واگذاري امتياز كشتيراني در كارون به انگليسي ها در زمان ناصرالدين شاه قاجار(1267ش)
يكي از امتيازاتي كه در زمان ناصرالدين شاه قاجار به انگليسيها واگذار شد، آزادي كشتيراني در رودخانه كارون در استان خوزستان بود. چرا كه سياستمداران اين كشور از سالها قبل به اهميت رود كارون از جهات تجاري و اقتصادي و سياسي پي برده بودند و امتيازي در اين مورد ميخواستند. اين مجوّز كه انگليسيها، نيم قرن براي به دست آوردن آن تلاش كردند، علاوه بر توسعه نفوذ سياسي و نظارت بر نواحي جنوبي ايران، از نظر منافع تجاري، استفاده از اين راه طبيعي براي حمل و نقل اجناس انگليسي و هندي به شهرهاي مركزي از راه عادي بوشهر - شيراز - اصفهان بود. علت مخالفت ابتدايي دولت ايران با اعطاي اين امتياز، هراس از روسها بود، ليكن پس از اعطاي امتياز شيلات شمالبه روس، امتياز كشتيراني در روخانه كارون به انگليس واگذار شد.
تصويب قانون سربازگيري در مجلس شوراي ملي در جريان جنگ جهاني اول (1294 ش)
به دنبال تاخت و تاز نيروهاي بيگانه در كشور در جريان جنگ جهاني اول و به خطر افتادن استقلال ايران، و همچنين ضعف قواي غير منظم و محدود ژاندارمري موجب شده بود كه در مقابل يكّه تازي بيگانگان، هيچ اقدامي از سوي دولت انجام نگيرد و فقط در برخي مناطق، افراد محلي از سر غيرت ملي در مقابل بيگانه مقاومتي كنند، كه آن هم به سبب نابرابري تعليمات و تجهيزات چاره ساز نبود. از اين رو، مجلس، بهترين راه را جمعآوري سرباز از ولايات و روستاها پيش بيني كرد و قانون سربازگيري را به تصويب رساند. به موجب اين قانون، هر روستا، براي تدارك عدهاي سرباز براي حكومت، تعهد مينمود و در مقابل، دولت، خرج سرباز و كمك مالي به خانواده او را عهده دار ميشد.
تصويب انقراض حكومت قاجاريه توسط مجلس و آغاز ديكتاتوري "رضا خان پهلوي"(1304 ش)
تغيير حكومت قاجار و جايگزيني پهلوي، از سالهاي قبل مد نظر رضاخان ميرپنج بود تا اينكه مسافرت طولاني احمدشاه به اروپا، بهترين فرصت را براي او مهيا نمود. در اين هنگام با حمايت هواداران رضاخان در مجلس، احمدشاه از فرماندهي كل قوا عزل گرديد و اين مقام به رضاخان سردار سپه واگذار شد. پس از مدتي با فشار نظاميان بر مجلس شوراي ملي، در جلسه نهم آبان 1304، ماده واحده مبني بر خلع قدرت و انقراض سلسله قاجار به تصويب رسيد. در پي اين جلسه، خاندان كهنسال قاجاريه پس از يكصد و پنجاه سال سلطنت، با يك قيام و قعود ساده، به سرعت منقرض گرديد و حكومت ننگينِ 53 ساله پهلوي آغاز شد. تصميم مجلس در نهم آبان، بازتاب گستردهاي در مطبوعات جهان به دنبال داشت و تمام خبرگزاريها، تغييرات ايران را با آب و تاب تمام در صفحات اول روزنامههاي خود انتشار ميدادند. در همان هنگام كه دولت فروغي در تهران سرگرم برگزاري جشن تاجگذاري بود، احمد شاه قاجار در پاريس طي يك مصاحبه مطبوعاتي و صدور اعلاميه، عزل خود را از سلطنت، غيرقانوني خواند و آن را به زور اسلحه و قشون دانست. رضاخان سرانجام در 22 آذرماه 1304به سلطنت دائمي دست يافت و در چهارم ارديبهشت سال بعد تاجگذاري رضاخان نمود. پس از آن، محمدحسن ميرزا وليعهد با خواري راهي مرز گرديد و رضاخان پهلوي كه از آن پس والاحضرت اقدس خوانده ميشد به رياست حكومت موقت معين گرديد. تصويب انقراض حكومت قاجار توسط مجلس شوراي ملي ايران، با توطئههاي پنهان و آشكار رضاخان پهلوي و وابستگان انگليسي صورت گرفت. حدود يك ماه و نيم پس از آن، رضاخان، خود را شاه ايران خواند و سلسله پهلوي را تأسيس كرد.
درگذشت "ابن اثير" مورخ، اديب و محدث شافعي (630 ق)
ابوالحسن، علي بن ابي الكرم محمد بن عبدالكريم بن عبداللَّه شيباني، معروف به ابن اثير جزري از مورخان نيمهي دوم قرن ششم و اوايل قرن هفتم هجري است. او در حفظ حديث و مبادي و متعلقات آن، پيشواي محدّثين به شمار ميرود و در تاريخ، انساب، سيره و وقايع و جنگهاي عرب، متبحربود. شهرت ابن اثير به دليل دو كتاب بزرگ او به نام "الكامل في التاريخ" و "اُسْدُالغابَه في معرفة الصحابه" است. از كتب ديگر وي ميتوان "اللُّباب في تهذيب الانساب" و "الباهر" را نام برد. الباهر دربارهي خاندان زنگيان موصل نوشته شده است.
درگذشت "لويي ماسينْيون" خاورشناس معروف فرانسوي (1962م)
لويى ماسينْيون، خاورشناس و مستشرق برجسته فرانسوي در 25 ژوئيه 1883م در پاريس به دنيا آمد. وي در دوران دبيرستان به شرق و شرقشناسي علاقهمند شد و پس از آن، علاوه بر اخذ دكتراي ادبيات، زبان عربي را نيز فرا گرفت. آشنايى ماسينيون با خاورشناسان زمان، باعث پيدايش علاقه به ادبيات و فرهنگ اسلامي و ايراني در او شد و اين تمايل با سفرهاي وي به كشورهاي عثماني و ايران، به عشقي وافر تبديل گرديد. ماسينيون گرچه به عنوان استاد دانشگاه، رياست مجامع مطالعاتي و انجمنهاي مختلف علمي را نيز برعهده داشت، اما دامنه تلاشها و گستردگي عقايد او، جوانب گوناگوني را در برميگرفت. در اين ميان، تماشاي مزار خاندان مظلوم امام علي(ع)، آشنايى با فلسفه و تصوف و در عين حال بررسي جنبههاي مادي جامعهشناسي، فعاليتهاي سياسي در حمايت از افريقاييان به ويژه الجزاير، طرفداري از تز وحدت اديان آسماني، ارائه نظريه تلفيقي عدم جبر و عقيده به فداكاري از زمره اين زمينهها بود. ماسينيون همچنين به عرفاي اسلامي، صوفيان بزرگ و برخي صحابه پيامبر اسلام(ص) به ويژه سلمان فارسي علاقه فراواني داشت و آثاري در اين باره نيز منتشر كرد. موقعيت علمي ماسينيون در سالهاي پاياني عمر، در ميان خاورشناسان زمان، به اندازهاي ارتقاء يافت كه جز تعداد انگشت شماري، با او همتايى نميكردند. او به دليل ديدگاه نافذ و دريافت عميق و قدرت استنباطش از گرايشات پنهان در وراي مكتبهاي آشكار و افكار سطحي، از معاصران خود برتري يافته است و انعكاس آن در روانِ شخصياش، حيات باطني او را با عميقترين صفات روحي بارور كرد. ماسينيون ازنظر ژرفنگري و توانايى در استنباط مايههاي پنهاني كه در فراسوي نماي ظاهري برخي گرايشها و مكاتبْ مخفي گرديد، بر همرديفان خود برتري دارد. از اين روست كه او در هيچيك از كارهايش، حتي در مباحث علمي يا باستانشناسي، به اصطلاحْ، ظاهري مذهب نبوده است. ويژگي ديگر وي، اعتقاد به نوعي نگرش خاص مذهبي بود كه همه نظامهاي ارزشي موجود در مكاتب مختلف چه آسماني و چه غير آسماني، چه توحيدي و چه غير توحيدي را در برميگرفت. همين نگرش خاص مذهبي ماسينيون بود كه او را در شناخت مسائل اعتقادي در مذاهب گوناگون ياري ميكرد. وي با كارهاي خود درباره تصوف اسلامي و به ويژه حلاجْ معروف است، ولي اين در واقع، يكي از ابعاد گوناگون كارهاي اوست. او كار خود را با آثار كهن اسلامي آغاز كرد و در طول زندگي خود، به مسائل معاصر كشورهاي اسلامي، تاريخچه تشكيلات اجتماعي در اسلام، مطالعات فلسفي و علمي و پژوهش پيرامون شيعه و شاخههاي آن پرداخت. ماسينيون در ضمن تفكر و تعمق درباره مكاتب و مشربهاي اسلامي، به سوي دنياي ايران و ايراني كه توانسته بود مفهوم مافوق ملّيت را در اسلام پديد آوَرَد كشانده شد. وي در همين راستا به بررسي جنبههاي مادي جهان اسلام از نظر جامعهشناسي و تاريخي پرداخت و آثاري نيز منتشر كرد. از ماسينيون آثار متعددي بر جاي مانده كه مباهله مدينه، تقديس حضرت فاطمه(س)، سلمان پاك، وضع اسلام و مقالاتي درباره حلاّج، از جمله آثار تلفيقي و ترجمهاي او به شمار ميروند. او همچنين مجله جهان اسلام و نيز تتبعات اسلامي را تأسيس كرد و مقالات متعددي در آنها منتشر نمود. لويي ماسينيون سرانجام در سي و يكم اكتبر 1962م در هفتاد و نه سالگي درگذشت.