درگذشت شاعر معاصر "غلامرضا رشيد ياسمي" (1330ش)
غلامرضا رشيد ياسمي متخلص به رشيد در سال 1274 شمسي در كرمانشاه بدنيا آمد. پس از گذراندن تحصيلات ابتدائي در زادگاه خود و مدرسه سن لوئي تهران، بر اثر ذوق فطري و مؤانست با استادان فن خصوصاً ملك الشعراء بهار به سرودن شعر پرداخت و سپس به استادي دانشكده ادبيات و عضويت فرهنگستان ايران نائل آمد. او با همكاري ملكالشعراي بهار، اديب و شاعر آن زمان، مجله دانشكده را تأسيس كرد و آنگاه به عضويت انجمن ادبي ايران درآمد. رشيد ياسمي در اين مجله و در روزنامههاي ديگر آن دوران همچون نوبهار، آينده و ارمغان آثار و نوشتههاي خود را منتشر ميكرد و به علت انتشار مقالات ادبي و انتقادي در روزنامه شفق سرخ، شهرت بسزايي يافت. وي با يادداشتن زبانهاي فرانسه، پهلوي، عربي و انگليسي كتب بسياري اعم از ترجمه و تأليف را به سرمايه فرهنگي كشور افزوده است كه از بين آنها ميتوان به كتب تاريخ ملل و نحل، آيين نگارش و تاريخ ادبيات معاصر اشاره نمود. اين استاد توانا همچنين كتبي نظير ايران در زمان ساسانيان، تاريخ ادبيات ايران و تاريخ عمومي را ترجمه كرد. رشيد ياسمي، در شاعري، سبك قدما را به كار بسته و شعر را در نهايت سلامت ميسرود. وي مدتي در وزارت فرهنگ و دارايي، در پستهاي حساس بود و سپس در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران به تدريس تاريخ پرداخت. استاد رشيد ياسمي در اسفند ماه 1327 ش در حين سخنراني دچار سكته ناقص گرديد و مدتي در بيمارستان بستري بود، تا اينكه در هجدهم ارديبهشت سال 1330ش، پس از يكسال بيماري، در 56 سالگي چشم از جهان فرو بست.
آزادسازي هويزه از دست مزدوران رژيم بعث عراق (1361 ش)
در جريان عمليات بزرگ بيتالمقدس، رزمندگان اسلام با نزديك شدن به مرزهاي بينالمللي و استقرار در 17 كيلومتري نوار مرزي، شهر هويزه را كه از ماههاي آغازين جنگ، در اشغال نيروهاي بعث بود، به محاصره خود درآوردند. عليرغم مقاومت فراوان دشمن، زماني كه حلقه محاصره هويزه تنگتر شد، نيروهاي عراقي خود را در مهلكهاي دشوار يافته، اقدام به فرار و عقبنشيني كردند. در اين حال رزمندگان سرافراز اسلام قدم به شهر ويران شده هويزه گذاشتند و به تعقيب دشمن بعثي پرداختند. با انتشار خبر فتح هويزه، سران بعث همچون دفعات قبل، فرار از هويزه را جزو پيروزيهاي خود به حساب آورده و آن را عقبنشيني تاكتيكي عنوان كردند.
روز جهاني صليب سرخ و هلال احمر (1864م)
صليب سرخ، عنوان سازماني بينالمللي است كه براي تسكين آلام بشري و حفظ و پيشرفت بهداشت عمومي، بر طبق موافقتنامه ژنو در سال 1864م و خاصه در نتيجه مساعي شخصي به نام ژان هانري دونان سوئيسي، تشكيل يافت. او در سال 1862م پيشنهاد كرد كه خدمت به رنجوران و زخميهاي نظامي، فعاليتي بيطرف محسوب شود. اين پيشنهاد با استقبال انجمنهاي امور خيريه مواجه شد و موافقتنامه كنفرانس بين المللي ژنو در سال 1864م براي بهبود وضع مجروحان نظامي تدوين گرديد. از آن پس جمعيتهاي ملي صليب سرخ به وجود آمده و گسترش پيدا كرد. همچنين به پاس تلاش هانري دونان، روز هشتم مه، سالروز تولد وي به عنوان روز جهاني صليب سرخ تعيين شد. در سال 1963م، در 88 كشور جهان، جمعيتهاي ملي صليب سرخ به وجود آمد كه در مقاطع گوناگون با هدف كمك متقابل و همكاري و توسعه فعاليتهاي مربوطه، به ويژه در زمان صلح فعاليت ميكرد. فعاليت صليب سرخ بينالمللي جهاني پس از پايان جنگ جهاني دوم توسعه فراواني يافت. همچنين در كشورهاي اسلامي به جاي صليب سرخ، هلال احمر به عنوان نماد اين سازمان به كار گرفته شد. در ايران، جمعيت شير و خورشيد سرخ فعاليت داشت كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ايران نيز علامت هلال احمر را براي اين فعاليت پذيرفت.
اعدام "آنتوان لاوازيه" دانشمند فرانسوي در جريان انقلاب كبير فرانسه (1794م)
آنتوان لاوازيه كاشف و دانشمند شهير فرانسوي و از بنيانگذاران علم شيمي نوين، در 26 اوت سال 1743م در پاريس به دنيا آمد. وي در ابتدا رشته حقوق را به پايان رساند ولي به دليل علاقه زياد به علوم پايه، وارد اين عرصه گرديد. از اين رو از جواني زير نظر استاداني ماهر، نجوم، گياهشناسي و شيمي و زمينشناسي را به خوبي فراگرفت و در 25 سالگي به عضويت فرهنگستان سلطنتي علوم برگزيده شد. از اين زمان بود كه تحقيقات خود را بر روي شيمي و فيزيولوژي متمركز نمود و به اكتشافات مهمي نائل آمد. لاوازيه در ضمن تحقيقات خود، هوا را تجزيه كرد و عناصر تشكيل دهنده آن را شناخت. او بدين ترتيب گاز اكسيژن و اهميت آن را در عمل احتراق كشف نمود و همچنين موفق شد، هوا را از تركيب عناصر اوليه آن بسازد. او اولين كسي بود كه ثابت كرد حرارتي كه بدن دارد نتيجه احتراق كندي است كه به طور مداوم در بدن ايجاد ميشود. به مناسبت همين تحقيقات، او را بنيانگذار علم فيزيولوژي و بيوشيمي ميدانند. وي پژوهشها و آزمايشهاي گستردهاي در علم شيمي انجام داد آزمايشها، قانون بقا و پايندگي ماده را به اثبات رسانيد. به موجب اين اصل، هيچ چيز نه به خودي خود به وجود ميآيد و نه از بين ميرود. اين قانون پايه و اساس فرمولهاي مهم شيمي امروز است و طبق آن اگر دو يا چند عنصر با هم تركيب شوند، عناصر ديگري به وجود ميآيد كه وزنشان با وزن عناصر اوليه يكي است. لاوازيه نقش اكسيژن را در تنفس جانوران و گياهان بيان كرد و حرارت بدن را نيز اندازهگيري نمود. او تأليفات زيادي از خود بر جاي نهاد كه ميتوان به آثاري همچون ثروتهاي زيرزميني امپراتوري فرانسه، درباره منابع طبيعي و آب و همچنين احتراق فسفر و گوگرد اشاره كرد. فعاليتهاي علمي لاوازيه گاه بر اثر اشتغالات فني و سياسي كه از طرف دولت به او ارجاع ميشد وقفه و ركود پيدا ميكرد. يكي از اين ماموريتها، مسئوليت جمعآوري ماليات مردم فرانسه بود كه به او داده شد. اما پس از انقلاب كبير فرانسه، بر اثر جو سازيهايى كه عليه اين دستگاه صورت گرفت، مسئولان آن به صورت افرادي خونخوار و منفور معرفي شدند كه همچون زالوهاي خونخوار خون مردم را ميمكيدهاند و از آنها ماليات ميگرفتهاند. لذا همگي را دستگير و محاكمه كردند. لاوازيه هم كه نتوانسته بود بيگناهي خود را در اين محاكمه جنجالي ثابت كند، محكوم به اعدام شد و سرانجام در روز هشتم مه 1794م، در 51 سالگي به زير تيغ گيوتين رفت.يكي از دانشمندانِ فرانسه، پس ازمرگ لاوازيه گفت: تنها يك لحظه وقت براي بريدن لاوازيه صرف شد و شايد تايكصد سال، زمان نتواند سر ديگري همانندش به وجود آورد.