مرجع تقليد شيعيان گفت: وقتي بخواهند هيزم را مشتعل کنند به ماده اي نياز است و اين ماده در جهنم، فرعونها و رهبران کفر هستند که آتش را مشتعل مي کنند.
به گزارش روابط عمومي اداره کل تبليغات اسلامي استان قم، درس اخلاق آيت الله العظمي جوادي آملي روز پنجشنبه 8 ارديبهشت سال 90 در بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء برگزار شد و حجت الاسلام اسکندري شيرازي مديرکل تبليغات اسلامي استان قم نيز در اين جلسه حضور داشت.
آيت الله العظمي جوادي آملي در اين جلسه اظهار داشت: انسان يک موجود حقيقي و تکويني است و اين موجود حقيقي، راکد و جامد نيست، بلکه پويا و متکامل است.
وي تاکيد کرد: يک موجود حقيقي اگر متکامل و پويا باشد، کمال و پويايي آن با امور حقيقي و تکويني تامين مي شود.
استاد برجسته حوزه علميه تصريح کرد: قوانيني که بشر با آن بسر مي برد، بخشي شامل عادات و آداب و رسوم فرهنگي مخصوص منطقه سکونت هرشخص است که اعتباري به آن نيست؛ و بخشي ديگر شامل واجبات، مکروهات، محرمات و... است که اينها جزو قوانين اعتباري مي باشند.
آيت الله العظمي جوادي آملي گفت: اگر بشر اين قوانين اعتباري را تعريف کند، اشکال دارد ولي وقتي انبياي الهي اين قوانين اعتباري را تنظيم کنند مطمئناً منبع اين قوانين از سوي خداي سبحان بيان شده است.
اين مرجع تقليد گفت: فقيهان دين، مواد فقهي خود را که به صورت رساله عملي در مي آوردند از مباني مي گيرند که منبع آن قرآن و سنت اهل بيت است.
مفسر بزرگ قرآن کريم خاطرنشان کرد: اخلاق، فقه و حقوق سلسله قوانين اعتباري محض نيست، بلکه سلسله قوانيني است که از حقايق تکويني گذشته گرفته شده و بعد از مرگ به صورت قوانين حقيقي در مي آيد.
وي با ذکر نمونه هايي از اين قوانين حقيقي، افزود: قرآن مي فرمايد؛ چيزي به نام جهنم وجود دارد که هيزمي هم دارد و وقتي اين هيزم آتش گرفت، انسان را مي سوزاند.
آيت الله جوادي آملي تاکيد کرد: طبق فرمايش قرآن کريم، هيزمي که در جهنم مي سوزد را از بيرون نمي آورند، بلکه افراد ظالم به هيزم تبديل مي شوند.
وي در همين رابطه عقوبت رهبران کفر را بدتر از ظالمان دانست و افزود: وقتي بخواهند هيزم را مشتعل کنند، به ماده اي نياز دارند که فرعون ها و رهبران کفر همانند ماده مشتعل کننده هيزم جهنم هستند. وقتي آتش به وسيله هيزم و ماده مشتعل کننده، افروخته شد جهنم مي شود.
انتقاد از سازنده نبودن مواد حقوق بشر
استاد برجسته حوزه علميه، استقلال، آزادي، رعايت امانت و... را از مباني اخلاقي برشمرد و با انتقاد از سازنده نبودن مواد حقوق بشر، تصريح کرد: مواد حقوق بشر به مبانياي وابسته است که اين مباني مورد قبول همه است، اما دست آنها از منبع خالي است و وقتي منبع وجود نداشته باشد، مباني هم سازنده نخواهد بود.
وي افزود: آن که اشخاص و اشياء را آفريد مي داند که جاي اينها کجاست، بنابراين منابع اصلي فقه و حقوق و اخلاق همان حقايق است.
آيت الله العظمي جوادي آملي خاطرنشان کرد: اخلاق و فقه و حقوق، اعتباري نيست که کسي بگويد چگونه انساني که حقيقي است با امور اعتباري متکامل مي شود.
اين مرجع تقليد تأکيد کرد: خيلي از افراد در گرو اعمال قبلي خودشان هستند و تنها راه خارج شدن از اين وضعيت اين است که اعمال گذشته را تطهير کنند.
شرح نامه 23 اميرالمومنين(ع)
وي در بخش ديگري از سخنان خود به شرح کوتاهي از نامه 23 اميرالمومنين(ع) از کتاب شريف نهج البلاغه پرداخت و اظهار داشت: اميرالمومنين(ع) هنگامي که ابن ملجم ايشان را ضربت زد، قبل از شهادتشان اين وصيت را بيان فرمودند که «وَصِيَّتِي لَکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُوا بِاللَّهِ شَيْئاً وَ مُحَمَّدٌ ص فَلاَ تُضَيِّعُوا سُنَّتَهُ أَقِيمُوا هَذَيْنِ اَلْعَمُودَيْنِ وَ أَوْقِدُوا هَذَيْنِ اَلْمِصْبَاحَيْنِ وَ خَلاَکُمْ ذَمٌّ أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُکُمْ وَ اَلْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَکُمْ وَ غَداً مُفَارِقُکُمْ إِنْ أَبْقَ فَأَنَا وَلِيُّ دَمِي وَ إِنْ أَفْنَ فَالْفَنَاءُ مِيعَادِي وَ إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِي قُرْبَةٌ وَ هُوَ لَکُمْ حَسَنَةٌ فَاعْفُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اَللَّهُ لَکُمْ وَ اَللَّهِ مَا فَجَأَنِي مِنَ اَلْمَوْتِ وَارِدٌ کَرِهْتُهُ وَ لاَ طَالِعٌ أَنْکَرْتُهُ وَ مَا کُنْتُ إِلاَّ کَقَارِبٍ وَرَدَ وَ طَالِبٍ وَجَدَ وَ ما عِنْدَ اَللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرار»
وي در شرح اين وصيت افزود: اميرالمومنين(ع) فرمودند: وصيت و سفارش من اين است که هيچ چيزي را شريک خداي سبحان قرار ندهيد و دين حضرت محمد (ص) را ضايع نکنيد و وقتي اين دو ستون را حفظ کنيد، هيچ مذمتي سراغ شما نمي آيد. من ديروز صاحب زمان بودم و در ميان شما هم بسر مي بردم و امروز براي شما مايه عبرت هستم و فردا هم از ميان شما مى روم.
آيت الله العظمي جوادي آملي در ادامه شرح نامه 23 اميرالمومنين(ع) خاطرنشان کرد: ايشان فرمودند: اگر ضربت ابن ملجم کشنده نبود و زنده ماندم، قصاص جراحت به عهده خودم است و اگر کشته شدم، آماده رسيدن به لقاء الله هستم. اگر زنده ماندم و عفو کنم، اين عفو کارساز است و موجب تقرب من به خداست. پس عفو کنيد. قسم به خدا در هنگام مرگ چيزي به من وارد نمي شود که براي من خوشايند نباشد يا چيزي طلوع کند که براي من ناشناس باشد. جريان من با مرگ جريان کسي است که تشنه آب باشد و بين او و مرگ فاصله اي نباشد و وقتي وارد شود خيلي لذت مي برد.