وقوع زلزله وحشتناك در بويين زهرا و كشته شدن بيش از 25 هزار نفر (1341 ش)
مقارن ساعت يازده صبح روز يازدهم شهريور 1341، زلزله بسيار شديدي بخش وسيعي از ايران را لرزاند كه مركز اصلي آن در بويين زهرا از توابع قزوين بود. در اثر اين زلزله كه در يك قرن اخير در نوع خود منحصر به فرد به شمار ميرفت، متجاوز از بيست و پنج هزار نفر كشته و دهها هزار نفر ديگر نيز زخمي و بي خانمان شدند. در زلزله بويين زهرا كه در سرزميني به وسعت چهل هزار كيلومتر مربع روي داد، بيش از يكصد و ده روستا با خاك يكسان گرديد.
ورود كاروان اباعبداللَّه الحسين (ع) به سرزمين كربلا (61 ق)
پس از آن كه والي مدينه، امام حسين(ع) را براي بيعت با يزيد تحت فشار قرار داد، آن حضرت به مكه رفت و پس از مدتي، در روز ترويه يعني هشتم ذيحجّهي سال 60 قمري از مكهي معظمه به سوي عراق مهاجرت فرمود. در اوايل ماه محرم سال 61 قمري، لشكريان عبيداللَّه بن زياد به فرماندهي حُرّ بن يزيد رياحي با آن حضرت مواجه شده و مانع پيشروي آن حضرت به سوي كوفه شدند. گرچه حرّ بن يزيد، مأموريت داشت با امام حسين(ع) برخورد شديد نمايد وليكن رفتار وي با امام بر رِفق و مدارا بود. از اين رو حرّ و لشكريانش در نماز جماعت امام حسين(ع) شركت ميكردند و به خطبههاي دلنشين وي گوش جان ميسپردند و اين دو سپاه چند روز بدون هيچگونه مشكلي در كنار هم بودند. امّا عبيداللَّه بن زياد كه در جنگ با اباعبداللَّه الحسين(ع) اصرار فراوان داشت، نامهاي به حرّ بن يزيد نوشت و وي را مأمور سختگيري بر امام حسين(ع) نمود. حرّ بن يزيد نيز طبق فرمان، راه را بر امام حسين(ع) و يارانش مسدود نمود و آنان را به سوي منطقهي خشك و بيحاصلي به نام كربلا هدايت كرد و در آنجا آنان را در محاصرهي خويش قرار داد. قافلهي امام حسين(ع) چون به سرزمين كربلا رسيدند، آن حضرت پرسيد: اين زمين چه نام دارد؟ عرض كردند: كربلا. آن حضرت تا نام كربلا را شنيد، فرمود: اَللّهمَّ اِنّي اَعوُذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلاءِ. و سپس فرمود: اين، موضع كَرْب و بَلا و محلّ محنت و عِنا است. فرود آييد كه اينجا منزل و محل خيمههاي ما است و اين زمين، جاي ريختن خون ما است و در اين مكان قبرهاي ما واقع خواهد شد. جدّم رسول خدا (ص) مرا به اين امور خبر داد. به ناچار، آن حضرت و ياران و اصحابش در روز پنجشنبه دوم محرمالحرام سال 61 قمري در آن سرزمين فرود آمدند و حرّ بن يزيد نيز با سپاهيانش در مقابل آن حضرت، خيمه زدند.
آغاز قيام "اردشير بابكان" سرسلسله پادشاهان ساساني عليه اشكانيان (223م)
بر اثر انحطاط دولت مركزي اشكانيان و ضعفي كه به سبب جنگهاي مكرر و طولاني آن با امپراتوري روم به اين پادشاهي ايران وارد شده بود، اردشير بابكان، يكي از اميران دست نشانده پارس، قدرتي به هم رسانيد و بر ضد اردوان پنجم، بيست و هشتمين و آخرين پادشاه اشكاني سر به شورش برداشت. اردشير پس از تسخير كرمان و اصفهان، اردوان پنجم را در منطقهاي ميان بهبهان و شوشتر در خوزستان فعلي شكست داد و وي را كشت. با قتل اردوان پنجم، اردشير بابكان خود را شاه خواند و پس از استيلا بر تمامي ايران، سلسله پادشاهي ساسانيان را اعلام كرد. وي تمام شاهزادگان اشكاني را از دم تيغ گذراند و بدين ترتيب دولت اشكاني پس از 470سال حكومت، منقرض شد. با انقراض اشكانيان، حكومت ساسانيان آغاز شد كه حدود 430 سال به طول انجاميد. در دوره ساسانيان، آيين زرتشتي رسميت يافت و آيين مزدك نيز پديد آمد. سلطنت ساسانيان، با ظهور اسلام و شكست سپاهِ ايران از لشگر اسلام و نيز پذيرش دين مبين اسلام توسط ايرانيان، خاتمه يافت و از آن پس، ايران، جزئي از قلمرو اسلام محسوب گرديد.
مرگ "ويليام هَميلْتون" رياضيدان بزرگ ايرلندی (1865م)
ويليام راون هَميلْتون، رياضيدان ايرلندي، در چهارم اوت 1805م در دوبْلين پايتخت ايرلند به دنيا آمد. وي از كودكي نزد عمويش كه از روحانيون كليسا بود به فراگيري علوم ديني پرداخت. آثار نبوغ و هوش فراوان، از طفوليت در هميلتون نمايان شد به طوري كه در سه سالگي خواندن و نوشتن را آموخت و تا سن 14 سالگي به زبانهاي لاتين، يوناني، عبري، سانسْكريت، عربي و فارسي تسلط يافت. ويليام در ابتدا به آثار شعرا و نويسندگان يونان و روم علاقه داشت و اكثر اوقات خود را به مطالعه ادبيات مصروف ميداشت. در 15 سالگي مسير زندگي هميلتون در اثر برخورد و مصاحبه با يكي از رياضيدانان امريكايى به كلي تغيير كرد و از آن پس به رياضيات علاقهمند شد. در اين زمان اين ايده را در نظر گرفت كه هيچ چيز به قدر مطالعات و تحقيقات علمي، فكر و ذهن انسان را پرورش نميدهد و او را برتر از ديگران نميسازد. از اين رو كتابهايى از دانشمندان بزرگي همچون نيوتن و لاپْلاس را مطالعه كرد و پيشرفت قابل توجهي در رياضيات نمود، تا اينكه وارد كالج دوبلين شد و در 21 سالگي رسالهاي به آكادمي سلطنتي ايرلند فرستاد. وي در اين رساله در صدد آن بود كه هندسه نور را از نو بنيان نهد و روشي واحد براي حل كليه مسائل مربوط به آن ابداع كند. اين كار باعث شد، تا عليرغم اينكه هنوز تحصيلات دانشگاهي را به پايان نبرده بود، در 23 سالگي به استادي كرسي نجوم كالج ايرلند برگزيده شود و به تدريس بپردازد. او ضمن يك رشته سخنراني در باب نجوم و رابطه آن با فيزيك و حكمت الهي، چنان مهارت خود را در اين زمينه ثابت كرد كه همه را وادار به تحسين نمود. هميلتون در 43 سالگي به رياست آكادمي سلطنتي ايرلند رسيد و پس از چندي به كشف بزرگتري در رياضيات نائل آمد و آن، حساب كواتِرْنيون بود. كواترنيون، نوعي از اعداد مختلط است كه در تعبير و تفسير فضاي چهار بُعدي مورد استفاده قرار ميگيرد. از آن پس، هميلتون تمام تلاش خود را مصروف پيشرفت و تكامل دستگاه محاسبه جديد نمود و با به دست آوردن قاعده ديگري در موضوع جبر و مقابله، مكتب جديدي در رياضيات بنيان نهاد. ويليام راون هميلتون به عنوان بزرگترين رياضيدان بريتانيايي پس از اسحاق نيوتن، سرانجام در دوم سپتامبر 1865م در شصت سالگي درگذشت.
تسليم نهايي كشور ژاپن در برابر متفقين و پايان يافتن كامل جنگ جهاني دوم (1945م)
به دنبال حملات هوايى ژاپن به امريكا در جريان جنگ جهاني دوم، نيروهاي امريكايى نيز به شدت به ژاپن و متصرفاتش حمله برده و تلفات سنگيني به ژاپن وارد آوردند. پس از مرگ روزولت رئيس جمهور امريكا كه در آوريل 1945 اتفاق افتاد، معاونش هاري ترومن به رياست جمهوري امريكا دست يافت و او بود كه اجازه استفاده از بمب هستهاي را در جنگ عليه ژاپن صادر كرد. درنتيجه، در ششم و نهم اوت همان سال، دو بمب هستهاي بر روي شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي فرو ريخته شد. در اثر انفجار عظيم اين دو بمب و تاثيرات تشعشعات راديواكتيويته ناشي از انفجار آنها، بيش از 200 هزار ژاپني كشته و دهها هزار نفر ديگر مصدوم شدند و خسارات فراواني به بار آمد. در نهايت پس از آن كه در هشتم مه، تمامي واحدهاي آلمان در اروپا تسليم شدند، در 14 اوت همان سال، ژاپن شكست خود را اعلام كرد و تسليم بيقيد و شرط را پذيرفت. با خاموش شدن آتش جنگ جهاني دوم، ژاپن نيز در دوم سپتامبر 1945م به طور كامل خود را تسليم متفقين كرد و با اين تسليم جنگ در آسيا كه از ژوئيه 1937م آغاز شده بود پس از هشت سال پايان يافت.پس از شكست ژاپن، متفقين به مدت هفت سال ژاپن را تحت اشغال خود داشتند. استعمال بمب هستهاي در ژاپن كه به انهدام كامل دو شهر پرجمعيت ژاپن و كشتار فجيع صدها هزار نفر انجاميد بزرگترين فاجعه بشري در طول جنگ جهاني دوم به شمار ميآيد.