ورود قواي استعماري انگليس به سرزمين اسلامي عراق (1293 ش)
همزمان با گسترش آتش جنگ جهاني اول به نواحي شرقي اروپا، انگلستان، در سال 1293 ش برابر با 1914 م به امپراتوري عثماني اعلان جنگ داد و پس از چند روز تصميم به اشغالِ شهر بصره در جنوب عراق گرفت. چون اهالي بصره از اين موضوع مطلع شدند، سخت به هراس افتادند و از علما كمك گرفتند. علماي آگاه به زمان نيز اين بار چون هميشه، استراتژي مناسبي اتخاذ كردند و به نداي مظلومانه مردم بصره پاسخ مثبت دادند. آنان از يك سو فتوا بر وجوب دفاع دادند و از سوي ديگر، مردم را به مبارزه و پيكار عليه نيروهاي متجاوز انگليسي تحريك و تشويق كردند. خود نيز پيشاپيشِ مجاهدان و عشاير، به طرف ميادينِ نبرد حركت كردند و رهبري امت را در صحنههاي جنگ بر عهده گرفتند. اين جريانها سرانجام به انقلاب مشهورِ سال 1920 م برابر با 1299 ش عراق عليه نيروهاي انگلستان، منجر شد. اين انقلاب هرچند به پيروزي كامل بر دشمن اشغالگر نيانجاميد ولي قدرت و نفوذ روحانيان شيعه در ميان اقشار مختلف مردم را به همگان نشان داد و بار ديگر پيروي ملت را از مراجع معظم تقليد آشكار ساخت.
درگذشت "ناظم الاطباء" پزشك و لغت شناس ايراني (1303 ش)
ميرزا علي اكبر خان نفيسي ملقب به ناظم الاطباء كرماني در حدود سال 1336 ش (1263 ق) در كرمان به دنيا آمد. او پس از پايان تحصيلات مقدماتي، به فراگيري علومي چون حكمت الهي و فلسفه روي آورد و در مدرسه دارالفنون تهران، طب را آموخت. ناظم الاطباء پس از پايان تحصيلات، نخستين بيمارستان جديد در ايران را تأسيس كرد و در مجلسِ حِفظُ الصَّحه (حفظ تندرستي) متشكل از پزشكان معروف شهر حضور داشت. وي در سال 1261 ش (1298) دومين بيمارستان با سبك جديد را در مشهد بنيان نهاد و از 1271ش، از اطباي ناصرالدين شاه و مظفرالدين شاه قاجار شد. علي اكبر نفيسي علاوه بر طبابت به نگارش كتاب همت ميورزيد و آثاري را نيز پديد آورد. آثار ناظمالاطباء در طب شامل مجموعه كتابهاي سودمندي است كه توسط او تأليف و يا از منابع خارجي ترجمه شده است. ناظم الاطباء در گردآوري واژههاي زبان فارسي نيز سعي بسيار مبذول داشت و آثار ارزشمندي به وجود آورد كه مهمترين اثر او در اين زمينه، فرهنگ نفيسي در پنج جلد است كه مدت 25 سال از عمر خود را صرف گردآوري و تحرير آن كرد. ناظم الاطبا كرماني سرانجام در 9 خرداد 1303ش در 77 سالگي درگذشت.
رحلت فقيه اصولي آيت اللَّه "سيدمحمدباقر قاضي طباطبايي" (1326 ش)
آيتاللَّه حاج سيدمحمدباقر قاضي طباطبايي تبريزي در سال 1248 ش (1285 ق) در تبريز به دنيا آمد و مبادي فقه و اصول و كلام و معقول را از علماي زادگاهش فرا گرفت. وي سپس براي تكميل تحصيلاتش، در سال 1269 ش راهي عتبات عاليات گرديد و در محضر ميرزاي بزرگ شيرازي در سامرا حضور يافت. آيتاللَّه قاضي پس از آن رهسپار نجف شد و در درس خارج آيات عظام: ميرزا حبيب اللَّه رشتي، ملامحمد فاضل شرابياني، محمد باقر اصطهباناتي و ملااسماعيل قراباغي شركت جست. وي همچنين در درس اخلاق آخوند ملاحسينقلي همداني حاضر شد و به مدارج والاي اخلاقي و علمي دست يافت. اين عالم رباني پس از مدتي كه در تبريز اقامت گزيد، بار ديگر در حوزه علميه نجف حاضر شد و در درس آيات عظام: سيد محمدكاظم يزدي و شيخ الشريعه اصفهاني حضور يافت. آيتاللَّه قاضي سرانجام پس از سيزده سال اقامت در نجف و اخذ اجازه اجتهاد از علامه سيد محمدكاظم يزدي و فاضل شرابياني و اجازه روايت از سيدابوالحسن اصفهاني، به تبريز مراجعت نمود و از آن پس به مدت بيش از چهل سال به درس و بحث و تاليف و تدريس همت گماشت. از اين عالم رباني تاليفات متعددي بر جاي مانده كه مَخزَنُ الفوائد في حاشيةِ الفرائد، حاشيه بر فُصول الاصول و نيز تقريرات اساتديش: ميرزاي رشتي، علامه يزدي و شيخ الشريعه اصفهاني از آن جملهاند. اين فقيه و مجتهد امامي، سرانجام پس از عمري سرشار از علم و معنويت، در نهم خرداد 1326 ش برابر با دهم رجب 1366 ق چشم از جهان فرو بست و در تبريز به خاك سپرده شد. اين عالم بزرگوار، پدر اولين شهيد محراب آيتاللَّه سيدمحمدعلي قاضي طباطبايي ميباشد.
كشف "چشمه نقطه اي" در كهكشان راه شيري (1371 ش)
دكتر جلال صميمي، محقق و استاد دانشگاه صنعتي شريف تهران، پس از بيست سال تحقيق درباره كهكشان راه شيري و آزمايش در مورد تابش اشعه گاما، موفق به كشف پنج چشمه گاما در مركز اين كهكشان شد. دكتر جلال صميمي متولد سال 1319 در شهرستان زابل و داراي مدرك دكترا در رشته فيزيك است. او پس از مطالعات و تحقيقات گسترده، آزمايشهاي مكرر خود را در زمينه امولوسيون هستهاي انجام داد و سرانجام موفق به اين كشف مهم شد.
آغاز دعوت "ابومسلم خراسانی" عليه حكومت بني اميه(129 ق)
عبدالرحمن بن مسلم معروف به ابومسلم خراساني، از مشاهير رجال خراسان ميباشد. وي به سبب دوستي كه باخاندان عباسي داشته با ابراهيم بن محمد، از نوادگان عباس بن عبدالمطلب پيمان ميبندد كه براي او از مردم بيعت بگيرد و او را به خلافت برساند. ابومسلم با استفاده از نفوذ فراواني كه در بين مردم خراسان داشت، در سال 129 هجري، خراسان را به تسخير درآورد و چون مروان حمار، آخرين خليفهي اموي، ابراهيم بن محمد را به قتل رساند، ابومسلم برادر ابراهيم به نام عبداللَّه سَفّاح رابه جانشيني وي برگزيد و به شام حمله برد. در اين نبرد، قواي خراسان بر نيروهاي خليفهي اُمَوي پيروز شدند و خاندان ستمكار اموي را برانداختند. سرانجام در سال 132 مروان به قتل رسيد و ابومسلم از اين پس مردم را به بيعت با سَفّاح دعوت كرد و از اين زمان خلافت خاندان عباسي كه بيش از پانصد سال بر ممالك اسلامي به طول انجاميد، آغاز شد. گويند كه ابومسلم از اينكه دولت طاغوت را بر سركار آورده بود پشيمان شد و بعدها توسط منصور دوانيقي دومين خليفهي عباسي در حدود سالهاي 137 الي 140 هجري در نزديكي شهرمداين با مكر و حيله به قتل رسيد.
درگذشت "فرانسوا وُلتِر" فيلسوف و نويسنده مشهور فرانسوي (1778م)
فرانسوا ماري آروئه معروف به ولتر، نويسنده نامآور فرانسوي در 21 نوامبر 1694م در پاريس به دنيا آمد. وي در محيطي تحصيلات خود را ادامه داد كه آزادي انديشه تا قعر لذات جسماني مجاز شمرده ميشد. با اين حال وي ذوق ادبي خود را در سرودن هجوياتي عليه برخي مقامات حكومت به كار گرفت و به همين علت به زندان افتاد. هرچند ولتر پس از يازده ماه زندان بر اثر كوشش دوستانش آزاد شد اما در استحكام و مقاومت روحي وي خللي ايجاد نگرديد و باز كار را شروع كرد و در نتيجه براي بار دوم به زندان افتاد. با اين حالْ آزادي وي از زندان برابر با تبعيد او از فرانسه گرديد و ولتر راهي انگلستان شد. او سالياني در انگلستان اقامت گزيد و پس از مطالعه و آشنايى با برخي متفكران آن سامان، در گوشهاي به انتشار آثار خود پرداخت. ولتر در آثار خود، انسان را به تامل و ترديد و سنجش ميكشاند. خرافات و موهومات را خوار ميشِمُرَد و واعظان ياوهگو و متشرعان نادرست را به بادِ مسخره ميگيرد. او ظلم و قساوت و تبعيض را رذيلت ميدانست و حكومت جور و اجحاف را منشأ مفاسد اخلاقي ميشمرْد. ولتر با زبردستي و ظرافت تمام توانسته است با گرداندن كلام از صورتي به صورت ديگر، طنز آميزترين تاثير را به نوشتههاي خود بدهد. تعبيرات وي هميشه شيرين و ماهرانه و بيتكلّف است. به همان اندازه كه اثر قلمش نوربخش است، طنزهايش ويرانگر است. همچنين ايجاز و وضوح، خصوصيتي است كه در همه نوشتههاي او وجود دارد. مذهب واقعي او تقوايى آميخته با وجدان و براساس اغماض مذهبي بود. وي به امور ماوراء الطبيعه، جز به قدرت الهي به چيزي عقيده نداشت و مذهب كاتوليك را سدي براي تجلي روح بشر ميپنداشت. ولتر كه به آزادي انديشه و بيان و اصول حقوق انساني پايبند بود، مصلح و پيشواي جامعه و يكي از اركاني معرفي شد كه براي انقلاب فرانسه كه يازده سال پس از مرگش به وقوع پيوست، آماده كرد. شيوه انشاء ولتر ممتاز بود. هيچ كس روشنتر، زيباتر و صحيحتر از وي به زبان فرانسوي ننوشته است و نه تنها در نثر، بلكه در شعر نيز از ظرافت طبع برخوردار بود و همچنين به عنوان تراژدينويس بزرگ زمان شهرت داشت. ولتر در سال 1755م ساكن ژنو شد و از آن زمان به بعد، خانه او، كانون علم و ادب اروپا گرديد. از ولتر آثار متعددي برجاي مانده كه فرهنگ فلسفي، تاريخ پتر كبير، ساده دل و ژول سزار از آن جمله است. فرانسوا ولتر سرانجام در 30 مه 1778م به علت خستگي و كار زياد در 84 سالگي درگذشت. او معتقد بود كه بهترين كشور، كشوري است كه در آن فقط قانون حكومت كند گرچه تصور ميكرد چنين كشوري وجود ندارد. همچنين اين جمله از اوست. اگر خدا نباشد بايد آن را اختراع كرد.