شهادت جهادگر ضد استعمار انگليس "رييسعلي دلواري" (1294 ش)
رييسعلي فرزند رييس محمد در سال 1261 ش در دهستاني از توابع بوشهر به دنيا آمد. او در عصر مشروطيت، جواني 24 ساله، بلند همت، شجاع، در صدق و صفا كم مانند و در حب وطن و توكل به خدا، ضرب المثل بود. اگرچه سواد و معلومات كافي نداشت، اما پاكي و سرشت و صفات حميده او زبانزد اطرافيان بود. رييسعلي بعد از اين كه قواي اشغالگر انگليس بوشهر را به تصرف خود درآوردند، با شجاعتي وصفناپذير به مقابله با تجاوزگران پرداخت و شكستهاي سنگيني بر آنان وارد كرد. پس از اشغال بوشهر در رمضان سال 1333 ق، نيروهاي انگليسي قصد تصرف دلوار را ميكنند. محلي كه پيش از آن، چند بار سربازان انگليسي به آنجا يورش برده و هر بار طعم تلخ شكست را چشيده بودند. رييسعلي همراه با ياران خود، عليه اشغالگران وارد نبرد شده و نيروهاي متجاوز را كه قريب به پنج هزار نفر بودند، تار و مار ميكند. قيام مردم تنگستان بر روي هم هفت سال به طول انجاميد و در اين مدت، دليران تنگستان، دو هدف عمده را دنبال ميكردند: پاسداري از بوشهر، دشتستان و تنگستان به عنوان منطقه سكونت خود و جلوگيري از نفوذ قواي بيگانه به درون سرزمين ايران و دفاع از استقلال وطن. رييسعلي دلواري اين آزاده دلاور، سرانجام در حين مبارزه با دشمنان اسلام و ايران در دوازدهم شهريور 1294 ش برابر با 23 شوال 1333 ق در 33 سالگي، از پشت مورد هدف گلوله فرد خائني قرار گرفت و به شهادت رسيد.
درگذشت فيزيكدان شهير دكتر "محمود حسابي" پدر فيزيك نوين ايران (1371 ش)
دكتر محمود حسابي در سال 1281 شمسي از پدر و مادر تفرشي، در تهران ديده به جهان گشود. پدرش از سادات و سفير كبير ايران در بغداد و سپس شامات بود كه به همراه خانوادهاش به بيروت نقل مكان كرد ولي پس از مدتي بدون خانوادهاش به ايران بازگشت و از آن پس، استاد با فقر و تنگدستي، تحصيلات خود را ادامه داد. او از ابتدا تا پايان تحصيلات عالي، همواره حايز رتبه نخست در ميان همدرسان بود. دكتر حسابي همزمان با فراگيري دروس در مدرسه، فراگيري و خواندن گنجينههاي معارف اسلامي و ايراني پرداخت. وي انديشمندي بود كه تنها به يك رشته از علوم و فنون بسنده نكرد و از سن 17 سالگي موفق به اخذ مدارج عالي تحصيل گرديد. از جمله اين مدارك علمي ميتوان به كارشناسي ادبيات، علوم، مهندسي راه و ساختمان، معدن، برق، زيستشناسي و دكتراي فيزيك اشاره كرد. او به زبانهاي رايج دنيا مانند عربي، انگليسي، آلماني و فرانسه، آشنايي كامل داشته و با زبانهاي سانسكريت، لاتين، يوناني، پهلوي، اَوِستا، تركي و ايتاليايي و روسي نيز آشنا بود. دكتر حسابي تنها شاگرد ايراني آلبرت انيشتين بود و علاوه بر استاد با دانشمندان معروف دنيا مانند: برتراند راسل و آندره ژيد ارتباط علمي داشت. دكتر حسابي پايهگذار دهها مركز علمي، صنعتي، فرهنگي و خدماتي در كشور بود كه عبارتند از: دانشسراي عالي، اولين ايستگاه هواشناسي، اولين بيمارستان خصوصي ايران، دانشكده فني و دانشكده علوم دانشگاه تهران، نخستين رصدخانه براي پيگيري اطلاعات ارسالي از ماهوارهها، مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، انجمن موسيقي ايران و فرهنگستان زبان ايراني و.... . ايشان همچنين مدير عامل شركت ملي نفت ايران و نيز وزير فرهنگ در دولت دكتر محمد مصدق بود. معروفترين تئوري علمي دكتر حسابي، نگره بينهايت بودن ذرات است كه بالاترين نشان كشور فرانسه را براي ايشان به ارمغان آورد. استاد حسابي انسان آزادهاي بود و همواره در صحنه تحقيق و تدريس و خدمت حضور داشت و به ترتيب هفت نسل دانشجو و استاد تا سن 90 سالگي پرداخت. نامهاي ايراني، ديدگاني فيزيك، فيزيك حالت جامد مجموعه معادلهاي فارسي اصطلاحات فيزيك، فرهنگ حسابي و رساله توانايي زبان فارسي بخشي از تأليفات اوست. در سال 1366 در كنگره شصت سال فيزيك ايران، از خدمات دكتر حسابي به عنوان پدر فيزيك نوين ايران، قدرداني گرديد و در سال 1990 به عنوان مرد علمي سال جهان و مرد بين المللي 1991 انتخاب شد. پروفسور محمود حسابي سرانجام در دوازدهم شهريور 1371 ش در نود سالگي و هنگام معالجه بيماري قلب در بيمارستان دانشگاه ژنو بدرود حيات گفت. پيكر وي با حضور بسياري از شاگردان و دانشدوستان بر حَسَب وصيتش در تفرش به خاك سپرده شد.
دعوت جهاني اسلام توسط پيامبر اكرم (7 ق)
پس از تثبيت اسلام در مدينه و نواحي اطراف آن، پيامبر اكرم (ص) به حكم صدور جهاني اسلام به نقاط ديگر دنيا، با ارسال نامه به پادشاهان و امپراتوران زمان، رسماً دعوت به اسلام را آغاز كرد. مورّخين، تعداد نامه هايى را كه رسول گرامي اسلام (ص) در اين زمان ارسال فرمود، بين 12 تا 26 نامه ذكر كردهاند. مخاطبين نامهها نيز پادشاهان و فرمانروايان روم، ايران، حبشه، بحرين، يمن و برخي ديگر از سرزمينهاي بزرگ آن عصر بودند و هر كدام از آنها به گونهاي نسبت به دعوت حضرت رسول، واكنش نشان دادند. چند سال پس از اين دعوت، دين اسلام، گسترش چشمگيري يافت.
ورود سپاه "عمر بن سعد" به سرزمين كربلا (61 ق)
پس از آن كه حرّ بن يزيد، امام حسين(ع) و يارانش را در سرزمين كربلا در محاصرهي خويش قرار داد و مانع حركت آنان گرديد، عبيداللَّه بن زياد عامل يزيد در كوفه، فرماندهي سپاه يزيد را بر عهدهي عمر بن سعد گذاشت. عمر بن سعد در روز جمعه سوم محرمالحرام سال 61 قمري به همراه چهار هزار نيروي جنگي وارد كربلا شد و فرماندهي آنان را بر عهده گرفت. عمر بن سعد پيش از واقعهي كربلا، منصب حكومت "ري" را از عبيداللَّه گرفته بود وليكن با مخالفت اباعبداللَّه الحسين(ع) با يزيد و امتناع از بيعت و حركت آن حضرت به سوي كوفه، عبيداللَّه، حكومت "ري" را مشروط به خاتمه بخشيدن به قضيهي امام حسين(ع) نمود. عمر بن سعد به خاطر دستيابي به حكومتِ منطقهي وسيعِ ايالت "ري" - كه هرگز به آن نايل نيامد - فرماندهي سپاه يزيد را پذيرفت و مرتكب جنايت بزرگ غيرانساني شد. از روزي كه عمر بن سعد وارد سرزمين كربلا شد، پيوسته لشكرياني از سوي عبيداللَّه بن زياد براي وي فرستاده ميشد. بنابر روايتي تا ششم محرم، متجاوز از 20000 نفر در سپاه عمر بن سعد گرد آمدند.
تعطيلي مجلس شوراي ملي در پي اولتيماتوم روسيه به مجلس در زمان احمدشاه (1330 ق)
به دنبال درخواست روسيه مبني بر اخراج مورگان شوستر، مستشار اقتصادي آمريكا از ايران، غوغايى در كشور به راه افتاد كه به تحريم كالاهاي روس و انگليس از طرفِ پيشوايان روحاني منجر گشت. مجلس در برابر اين اولتيماتوم روسيه مقاومت كرد ولي چون دولت وقت تحت فشار روس و انگليس بود، نتوانست مقاومت كند و در سوم محرم 1330 ق، مجلس را تعطيل كرد. در نتيجه، مواد اولتيماتوم قبول شد و مورگان شوسترِ آمريكايي ايران را ترك نمود. از آن پس دست نشاندگان بلژيكي بر خزانه داري كل كشور به جاي شوستر مسلط شدند.
مرگ "اليوركراموِل" تنها رئيس جمهور انگلستان (1658م)
اليور كراموِل، سياستمدار برجسته انگليسي، در سال 1599م در اين كشور به دنيا آمد. وي از جواني وارد فعاليتهاي سياسي و اجتماعي شد و پس از ورود به پارلِمان، در سال 1640م به نمايندگي پارلمان درآمد. در آن زمان، چارلْزْ اول پادشاه انگلستان بود و او در سالهاي پاياني سلطنت خود، بر اثر ديكتاتوري خويش، كشمكشهاي فراواني با پارلمان پيدا كرد. در جريان اختلاف بين پارلمان و پادشاه كه با بياعتنايى شاه نسبت به مجلس همراه بود، كرامول به تشكيل يك نيروي مسلح دست زد و در جريان جنگ داخلي بين سپاه شاه و نيروهاي طرفدار پارلمان كه شش سال به طول انجاميد از وجود آنها بهره گرفت كه در نهايت، به شكست چارلز اول انجاميد. چارلزِ شكست خورده به اسكاتلند پناه برد، ولي او را تحويل مخالفانش دادند و آنان نيز پس از محاكمه، وي را در 30 ژانويه 1649م به دار آويختند. با سقوط نظام پادشاهي، اليوركراموِل حكومت جمهوري را اعلام كرد و خود به رياست جمهوري انتخاب شد. او شورشهاي ايرلند و اسكاتلند را سركوب كرد و پس از مدتي قدرت كامل را به دست گرفت. وي در دسامبر 1653م به مقام نايبالسلطنه انگليس، اسكاتلند و ايرلند منصوب شد و عليرغم اين كه قدرت او مرهون مجلس بود، اما پارلمان انگليس را منحل كرد. كراموِل در طول حكومت خود، با لقب فرمانرواي نگهبان، زمامداري ميكرد و قصد داشت خود را پادشاه بخواند كه با مخالفت ارتش مواجه گرديد و از اين امر انصراف داد. اين جمهوري كمتر از ده سال طول كشيد و با مرگ كراموِل در 3 سپتامبر 1658م، پسرش ريچارد جانشين وي شد. از آن پس جنگ داخلي دوباره آغاز شد و با استعفاي پسر كرامول در هشت ماه بعد، چارلز دوم به سلطنت رسيد و حكومت جمهوري برچيده شد.
ورود نيروهاي متفقين به ايتاليا در جريان جنگ جهاني دوم (1943م)
با شكستهاي پيدرپي نيروهاي ايتاليايى از متفقين در جريان جنگ جهاني دوم، موسوليني توسط ويكتور امانوئل، پادشاه ايتاليا، بركنار شد تا اينكه در روز سوم سپتامبر 1943م، متفقين وارد خاك ايتاليا شدند. از اين رو، دولت ايتاليا در هفتم سپتامبر فرمان تسليم و ترك مخاصمه را صادر كرد. به موجب قرارداد تسليم ايتاليا، نخست وزير جديد اين كشور، تسليم بدون قيد و شرط ايتاليا را پذيرفت و بدين ترتيب يكي از مهمترين متحدين آلمانِ نازي در جنگ جهاني دوم، از صحنه عمليات خارج شد. ويژگيهاي مشترك فكري نازيسم هيتلر و فاشيسم موسوليني و نيز جاهطلبيهاي دو ديكتاتور، در اتحاد آلمان و ايتاليا نقش مهمي داشت. همزمان با انعقاد قرارداد تسليم ايتاليا، حمله بزرگ متفقين به منظور آزادسازي ايتاليا آغاز شد و با تصرف شهر رُم، سلطه نيروهاي آلماني بر ايتاليا نيز پايان يافت.