تظاهرات عظيم مردمي ضد رژيم پهلوي به دعوت روحانيت در سراسر كشور (1357 ش)
تظاهرات روز عيد فطر، در13 شهريور سال 57، زمينه را براي تظاهرات 16 شهريور فراهم آورد. در روز 16 شهريور 57، در پي دعوت جامعه روحانيت مبارز، حدود دو ميليون نفر از مردم قهرمان تهران به عنوان اعتراض به رژيم، در ميدان شهياد تجمع كردند. در اين روز، نام ميدان شهياد به ميدان آزادي تغيير يافت. در اين راهپيمايي، در حالي كه آيتاللَّه طالقاني پيشاپيش جمعيت حركت ميكرد، مورد هتك حرمت از سوي مزدوران رژيم طاغوت قرار گرفت. ولي انبوه مردم و توقف آنها در خيابان، مانع اقدام پليس گرديد. در ادامه در ميدان آزادي، قطعنامهاي كه تهيه شده بود قرائت و مورد تأييد و تصويب مردم قرار گرفت. در اين قطعنامه، آزادي و استقلال، حكومت اسلامي با رهبري امام خميني، آزادي زندانيان سياسي، انحلال ساواك و برچيده شدن رژيم شاه مطرح شده بود. به دنبال تظاهرات مفصل و همه جانبه امروز در تهران و شهرستانها، هيئت دولت تصويبنامهاي صادر و به موجب آن مقرر گرديد از بامداد روز هفدهم شهريور، در تهران و يازده شهر قم، تبريز، مشهد، اصفهان، شيراز، آبادان، اهواز، كرج، قزوين، كازرون و جهرم حكومت نظامي به مدت شش ماه برقرار گردد.
ولادت مرجع عاليقدر شيعه حضرت آيت اللّه العظمي "سيد محمدهادي ميلاني" (1313 ق)
آيتاللَّه العظمي سيد محمد هادي ميلاني در هفتم محرم سال 1313ق. در نجف اشرف به دنيا آمد. او از سنين كودكي، تحصيلات ديني خود را با فراگيري قرآن آغاز كرد و سپس نزد اساتيد حوزهي علميه نجف به تكميل تحصيلات ديني خود پرداخت، تا آنجا كه علاوه بر تسلط بر علوم ديني، در ادبيات فارسي و عربي نيز مهارت بسيار يافت. پس از چندي به كار تاليف و تدريس پرداخت. حوزهي درس ايشان، بسيار پرجمعيت بود و در آن شاگرداني محقّق و متفكر تربيت شدند و عدهي كثيري از آنها، به مراحل بالاي علمي، دست يافتند. آيتاللَّه ميلاني، راه رسيدن به فضيلت را معرفت خدا، تقوا و كسب مكارم اخلاقي دانسته و روي آن تاكيد ميكرد. محاضرات في فقه الاماميه در ده جلد از آثار ايشان است.
ممنوعيت استفاده از نهر فرات براي كاروان امام حسين(ع) به دستور عمر بن سعد (61ق)
پس از آن كه عبيداللَّه بن زياد، لشكريان فراواني براي نبرد با اباعبداللَّه الحسين (ع) به كربلا گسيل داشت و آن حضرت را كاملاً در محاصرهي لشكريان خود قرار داد، نامهاي به عمر بن سعد فرمانده سپاه كربلا نوشت و به او دستور داد: به محض رسيدن نامه، از حسين براي يزيد بيعت بگيرد و چنانچه اين پيشنهاد را پذيرفت، بعد تصميم خود را خواهيم گرفت. در نامهي ديگري كه به عمر بن سعد نوشت تأكيد كرد؛ ميان حسين و آب فرات را فاصله بياندازيد و اجازه ندهيد وي از آن آب استفاده كند، همانطوري كه آنها عثمان بن عفان را ازآب منع نمودند. ابنسعد بلافاصله عمروبن حجاج زبيدي را با پانصد سوار، مأموريت داد تا مانع استفادهي امام حسين(ع) و يارانش از آب فرات گردند. اين واقعهي ناجوانمردانه، سه روز پيش از شهادت امام حسين(ع) بود. البته حضرت اباالفضل العباس(ع) از سياهي شب استفاده ميكرد و براي خيمهها آب ميآورد و حضرت علي اكبر با پنجاه نفردر شب عاشورا براي خميهها آب كافي آوردند. وليكن از بامداد تا شامگاه روز عاشورا هيچگونه آبي براي امام حسين(ع) و ياران و كودكانش مهيّا نشد و آنان در شدت گرما و عطش، متحمّل مصائب اين روز عظيم شدند.
بمباران هوايي لندن توسط 600 هواپيماي آلماني در جريان جنگ جهاني دوم (1940م)
با يورش ارتش آلمان نازي به فرانسه در ماههاي آغازين جنگ جهاني دوم و اشغال اين كشور در ژوئن 1940م، شايع شد كه هيتلر خود را براي حمله سراسري به انگلستان آماده ميكند. قبل از چنين حملهاي، ضرورت داشت تا نيروي هوايى آلمان، بازوهاي موثر انگليس را فلج كند. از اين رو هيتلر براي به زانو درآوردن انگلستان، فرمان اجراي طرح بمبارانهاي وسيع هوايى لندن و تاسيسات صنعتي و نظامي انگليس را صادر كرد. در اين راستا، در روز هفتم سپتامبر 1940م، بمباران وحشتانگيز لندن توسط ششصد هواپيماي بمبافكن آلمان كه توسط چهارصد هواپيماي شكاري ديگر محافظت ميشدند انجام شد و بمباران مناطق ديگر انگلستان نيز تا يك ماه ادامه يافت. در بمباران يازده ساعته هفتم سپتامبر، نيمي از لندن ويران شد و هزاران نفر كشته و زخمي و بيخانمان شدند. با اين حال، اين طرح با وجود خسارات و تلفات سنگيني كه برانگلستان وارد آورد با شكست مواجه شد. چرا كه نيروي هوايى آلمان، در جريان اين عملياتها، بيش از يكهزار و هفتصد فروند هواپيماي خود را از دست داد و هرچند در اين ميان در حدود نهصد هواپيماي انگليسي نيز منهدم شدند. در اين زمان، انهدام هواپيماهاي آلمان توسط انگلستان بيشتر با كمك اختراع جديدي به نام رادار صورت گرفت كه ميتوانست خط سير هواپيماهاي مهاجم را معين كند. نتيجه اين شد كه نيروي هوايي آلمان با تحمل تلفات زياد به اهداف مورد نظر خود نرسيد. از اين رو، آلمان در مقابل اين مقاومت سرسختانه و پس از پذيرش خسارات فراوان، از نقشه هجوم و اشغال جزيره انگلستان صرف نظر كرد.
تسليم ايتاليا به متفقين در جريان جنگ جهاني دوم (1943م)
در تمام طول جنگ جهاني دوم، طراحان نظامي و كارشناسان جنگ به اين نتيجه رسيده بودند كه براي شكست هيتلر، بايد جبهه دومي عليه آلمان نازي پديد آيد. استالين، رهبر ديكتاتور شوروي هنگامي كه فشار ماشين سنگين جنگي آلمان، يكباره متوجه شوروي شده بود، اين تقاضا را از متفقين خود كرد، ولي آنها از اين كار شانه خالي ميكردند و اگر هم جبهه دومي را هم باز كردند، به جاي آن كه در اروپا باشد، در جاي ديگري بود. به هر حال، در نوامبر 1942م، قواي مشترك انگليس و امريكا در مراكش، تونس و الجزاير واقع در شمال افريقا پياده شدند. در ماه مه 1943، سربازان مزبور كه به نيروهاي انگليسي مستقر در مصر پيوسته بودند، قواي متحد آلماني و ايتاليايى را در شمال افريقا، مجبور به تسليم كردند. دو ماه بعد، جبهه دومي كه مورد نظر بود گشوده شد و سپاه متحد امريكا و انگليس در دهم ژوئيه 1943، به جزيره سيسيل در جنوب ايتاليا حمله كرد و پس از تصرف اين جزيره، به خاك اصلي ايتاليا به عنوان متحد اصلي آلمان در اروپا هجوم آوردند. با شكستهاي پي درپي ايتاليا در اين جنگ، در روز 25 ژوئيه 1943م، رژيم فاشيستي موسوليني در ايتاليا سقوط كرد و دولت جديد ايتاليا، در روز هفتم سپتامبر، فرمان تسليم نيروهاي اين كشور در برابر متفقين و ترك مخاصمه را صادر كرد با ايجاد اين تغييرات، هرچند موسوليني به كمك هيتلر براي تشكيل يك حكومت جمهوري طرفدار آلمان درشمال ايتاليا به ميلان بازگشت، ولي با اعلان جنگ دولت جديد ايتاليا به آلمان، سير شكستهاي آلمان سرعت بيشتري گرفت و حكومت جمهوري موسوليني نيز دوامي نيافت.