علی نصیری گفت: حیات و حضور امام عصر(عج) در روزگار ما با پذیرش اصل حکمت الاهی و ضرورت حضور حجت الهی در زمین، اثبات خواهد شد.
حجت الاسلام والمسلمین علی نصیری استاد حوزه و دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد دلیل عقلی بر اثبات حیات امام عصر(ع) گفت: بنیان دلیل عقلی بر اثبات حیات و حضور امام عصر (ع)، اصل حکمت خداوند است. باری، خداوند حکیم، استوارمنش و استواراندیش است که رخنهای از نقص و کاستی در افعال و آفرینش الاهی راه ندارد. این مدعا به رساترین بیان در آیات نخست سوره تبارک انعکاس یافته، آنجا که خداوند فرموده است: «الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَی فِی خَلْقِ الرَّحْمَانِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعْ الْبَصَرَ هَلْ تَرَی مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعْ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِیرٌ».
وی افزود: براساس این آیات ذرهای رخنه و نقص در نظام هستی راه نمییابد. اگر خداوند آفرینش انسان را بهترین و برترین دانسته و گردش کوهها را بسان ابرها و در عین حال آرام معرفی کرده و آن را صنع متقن الاهی برشمرده و حتی قرآن کتاب تشریع را عزیز و محکم معرفی کرده که هیچگاه عیب و خلل در آن راه نمییابد، همگی جلوهای از اصل حکمت الاهی است.
رئیس مؤسسه معارف وحی و خرد در ادامه سخنانش اظهارکرد: حکمت خداوند تنها به معنای منش عقلانی استوار نیست، بلکه قید خطاناپذیری را نیز باید بر این منش عقلانی استوار افزود، زیرا چه بسا ممکن است کاری به ظاهر عقلانی و حکیمانه تلقی گردد، اما در میانه با فرجام کار خطایش آشکار گردد.
وی تصریح کرد: خداوند براساس اصل حکمت پس از هبوط حضرت آدم(ع) به زمین اعلام کرد که کژی و دشمنی و بی عدالتی میان مردم راه خواهد یافت و خداوند برای هدایت مردم و بازداشتن آنان از کژی، رفع دشمنیها، برقراری عدالت و اتمام حجت ، پیامبران را به سوی آنان گسیل خواهد نمود. قرآن بارها از این سنت یعنی سنت ارسال پیامبران به عنوان سنت تخلف ناپذیر یاد کرد. به گونهای که در قرآن تصریح شده که به فاصلهای نه چندان زیاد پیامبران سوی مردم گسیل شدند و هیچ امتی نیست مگر آنکه پیامبری هشداردهنده برای آنان فرستاده شده است: «وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خلَا فِیهَا نَذِیرٌ».
استاد تمام دانشگاه علم و صنعت بیان کرد: کتب آسمانی موجود در کنار اذعان به این سنت الاهی بر این نکته نیز تصریح دارند که همواره پیامبران اوصیاء و جانشینانی داشتند که خلا وجودی آنان را چه در زمان حیات و چه پس از مرگ آنان تا رسیدن پیامبر آتی پر نمایند؛ چنانکه از هارون به عنوان وصی حضرت موسی(ع) و از آصف بن برخیا به عنوان وصی حضرت سلیمان(ع) یاد میشود.
این محقق و استاد دانشگاه اظهارکرد: براساس سنت حکیمانه ارسال پیامبران نوبت به پیامبر خاتم رسید که با آوردن دین و نظام نامه کامل زندگی، کتاب وحی و رسالت برای همیشه بسته شد. پیامبر خاتم(ص) تنها بیست و سه سال مسئولیت هدایت مردم را بر عهده داشت. آیا چنان که برخی پنداشتهاند وجود قرآن و سنت پیامبر(ص) برای پاسخگویی به همه نیازها و رفع همه مخاصمات و استمرار سنت هدایت کافی است؟ اگر چنین است چرا امت اسلامی به رغم وجود این دو منبع اصیل، دچار اختلافهای فاحشی شدهاند؟!
نصیری اذعان کرد: باری، همانگونه که اهلبیت(ع) بارها تأکید کردهاند قرآن کتاب صامت است و باید برگزیدگان الاهی به عنوان مفسّر و قیم آیات آن را به نطق آورده و برای مردم تفسیر کنند. چنان که مردم همواره به امامان و پیشوایان دینی برای رفع مخاصمات و اختلافات فکری و عقیدنی و مشخص ساختن اندیشههای صواب از خطای خود نیاز دارند. همانگونه که در کنار اعضاء و جوارح به عقل برای تشخیص و تمییز خطاهای حسی به شدت حاجتمنداند.
وی با بیان اینکه بر همین اساس شیعه بر ضرورت استمرار وصایت و امامت پس از پیامبر اکرم(ص) تا روزی که نظام کنونی هستی برقرار است تأکید داشته، گفت: شیعه معتقد است هیچگاه زمین خالی از حجت الهی نخواهد بود. از این رو، در روایات معصومان از اصل وجود حجت خداوند بر زمین به عنوان اصلی حتمی و تخلف ناپذیر یاد شده و تأکید شده که بدون حجت الهی زمین اهلش را فرو خواهد بود و اگر در زمین تنها دو نفر نفس بکشند، لزوماً یکی از آنان باید حجت خداوند باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: گذشته از آنکه فلاسفه و عرفا هر یک با نگاهی خاص بر این اصل یعنی ضرورت حضور انسان کامل در زمین صحّه گذاشتهاند، این اصل و این باور با تمام قواعد و قوانینی که بشر به استناد عقل و عقلانیت خود بدانها پایبند است و امروزه دنیا را با همین اهل اداره میکند سازگار است. به این معنا که در هیچ کشوری به چشم نمیخورد که به رغم وجود آئین نامه و منشور تمشیت امور، ادارات و مؤسسات، سازمانها و نهادهای کوچک یا بسیار بزرگ حتی یک روز بدون مدیر و مسئول یا قائم مقام او اداره شود.
وی تأکید کرد: چگونه میتوان پذیرفت که شماری از ما آدمیان بر اساس دو اصل حکمت و مصلحت، هدایت و تمشیت چند کارمند در یک نهاد اداری را بدون مدیر حتی در یک روز نمی پسندیم، اما در حق خداوند بر این باوریم که خداوند مدیریت دینی و معنوی جهان را رها کرده است؟! با پذیرش اصل حکمت الاهی و ضرورت حضور حجت الهی در زمین، لزوماً حیات و حضور امام عصر(عج) در روزگار ما اثبات خواهد شد.