شهادت سروان خلبان "علی اکبر شیرودی" (1360ش)
شهید علی اکبر شیرودی از خلبانان ماهر و متعهد هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. شهید شیرودی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با مزدوران بیگانه و منافقین در غرب ایران مقابله کرد و در پاکسازی این منطقه از عناصر آشوبگر وابسته به بیگانگان، نقش بسزایی داشت. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سروان شیرودی به صف رزمندگان پیوست و بارها مواضع دشمن بعثی را در سختترین شرایط، هدف حملات هوایی قرار داد. شهید شیرودی در یکی از این عملیاتها، پس از انجام موفقیتآمیز مأموریت خود، به آرزوی دیرینهاش یعنی شهادت در راه خدا رسید. او علاوه بر کاردانی در زمینههای نظامی، فردی خود ساخته و با اخلاص بود.
قطع رابطه رژيم آل سعود با جمهوري اسلامي ايران به دستور دولت آمريكا (1367ش)
پس از قتل عام زائران خانه خدا توسط رژيم آل سعود در نهم مرداد 1366 و وقوع حادثه جمعه خونين مكه، روابط ايران با اين كشور به پايينترين حد خود رسيد و تعداد ديپلماتهاي ايراني در عربستان سعودي به حداقل رسيد در حالي كه اعضاي سفارت سعودي در ايران نيز، از مدتها قبل، تهران را ترك كرده بودند. تا اينكه سرانجام روابط سياسي دو طرف كاملاً قطع شد و حتي در اعزام زائران بيت اللَّه الحرام و حرم شريف نبوي نيز براي چندين سال، وقفهاي پديد آمد. اقدام دولت عربستان سعودي براي قطع رابطه با ايران، در راستاي همسويي سياست اين رژيم با اربابان آمريكايي خود و به منظور انحراف اذهان مسلمانان جهان از سياست مخالفت حضور حجاج ايراني خانه خدا در مراسم حج سال 1367 تفسير شد.
رحلت "ابن شهر آشوب" عالم و محدث بزرگ(588 ق)
محمد بن علي بن شهرآشوب مازندراني معروف به "ابن شهرآشوب" ملقب به "زينالدين و رشيدالدين" متكلم، واعظ، اديب و قاضي معروف شيعي مذهب، در مازندران متولد شد. بنا به دلايل مذهبي ناچار به ترك ايران در دوره سلجوقيان شد و به حلب رفت. او از دانشمندترين عالمان زمان خود و مورد قبول و احترام پيروان اهل تسنن نيز بود. ابن شهر آشوب از عالماني چون زمخشري، امام محمد غزالي و خطيب خوارزمي اجازه نقل حديث داشت. پارهاي از آثار مهم او عبارتند از: مَعالِم العُلَماء، مناقِب آلابيطالب، مُتَشابِهِ القرآن و الاربعين. مقبرهي او در "جبل الجوشن" در نزديكي مشهد حسيني قرار دارد.
تولد شيخ محمدحسن مامقاني ، از علماء و فقيهان نامآور قرن سيزدهم هجری (1238ق)
حاج شيخ محمدحسن مامقاني فرزند ملا عبدالله يکي از علما و مراجع مشهور؛ دانشمندي متبحر، فقيهي اصولي، مجتهدي متقي و پيکري از زهد و ورع و تقوا و تواضع و ايثار بود. مامقاني از افاضل شاگردان شيخ انصاري، سيدحسين ترک و اعلام ديگر عتبات بود که خود کانوني از صفا و صميميت و در نهايت تقوي و قناعت زندگي مينمود. فاضل مامقاني معاصر با فاضل شرابياني از اجله علما و مراجع بلاد ترک بود. محدث قمي در القاب مينويسد: «مامقاني از بزرگان علماي اماميه و مرجع تقليد شيعيان بود که حال او بعد از رياست تامه با قبل از مرجعيت کوچکترين، تغييري نکرد. در خوراک و پوشاک و رفتار در نهايت پرهيزکاري بود. او ديناري از امرا و ستمکاران نميگرفت و خود در وجوه شرعيه تصرف ننمود.» فاضل مامقاني در اصول فقه مهارت بيشتري داشت و علمائي چند از محضر او به درجه اجتهاد رسيدند. وي در فقه و اصول آثاري نيکو از خويش بهجا گذاشت: "مجلدات البشري" در اصول و "ذرايعالاحکام" در شرح شرايع محقق از تأليفات فقهي اوست. وي "حاشيه و شرحي بر مکاسب شيخ" و کتابي بهنام "غايت آمال" به رشته تحرير درآورده است.مرحوم مدرس در ريحانه مينويسد: «علامه مامقاني عالمي است عامل، فاضلي رباني، فقيهي صمداني، اديب لغوي و اصولي، عابد و متقي و متواضع. حوزه درس او مجمعي از فضلا و علماي مختلف بلاد بود.» مامقاني به سادات و ذراره آل رسول صليالله عليه و آله خيلي علاقه داشت و آنها را بيش از معمول اکرام ميکرد. در کمک به مردم و اهل علم از طريق انصاف و عدالت عمل مينمود. مرجعي زاهد و متواضع، مطيع امر مولا و صائن به نفس خويش بود. او بر نفس اماره خويش مسلط بود. در سلام بر همه پيشي ميگرفت، اما در رفتن يا داخل شدن از ديگران بهخصوص از اولاد پيامبر صليالله عليه و آله پيشي نميگرفت. فاضل مامقاني به تمام فضائل انساني آراسته و از کليه رذائل اخلاقي به دور بود. مراتب علمي او بر همگان آشکار بود و در ايام زعامت و قبل از آن يکسان عمل مينمود. فاضل مذکور سرانجام در روز هجدهم محرم سال ۱۳۲۳ق در نجف اشرف وفات نمود و پس از فوتش، فرزند علامه او آيت عظمي شيخ عبدالله مامقاني وارث علوم پدر گرديد.
تولد "يوهان گوتِنْبرْگْ" دانشمند آلماني و مخترع ماشين چاپ (1400م) (ر.ك 23 فوريه)
اطلاعات زیادی پیرامون شرح حال گوتنبرگ در دسترس نیست. تنها میدانیم كه او در حدود سال ۱۴۰۰ در شهر ماینز آلمان به دنیا آمد و در اواسط قرن تمام فعالیت خود را وقف هنر چاپ كرد. معروفترین كار او كتاب مقدس گوتنبرگ میباشد كه حدود سال ۱۴۵۴ در ماینز چاپ شده است. البته نام گوتنبرگ در هیچ یك از كارهای چاپی او، حتی در كتاب مقدس گوتنبرگ كه مسلماً با تجهیزات او چاپ شده است، به چشم نمیخورد. گوتنبرگ ظاهراً كاسب خوبی نبوده و نتوانست از اختراع خود پول زیادی بهدست آورد. او در دعاوی متعددی گرفتار شد كه در یكی از آنها محكوم شد تجهیزات خود را به شریكش یوهان فاست واگذار کند. گوتنبرگ در سال ۱۴۶۸ در ماینز درگذشت. چاپ باسمهای قرنها قبل از گوتنبرگ در چین شناخته شده بود، باستانشناسان نیز توانستهاند یك كتاب چاپی كه تاریخ آن به سال ۸۶۸ برمیگردد در چین کشف کنند. مهر و انگشترهای خاتم نیز كه اساس كارش همان شیوه چاپ باسمهای میباشد از زمانهای باستان بهكار گرفته میشده است. در غرب نیز قبل از گوتنبرگ با چاپ آشنا بودند. چاپ باسمهای، امكان تولید نسخههای متعدد از یك كتاب را فراهم میكرد اما یك مشكل اساسی داشت از آنجا كه برای هر كتابی باید یك سری كامل و جدید از صفحات ساخته میشد و حروف روی چوب حک میشد، این روش برای تولید كتابهای مختلف عملی نبود. گفته شده است كه سهم عمده گوتنبرگ در صنعت چاپ اختراع حروف چاپی قابل جابجایی بوده است. در واقع حروف چاپی قابل جابجایی نیز در اواسط قرن یازدهم در چین توسط شخصی بهنام بیشنگ اختراع شده بود. اما چون صنعت چاپ تنها پس از اروپا و پس از اینکه چینیها روشهای جدید آن را از اروپاییها فراگرفتند در چین همگانی شد، صنعت چاپ به شکل امروزیاش را به بیشنگ و چینی ها نسبت نمیدهند. حروف چاپی را در آن زمان با نوعی سفال میساختند كه طبعاً نمیتوانست زیاد بادوام باشد. بعدها چینیها و كرهایها در ساخت حروف چاپی قابل جابجایی اصلاحاتی بهوجود آوردند، پس از آن دولت كره در اوایل قرن پانزدهم از ایجاد یك كارگاه ریختهگری برای تولید حروف چاپی فلزی حمایت كرد و پس از آن و مدتی قبل از گوتنبرگ، كرهایها حروف چاپی فلزی را جایگزین حروف سفالی كردند. روش چاپ گوتنبرگ. با این روش میشد ۲۴۰ صفحه در ساعت چاپ کرد. كاغذ سالها قبل در چین توسط تسائیلون اختراع شده بود و در غرب نیز قبل از گوتنبرگ به شكلی گسترده از آن استفاده میشد. این تنها عامل از عوامل چهارگانهٔ مورد نیاز چاپ بود كه گوتنبرگ به شكل آماده در دسترس داشت. اگر چه در مورد سه عامل دیگر قبل از گوتنبرگ كارهایی انجام شده بود ولی گوتنبرگ اصلاحات و ابداعات مختلف و متعددی در هر یك از آنها پدید آورد. وی ظاهرا بدون اطلاع از كار چینیها، حروف قابل انتقال را اختراع كرد و برای هر یك از حروف الفبا یك حرف جداگانه به كار برد. حروف متحرك را چینیها اختراع كردند، ولی گوتنبرگ كه حرفهاش زرگری بود، آلیاژ مناسب برای ریختهگری حروف را از سرب و آنتیموآن بهدست آورد و سپس نسبت هر یك از این دو فلز را به گونهای انتخاب كرد كه حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند. وی برای مركب روغنی چاپ هم فرمول مناسبی یافت همچنین پرس مناسبی هم برای چاپ ابداع کرد و خلاصه با رفع موانع و حل مشكلات، عمل چاپ را میسر و اجرایی كرد. صنعت چاپ برخلاف تمام اختراعات پیشین اصولاً یك دستگاه تولید انبوه است. یك نسخه از یك كتاب چاپی به خودی خود چیزی برتر از نسخه خطی آن نیست اما مزیت اصلی چاپ در تولید انبوه آن است. آنچه كه گوتنبرگ ابداع كرد تنها یك ابزار و یك وسیله و یا حتی انجام یك سلسه اصلاحات در آنچه كه وجود داشت، نبود بلكه ابداع یك سامانهٔ كامل تولید بود. با مقایسهٔ توسعهٔ بعدی اروپا و چین میتوان تصویری از تأثیر گوتنبرگ بر تاریخ جهان بهدست آورد. در هنگام گوتنبرگ اروپا به سرعت پیشرفت كرد در حالی كه پیشرفت چین، كه تا مدتها بعد هنوز از چاپ باسمه استفاده میكرد، نسبتاً كند بود و میتوان گفت صنعت چاپ عامل بسیار مهمی در گسترش و پیشرفت دانش بوده است. تقریبا ۲۰ سال پس از نخستین تلاشهای گوتنبرگ در امر چاپ، این صنعت در ونیز، فلورانس، پاریس و لیون در حدی مختصر و محدود رواج یافت چون دستگاه چاپ گوتنبرگ، هزینههای بسیار زیادی داشت درنتیجه تنها برای ثروتمندان قابل دسترسی بود و به همین دلیل تا مدتهای طولانی استقبال چندانی از آن نشد. ۳۰۰ سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، یک نمایشنامهنویس آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتوگرافی را در سال ۱۷۹۶ میلادی اختراع كرد.