درگذشت فقيه و عالم بزرگوار "آخوند ملاعلي همداني" زعيم حوزه علميه همدان (1357 ش)
عالم وارسته، شيخ الفقها و المجتهدين آيتاللَّه علي بن ابراهيم معصومي معروف به آخوند حاج ملاعلي همداني از مراجع بزرگ و مدرسين مبرّز، حوزه علميه قم و از مراجع همدان در سال 1273 ش (1312ق) در يكي از روستاهاي همدان متولد شد. پدرگراميش كه آثار نبوغ و استعداد را در او مشاهده كرده بود، آخوند را نزد يكي از علماي محترم محل برده و در آنجا، در مدت كوتاهي، قسمتي از فقه و اصول را فرا گرفت. وي در همدان به مدت چهار سال در رشتههاي كلام و فلسفه و فنون رياضي تحصيل نمود و سپس به تهران عزيمت كرد. آخوند همداني پس از كسب علم از استادان فن، در سال 1300 ش نزد آيتاللَّه حاج شيخ عبدالكريم حائري مؤسس حوزه علميه قم رفت و در مدت 10 سال در شمار شاگردان ممتاز ايشان قرار گرفت و سطوح عالي را به اتمام رساند. ايشان همچنين در محضر ميرزا جوادآقا ملكي تبريزي و شيخ احمد قمي، به تكميل درس و تهذيب نفس اشتغال يافت و همزمان به تدريس سطح پرداخت. آخوند ملاعلي همداني در سال 1310 ش به دنبال درخواست اهالي متدين همدان و حسب الامر استادش حاج شيخ عبدالكريم حائري، به همدان بازگشت و حدود پنجاه سال رياست ديني آن شهر را برعهده داشت. آخوند همداني از استوانههاي بزرگ دين و زهد و تقوا در همدان و منطقه غرب كشور بود. ايشان حوزه علميه همدان را ساماني مجدد بخشيد و پناهگاهي براي روحانيت متعهد آن منطقه در فضاي فساد آلود آن روزگار به شمار ميآمد. چنانكه به مرور زمان، كتابخانه بسيار با ارزشي را در همدان به وجود آورد كه در آن منطقه كم نظير بود. مجله پيك اسلام نيز توسط ايشان تاسيس شد و انتشار يافت. از اين فقيه سترگ آثار متعددي بر جاي مانده كه اربعين حديث، رسالهاي در اجتهاد و تقليد، رساله در قاعده لاضرر و رسالهاي در حبط و تكفير از آن جمله ميباشد. سرانجام اين عالم رباني و فقيه بزرگ در اول مرداد 1357 ش برابر با نيمه شعبان سال 1398 ق در 84 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و در همدان به خاك سپرده شد. در مراسم تشييع ايشان، يكي از كم سابقهترين اجتماعات مردمي پديد آمد كه به تظاهرات سياسي و نمايش اعتراض مردم مسلمان در برابر رژيم حاكم تبديل شد. همچنين كنگره بزرگداشت بيستمين سالگرد ارتحال ايشان، در روزهاي سوم و چهارم مرداد 1377 ش با حضور نمايندگان مقام معظم رهبري و مراجع عظام و شخصيتهاي علمي و فرهنگي در همدان برگزار شد و از شخصيت فقهي، علمي و اجتماعي ايشان تجليل به عمل آمد.
آغاز عملیات قدس4 (1364ش)
تصرف درياچه «امالنعاج» عراق در شمال شرقی شهر «بصره» و همچنين اسارت نيروهای اطلاعاتی دشمن بهدست رزمندگان مجاهد عراقی از تيپ ۹ بدر در اين منطقه، انگيزههای طرح و اجرای عمليات «قدس ۴» بهوسیله نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گردید. طوفان، عوارض خشک و کوچک بر سطح درياچه را کنار زد و درياچه به «اروندرود» متصل شد. اين درياچه از چند طرف به چندين آبراه و روستا ختم میشود و مساحتی در حدود يکصد کيلومتر مربع را داراست و آب آن نیز از رودخانههای واقع در خاک ايران تأمين میگردد. عمليات قدس ۴ با چهار هدف انهدام نيروی پدافندی دشمن، آزادسازی ۱۵۰ کيلومتر مربع از درياچه و تسلط بر بخشی ديگر از هورالهويزه، گرفتن جای پا برای گسترش عمليات و در اختيار گرفتن جناح از دشمن و نزديکی به بخشی از خشکیهای شرق دجله در منطقهای به گستردگی ۱۶۰ کيلومتر مربع به اجرا گذاشته شد. اين عمليات را نيروی زمينی سپاه پاسداران و مجاهدان و پناهندگان عراقی که در قالب تيپ ۹ بدر گرد هم آمده بودند، صورت دادند. حمله در ساعت ۲۴ روز ۱ مردادماه ۱۳۶۴ش با رمز «يا محمد رسولالله (ص)، الله اکبر» در حالی آغاز شد که هواپيماهای «پی.سی.۷» عراق روزی يکی - دو بار سطح منطقه و درياچه امالنعاج را بمباران ايذايی میکردند، اما دشمن در زمان عمليات کاملاً غافلگير گرديد بهگونهایکه بیسيمچی فرمانده عراقی تسليم نيروهای ايران شد. دشمن همچنین پس از سقوط بخشی از مواضع خود، اقدام به اجرای آتش توپخانه نمود و تردد نيروهای ايرانی را در منطقه با مشکل روبهرو ساخت، اما يک عامل ويژه سبب قطع اين گلولهباران شد؛ به اين صورت که شماری از اسرای دشمن به تقاضای همکاری پاسخ مثبت داده و به پای بیسيم آمدند و از پست شنود با فرماندهی دشمن در عقبه تماس گرفتند و تقاضای نيرو کردند که اگرچه با تقاضای آنان بهعلت عدم تسلط عراق بر منطقه عمليات مخالفت شد ولی در برابر تقاضای قطع آتش به اين بهانه که بر سر نيروهای خودمان (عراقیها) ريخته میشود، موافقت شد و لحظاتی بعد آتش سنگين دشمن قطع گرديد و بهدنبال آن تردد نيروهای خودی از سر گرفته شد. اين عامل در موفقيت عمليات قدس ۴ کمک شايانی را در پی داشت. طی چهار روز عمليات، ۱ فروند چرخبال، ۱۰ فروند قايق، چندين قبضه خمپارهانداز و چندين پايگاه شناور منهدم و گردان ۲ از تيپ ۱۱۷ دشمن متلاشی گرديد. شمار تلفات دشمن در اين عمليات ۳۳۶ تن کشته و زخمی و اسير گزارش شده است. علاوه بر آن ۵ فروند قايق، شماری دستگاههای مخابراتی و تعدادی سلاح سبک و مقداری مهمات به غنيمت رزمندگان اسلام درآمد. بزرگترين دستاوردهای عمليات قدس ۴، آزادسازی ۱۶۰ کيلومتر مربع از منطقه هورالهويزه عراق، درياچه امالنعاج (بزرگترين درياچه منطقه هور) و ۲۰ پاسگاه آبی از دشمن بود.
به وجود آمدن اولين وزارت امور خارجه در ايران در زمان "فتحعلي شاه قاجار" (1237 ق)
سابقه فعاليت وزارت امور خارجه ايران به دو قرن ميرسد. تا پايان قرن 18 ميلادي، امور مربوط به روابط خارجي ايران توسط رجالي اداره ميشدكه عمدتاً در دربار مستقر بودند و كشور، چيزي به نام وزارت خارجه نداشت. اما از ابتداي قرن نوزدهم كه انتصاب سفراي ايران در كشورهاي خارجي و يا پذيرش سفيران خارجي در ايران آغاز شد، كثرت امور مربوط به سياست خارجي و نمايندگان سياسي متعددي كه از سوي دولتهاي بيگانه وارد ايران ميشدند، سبب شد كه دولت ايران به فكر تأسيس وزارتخانه جديد «امور خارجه» بيافتد. از اين رو فتحعلي شاه قاجار در 1809 ميلادي / 1224 ه . ق فرمان تأسيس دفتري را صادر كرد كه با عنوان «امور خارجي» كار مراوده با نمايندگان دولتهاي خارجي در ايران، دريافت نامهها، مرسولات سلاطين خارجي و قرائت آنها در حضور شا ه و تهيه پاسخ آنها و يا ترتيب اعزام نمايندگان ايراني به كشورهاي خارجي را بر عهده گرفت. متعاقب تشكيل اين دفتر «ميرزارضاقليخان نوائي» موسوم به «منشيالممالك» به دستور فتحعلي شاه سرپرست اين دفتر شد. منشيالممالك كه در آن زمان وزارت داخله را اداره ميكرد، با حفظ سمت، مدت 12 سال در دربار ايران تصدي «دفتر امور خارجي» را نيز بر عهده داشت. اما روابط خارجي ايران تنها در اعزام نمايندگان ايراني به خارج و يا پذيرفتن نمايندگان خارجي در ايران خلاصه نميشد و حضور ايران در صحنه روابط بينالمللي و ضرورت مواجهه با تحولات جهان ايجاب ميكرد كانون تصميمگيريهاي ايران در عرصه سياست خارجي فراتر از يك دفتر تحت پوشش دربار باشد. از اين رو در اكتبر 1821 م / 1237 ه . ق فتحعليشاه رسماً دستور تأسيس وزارت امور خارجه ايران را صادر كرد. اين وزارتخانه تأسيس شد و «ميرزا عبدالوهاب خان نشاط اصفهاني» به عنوان اولين وزير خارجه ايران منصوب گرديد.
اشغال شهر قاهره پايتخت مصر توسط سپاهيان ناپلئون بُناپارت (1798م)
يكي از مسيرهاي مهم ارتباطي استعمار انگلستان با مستعمره بزرگ خود در شبه قاره هند، راه عبور از سرزمين مصر به طرف درياي سرخ و مناطق خاورميانه بود. در اين ميان، ناپلئون بُناپارت، امپراتور فرانسه براي قطع اين مسير ارتباطي درصدد اشغال مصر و ضربه زدن به انگلستان بود. از اين رو، پس از آن كه ناپلئون بُناپارت، بندر اسكندريه مصر را با استفاده از تجهيزات مدرن و به كار بردن حيله و نيرنگ اشغال نمود، به سوي قاهره بزرگترين شهر مصر و پايتخت سلسله مماليك، حركت كرد. در اين هنگام، مراد بيك حاكم قاهره، براي دفاع از اين شهر، با سربازان خود در حومه قاهره و در نزديكي اهرام مصر سنگر گرفت. با رسيدن قواي ناپلئون به نزديكي اهرام، جنگ سختي بين دو سپاه مصر و فرانسه روي داد. در اين نبرد كه به جنگ اهرام مشهور است، ارتش فرانسه به دليل برتري تجهيزاتِ خود به پيروزي دست يافت و فرداي آن روز، سپاه فرانسه به شهر بيدفاع قاهره وارد شد و به حكومت مماليك در مصر پايان داد. ولي پس از پيروزيهاي اوليه در اين عمليات و تصرف بخش بزرگي از خاك مصر و سواحل شرقي مديترانه، بر اثر حملات غافلگيرانه نيروي دريايى انگليس، بخش اعظم ناوگان جنگي فرانسه منهدم شد و ناپلئون عملا در محاصره قرار گرفت. در تابستان 1799م، ناپلئون با شكستن خط محاصره دريايي انگليس به فرانسه بازگشت تا با تجهيزات و نيروي تازه نفسي به صحنه عمليات بازگردد. ولي آشفتگي اوضاع فرانسه پس از انقلاب اين كشور و نارضايتي شديد مردم از حكومت هيأت مديره، ناپلئون را از حمله مجدد به مصر بازداشت و درصدد كسب قدرت مطلق در فرانسه برآمد.