ماشين نظامي جديد آمريكا بيش از هر چيز به تجهيزات ماهوارهاي و فضايي وابسته است.
اين تجهيزات از يك سو باعث قدرت و قوت آمريكا ميشود اما از سوي ديگر آسيبپذيري اين كشور را در دنياي غيرقابل پيشبيني بالا ميبرد. چين در سالهاي اخير و بعد از رقابت با آمريكا در اقتصاد و تجارت، اكنون وارد قلمروي فضا شده و در اين عرصه در برابر واشنگتن قدرتنمايي ميكند.
مركز عملياتهاي مشترك هوايي آمريكايي، مركز مرموز و بيسر وصدايي در جنوب شرق آسياست كه كسي مكان دقيق آن را نميداند.
از اين مركز همه عملياتهاي هوايي آمريكا از سومالي گرفته تا افغانستان كنترل ميشود و تصاوير آن روي پردههاي غولپيكري كه بر ديوارها نصب است نقش ميبندد.
از اين مركز فرماندهان كنترل و نظارت آمريكا دهها هزار سورتي پرواز هواپيماهاي آمريكايي و همچنين نيروهاي ائتلاف را در سال نظارت ميكنند.
اين عملياتهاي تحت نظارت، مأموريتهاي مختلفي را شامل ميشود، از پروازهاي معمول روزانه گرفته تا حملات هدايت شده براي كشتن رهبران و مخالفان در سراسر دنيا از طريق ماهواره مكانياب جهاني.
همچنين عملياتهاي اضطراري براي استفاده از چتربازان و پياده كردن آنها در مكانهاي مورد نظر در سراسر دنيا هم در اين مركز كنترل ميشود.
به تعبير يكي از افسران ارشد نيروي هوايي آمريكا در اين مركز، اين روزها آمريكا در ميان ابري از الكترونها ميجنگد. حجم بالايي از اطلاعات به ويژه ويدئوهاي پيگيري و رديابي در اختيار سربازان در عملياتهاي زميني قرار ميگيرد و همزمان روي ميز رهبران در كاخ سفيد يا پنتاگون هم هست.
اين جنگ «هدايت شده از سوي شبكه» نوعي انقلاب در فعاليت نيروي هوايي است. اگر نيروهاي ناپلئون روي شكمهايشان سينه خيز در ميدان جنگ ميجنگيدند، نيروهاي آمريكايي با راه رفتن روي پهناي نازك باندهاي اطلاعاتي در جنگهايشان حضور دارند.
همپيمانان كوچكتر غربي آمريكا هم تلاش ميكنند تا در اين مسير با آمريكا همراه شوند. بخش زيادي از اين اطلاعات الكترونيك از طريق ماهواره منتقل ميشود. اين ماهوارهها اغلب ماهوارههاي بازرگاني هستند كه تدابير امنيتي و محافظتي سختي ندارند.
انقلاب كنوني كه جهان در فناوري نظامي شاهد آن است در حقيقت نوعي انقلاب در استفاده از فضاست. برتري آمريكا در اين زمينه از طريق برتري اين كشور در فضا به دست آمده است.
در جريان جنگ سرد، فضا بخشي از ميدان جنگ به حساب ميآمد اما از آن تنها براي نظارت بر سختافزارهاي هستهاي استفاده ميشد. ماهوارهها اساسا كار نظارت بر تأسيسات موشكي هستهاي را به عهده داشتند و هشدارهاي اوليه را درباره احتمال شليك تسليحات هستهاي اعلام ميكردند.
همچنين ماهوارهها ارتباطات ميان فرماندهان و نيروهاي حمله هستهاي را حفظ ميكردند. امروزه اما استفاده از تجهيزات فضايي همهگير شده و استفادههاي زيادي دارد.
استفاده از اين تجهيزات فضايي حداكثر دقت را تضمين ميكند. در جنگ ويتنام تخريب يك پل با ساخت آن به دهها يا گاه صدها بمب نياز داشت. امروز اما يك هواپيما با استفاده از فناوري هوشمند بمباران ميتواند در يك سورتي پرواز چندين هدف را مورد اصابت قرار دهد.
اما اين وابستگي رو به رشد به فضا و ماهواره ميتواند بسيار خطرناك باشد و به ضعفي مرگبار بينجامد. افسران نيروي هوايي آمريكا ميگويند، فضا پاشنه آشيل آمريكا خواهد شد. ماهوارهها معمولا در فضاي قابل پيشبيني حركت ميكنند و هر كسي كه به فضا دسترسي پيدا كند ميتواند يك ماهواره را تخريب كند.
طالبان و القاعده در مقابل قدرت فضايي آمريكا كار چنداني نميتوانند انجام دهند و حداكثر ميتوانند خود را از ديد ماهوارهها پنهان كنند. اما پنتاگون نگران اين است كه اگر آمريكا در برابر يك ابرقدرت نزديك به خودش مانند چين يا روسيه، قرار بگيرد كه ميتوانند تجهيزات فضايي اين كشور را مورد نفوذ قرار دهند يا آن را از كار بيندازند، آن وقت چه ميتواند بكند.
ژنرالهاي آمريكايي اين آسيبپذيري را تأييد ميكنند و ميگويند كه تجهيزات و پشتيباني فضايي آمريكا بسيار ضعيف است.
ماهيت اين ضعف در حقيقت يك راز پنهان است. در مانورهايي كه نوعي شبيهسازي درباره نبردي احتمالي درباره آينده تايوان است، معمولا با غلبه نيروي قرمز ( چين) بر نيروي آبي(آمريكا) پايان مييابد.
خود ژنرالهاي آمريكايي ميگويند وقتي در نقش نيروي قرمز در اين بازيها حضور داشتهاند به راحتي توانستهاند در سامانه فضايي نيروي آبي نفوذ كنند. ژانويه سال گذشته بخشي از اين بازي به صورت حقيقي به وقوع پيوست.
در ۱۱ ژانويه سال گذشته يكي از مراكز فرماندهي نيروي هوايي آمريكا در خارج از كلورادو اسپرينگز دريافت كه موشكي با استفاده از يك پرتابكننده متحرك در قلب چين به فضا شليك شده است.
اين موشك هدف روشني نداشته و فقط در فضا سرگردان بودهاست. در حقيقت اين موشك با هدف خرابكاري در يكي از ماهوارههاي قديمي هواشناسي چين پرتاب شده است. اين كار ميتواند براي يكي از ماهوارههاي آمريكايي تكرار شود.
پرتاب اين موشك زنگ خطر را براي آمريكا به صدا درآورد. چينيها معمولا به صورت مرتب ليزرهاي نيرومندي را به فضا ميفرستند تا توانايي اين ليزرها را براي خرابكاري يا كور كردن دائمي ماهوارههاي جاسوسي بيازمايند.
آنها اين كار را آشكارا انجام ميدهند و عمدا اجازه ميدهند كه آمريكاييها شاهد اين گونه آزمايشها باشند. يك مقام عاليرتبه در پنتاگون در اين باره ميگويد:گويي چينيها با اين كار قصد دارند ما را بترسانند.
نتيجهاي كه آمريكا از اين اقدامات ميگيرد اين است كه فضا ديگر مكان امني نيست. ۳ ماه پيش كميتهاي كه مسئول بررسي روابط آمريكا با چين در كنگره شدهبود در گزارش خود هشدار داد كه موفقيت نظامي و فضايي چين و نوسازي در اين بخش همچنان فراتر از برآوردهاي واشنگتن پيش ميرود.
در مطالعه ديگري كه مؤسسه آمريكن اينترپرايز انجام داده به اين نكته اشاره شده كه نظريهپردازان چيني با اطمينان از قدرت بازدارندگي اين كشور در فضا سخن ميگويند. تندروها در واشنگتن به شدت از اين موضوع ناخرسند هستند.
عدهاي ديگر در آمريكا كه به وقوع يك جنگ واقعي ميان چين و آمريكا بر سر تايوان يا موضوعي ديگر ترديد دارند، باز هم از گسترش توان پكن در فضا نگران هستند و ميگويند كه با ورود چين به قلمروي فضا، پاي كشورهاي كوچكتر هم به اين قلمرو باز ميشود.
اكنون ۱۰ كشور و ۲ كنسرسيون بازرگاني ميتوانند به فضا ماهواره بفرستند. ۱۸ كشور ديگر هم موشكهاي بالستيكي دارند كه آنها را براي وارد شدن به عرصه فضا توانا ميكند. در پايان سال ۲۰۰۶، ۴۷ كشور و گروه از كشورها به فضا ماهواره فرستادهبودند.
بعضي از اين كشورها اين كار را به تنهايي انجام دادهبودند و بعضي ديگر با كمك كشورهاي ديگر قادر به انجام اين كار شدهبودند.
ماهوارهها اكنون ديگر تنها ابزار نظامي نيستند بلكه به بخش مهم و حياتي از زندگي رو به جهاني شدن مردم دنيا تبديل شدهاند. فضا مكان بسيار مناسبي است براي اينكه از آن بر نيروهاي نظامي و همه فعاليتهاي كشورها نظارت داشت و آن را شنود و حتي هدايت كرد.
اما اين پيشبيني قديمي كه ممكن است روزي كشورها در فضا با هم گرفتار نبرد شوند، هنوز موضوعي است كه فقط در داستانهاي علمي تخيلي باقي ماندهاست. با اين حال هر نبردي كه در فضا دربگيرد بيشترين خسارت را براي آمريكا بهدنبال دارد زيرا آمريكا تجهيزات و وابستگي زيادي در فضا دارد.
به همين دليل براي آمريكا، اجتناب از جنگ ستارگان در حقيقت اقدامي در جهت دفاع از خود
است.
ترجمه نيلوفر قديري |