوي" نويسنده بلندآوازه روسي (1910م)
لئو تولْسْتوي، نويسنده شهير روسي در نهم سپتامبر سال 1828 در روسيه به دنيا آمد. از نوجواني استعداد درخشان و هوش سرشارش، معلمان را به تعجب وا مي‏داشت. لئون در جواني وارد ارتش شد ولي پس از مدتي به نويسندگي روي آورد و به آموختن زبان‏هاي فرانسه و يوناني همت گماشت. تولستوي در ميانسالي، از زندگي احساس نارضايتي مي‏كرد و ترديد و زدگي در قلب او ريشه مي‏دوانيد. او مدام در جستجوي زندگي بود، در معناي مسيحيت سير مي‏كرد و سرانجام به اين نتيجه رسيد كه انجيل، خطاها و تحريفات بسيار دارد اما منكر معني اصلي مسيحيت، نشد. از اين رو بيست سال آخر عمر تولستوي براي حكومت روس دردسر به حساب مي‏آمد، او را تحت نظر قرار داده و بيشتر آثارش را ممنوع كردند. هم‏چنين يك كليسا وي را در 72 سالگي تكفير كرد. وي در قحطي سال 1891م با دريافت كمك‏هاي انساني به ياري مردم شتافت و در اواخر عمر، چنان بلندآوازه شد كه تقريباً همه دنيا او را مي‏شناختند و به آثار و شخصيتش ارج فراوان مي‏نهادند تا جايى كه مهاتما گاندي رهبر هند طي نامه‏اي به تولستوي، خود را خاكسار تولستوي خواند. تولستوي در سال‏هاي پاياني عمر خود، تزار دوم لقب گرفته بود، زيرا حكومت بيم داشت كه حتي كوچك‏ترين تعرُّضي به او بكند. او در روسيه به استثناي تزار، يگانه كسي بود كه مي‏توانست هر چه دلش مي‏خواهد بگويد و در امان باشد. او اين آزادي را با قدرت قلمش و با نمونه‏وار زيستنش به دست آورده بود. تولستوي عالي‏ترين نمايشگر روح ملت روس به شمار مي‏رود. او همانند يك دانشمند الهيات و معتقد به اصول اخلاقي در جستجوي مرام دوستي پاك و بي‏آلايش بود كه در مسيحيت اوليه وجود داشت. تولستوي در ميان رفاه و ثروت و شهرت، شكاكيتي در دل داشت و تحولي را در دلش ايجاد كرد كه آيين تولستوي نتيجه آن بود. اين آيين مبتني بر عشق مسيحي و متضمن اصل عدم مقاومت در برابر شرّ است. تولستوي كه آميخته‏اي از خصوصيت‏هاي متناقض بود و نمي‏توانست زندگي را با انديشه‏هاي خويش وفق دهد در مورد مذهب به تغيير عقيده رسيد و به ارتدوكس گرويد. وي در كتاب اعتراف، سرخوردگي پيايى خود را از زندگي آميخته به لذت، مذهب قراردادي و علم و فلسفه بيان مي‏كند. با اين حال تولستوي اعلام كرد كه ديگر براي پرستندگان، زمان آن فرا رسيده است كه دست از آداب ظاهري و قشري بردارند و به حقيقت و راستي بپردازند. وي خواهان خدمت متقابل، مساوات اجتماعي و كوشش مشترك براي از بين بردن ول‏خرجي‏ها و زياده‏روي توانگران و مسكنت و رنج بي‏نوايان بود كه اين، مذهب واقعي اوست. شهرت و بقاي تولستوي به سبب داستان‏هايش بود. عظمت كتاب جنگ و صلح او، علاوه بر وسعت موضوع و كمال هنرمندي، در بيان نكته‏هاي فلسفي و اخلاقي موجود در آن نهفته است. تولستوي در اين اثر به شيوه‏اي بسيار كامل، حوادث اساسي زندگي از تولد، بلوغ و ازدواج تا كهولت، مرگ و نيز جنگ و صلح را مورد توجه قرار داده است و به همين دليل از طرف منتقدان به عنوان حماسه‏اي بزرگ مورد ستايش قرار گرفته است. اگر چه داستان‏ها و كتاب‏هاي تولستوي با ستايش و پيروزي همراه گشت، با اين حال وي معتقد بود هنر دروغي بيش نيست و من ديگر نمي‏توانم اين دروغ زيبا را دوست داشته باشم. تولستوي به سبب ترسيم دنياي معاصر و معرفتش درباره عالم محسوس و ملموس و توجّهش به مسائل انساني و هنر داستان‏نويسي، مرد بزرگ و رمان‏نويس برجسته و ممتاز روسيه در قرن نوزدهم به شمار مي‏آيد. علاوه بر جنگ و صلح، از تولستوي آثار متعددي به يادگار مانده كه هنر چيست، حاجي مراد و تاريخ ديروز... از آن جمله است. لئو تولستوي سرانجام در بيستم نوامبر 1910 م در حالي كه خانه را ترك كرده بود، همانند بي ‏نواترين افراد، در بي‏خانماني و سرگرداني در 85 سالگي درگذشت.

شهادت "عِزّالدّين قَسّام" روحاني مجاهد و مبارز ضد صهيونيستي (1935م)

شهادت "عِزّالدّين قَسّام" روحاني مجاهد و مبارز ضد صهيونيستي (1935م)
شيخ عزالدين قسام يكي از رهبران برجسته نهضت اسلامي فلسطين در نيمه اول قرن بيستم به شمار مي‏رود كه داراي قدرت و نفوذ فوق العاده‏اي در بين مردم مسلمان عرب خاورميانه بود. او در دانشگاه الازهر مصر تحصيل كرد و مدتي نيز به عنوان يكي از وكلاي شهر لاذقيّه واقع در غرب سوريه به كار پرداخت. قسّام كه از روحانيان فاضل و از دانشمندان فلسطين محسوب مي‏شد، در بحبوبه انتقال سيل‏آساي يهوديان اروپا به فلسطين اشغالي در دهه 1930م كه توسط گروه‏هاي تروريستي يهودي و با همكاري موثر نيروهاي استعمارگر بريتانيا صورت مي‏گرفت، قيام اسلامي و مسلحانه خود را عليه صهيونيست‏ها و انگليسي‏ها آغاز كرد. هم‏زمان با اين مهاجرت‏ها كه ظاهراً بر اثر سياست‏هاي ضديهودي نازي‏ها در اروپا و در واقع براي تشكيل رژيم صهيونيستي در فلسطين روي مي‏داد، گروه‏هاي تروريستي يهود با انجام اعمال تروريستي عليه سكنه مسلمان و عرب فلسطين، به دنبال فراري دادن اعراب فلسطيني و جاي‏گزين كردن يهوديان تازه وارد بودند. در اين ميان، قيام مردمي عز الدّين قسّام، به سرعت وارد مرحله مسلحانه گرديد و ضربات متعددي را بر پيكر مهاجران صهيونيست وارد آورد. قيام عزالدين قسام از جانب هيچ يك از رهبران عرب آن روز مورد حمايت قرار نگرفت. در نهايت، صهيونيست‏ها با همكاري استعمارگارن انگليسي در توطئه‏اي مشترك، در صدد قتل عزّالدين قسّام برآمدند. سرانجام شيخ عزالدين قسام كه در اين سال‏ها بزرگ‏ترين قيام اسلامي ملت فلسطين را رهبري مي‏كرد در 20 دسامبر 1935م در نبردي نابرابر به شهادت رسيد.


نوشته شده در   چهارشنبه 29 آبان 1398  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode