درگذشت "عبدالباقي" شاعر مشهور قرن پنجم(422 ق)
عبدالباقي شاعر مشهور قرن پنجم در چنين روزي از سال ۴۲۲ هجري قمري دار فاني را وداع گفت. حسين بن محمد بن عبدالباقي از شاعران پرآوازهي سدهي پنجم هجري قمري بهشمار ميرفت. كنيهي وي ابوعبدالله و شهرتش "خالع" بود. ابوعبدالله عبدالباقي در شهر بغداد زندگي ميكرد. عبدالله خالع علاوه بر كسب فيض از محضر اديبان بزرگ و صاحبنام عصر خود، در جلسات درس عالمان برجستهي اين شهر نيز شركت ميكرد و به كسب علوم گوناگون بهويژه علم حديث ميپرداخت. خالع در علم حديث از تبحر بسيار برخوردار بود بهطوريكه خطيب بغدادي و جمع كثيري از بزرگان از وي روايت كردهاند. هرچند که ابوالفتح صواف مصرى در مذمت وي اظهار داشته است: «من در بغداد از كسانى كه گفته مىشد دروغگو هستند، چيزى ننوشتهام مگر از چهار نفر كه يكى از آنها عبدالله خالع بوده است.» ابوعبدالله عبدالباقي همچنين طبعي روان در سرودن شعر داشت و در سرودههايش نيز خالع تخلص ميكرد. از او اشعار بسياري بهجاي مانده است. حسين بن محمد بن عبدالباقي مشهور به خالع، سرانجام در دهمين روز از شعبانالمعظم سال ۴۲۲ هجري قمري چشم از جهان فروبست.
رحلت "ابوالفوارس" عالم بزرگ مسلمان(754 ق)
مجدالدين ابوالفوارس در عراق به دنيا آمد و پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي نزد عالمان برجستهي زمان، به تكميل دانش خود همت گماشت تا اين كه خود، استادي زبردست شد. ابوالفوارس در فقه، اصول فقه، حديث، كلام، تفسير قرآن و ادبيات عرب از دانش و مهارتي بسيار بهرهمند بود. از اين دانشمند بزرگ مسلمان آثار ارزشمندي بر جاي مانده كه كنزالفوايد از آن جمله است.
يورش صهيونيستها به فلسطينيان در آستانه تشكيل رژيم صهيونيستي (1948م)
در روز شانزدهم آوريل 1948م، صهيونيستهاي مسلح در حمله به اردوگاه سابق ارتش انگلستان در تل ليتفنسكي در فلسطين، نود فلسطيني را كشته و تعدادي را مجروح كردند. اين فاجعه زماني روي داد كه از يك طرف نيروهاي انگليسي در حال ترك پادگانها و اردوگاههاي خود و بازگشت به ميهنشان بودند و از طرف ديگر صهيونيستها عمليات كشتار فلسطينيهاي بيگناه را با هدف تشكيل دولت نامشروع صهيونيستي تشديد كرده بودند. نتيجه اين اقدامات هماهنگ انگليسيها و صهيونيستها عليه مسلمانان فلسطيني، قتل عام و آوارگي تعداد زيادي از آنان و اعلام موجوديت رژيم اشغالگر قدس در يك ماه بعد بود.
آغاز تهاجم تركهاي عثماني عليه امپراتوري روم شرقي (1453م)
امپراتوري روم شرقي يا بيزانس با تقسيم امپراتوري روم باستان در اواخر قرن چهارم ميلادي شكل گرفت. حدود جغرافيايى اين امپراتوري متغير بوده اما ميتوان شبه جزيره بالكان و آسياي صغير را قسمت عمده آن دانست. اين امپراتوري در مدت عمر هزار سالهاش با مهاجمين خارجي مانند بلغارها، اسلاوها، تركها، اعراب و ايرانيان مواجه بوده است. اولين امپراتور بيزانس در سال 395م به سلطنت رسيد و پس از وي حدود 80 نفر در اين مسند قرار گرفتند. در قرون پاياني، اين امپراتوري با تهاجم تركهاي عثماني مواجه بود اما همچنان به مقاومت خود ادامه ميداد و اگرچه از دولتهاي اروپايى كمك طلبيد اما اين درخواست كمك، بيپاسخ ماند. سرانجام در دوره كُنسْتانْتين يازدهم، شهر قسطنطنيه توسط سلطان محمد فاتح پادشاه عثماني و ارتش وي تصرف گرديد. سلطانِ عثماني كه دو سال قبل از آن به حكومت رسيده بود با تدارك لشكري عظيم و نيز تهيه تجهيزات جنگي و از جمله توپهايي با گلوله نيم تني، در 16 آوريل 1453م حمله خود را آغاز نمود و در روز 29 مه آن سال تهاجم نهايي را عملي نمود. در جريان اين حمله امپراتور روم كشته شد و شهر به تصرف تركها درآمد و امپراتوري روم شرقي سقوط نمود. تاريخ نگاران اين مقطع را آغاز "عصر جديد" ميدانند.
تولد "چارلي چاپلين" كمدين معروف سينما (1889م)
چارلْزْ اسپِنسِر چاپْلين معروف به چارلي چاپلين كمدين و بازيگر شهير جهان در 16 آوريل 1889م در لندن به دنيا آمد. وي از كودكي بر صحنه تئاتر ظاهر شد و به تدريج به شهرت رسيد. يكي از ويژگيهاي خارقالعاده چاپلين، وسعت جاذبه او بود به صورتي كه حتي منتقدين بدبينِ او نيز، به موفقيت و اعتبار چاپلين به عنوان "محبوب عام" اذعان داشتند. او در جواني به آمريكا رفت و از سال 1945م به كارگرداني و فيلمنامهنويسي روي آورد. چاپلين در امريكا به دليل ساختن فيلمهاي انتقادي و همدردي با فقرا و محرومين جامعه از سوي دولت آن كشور با محدوديتهايى مواجه گرديد و در سال 1952م حكم تبعيد وي از امريكا صادر شد. در واقع به علت آنكه وي در آثارش به عنوان يك مصلح اجتماعي، به نظام طبقاتي حمله مينمود و مشكلات جامعه را مطرح ميساخت و از سوي ديگر ديدگاه منفي وي نسبت به جامعه مدرن و ماشينيسم، باعث شد تا در فضاي ضد كمونيستي پس از جنگ دوم جهاني، مورد انتقاد قرار بگيرد. او كه خود را "شهروند جهان" ميدانست و تابعيت امريكا را نپذيرفته بود، در دوره حاكميت نظريه ضدكمونيستي "مك كارتيسم" به عنوان يك شهروند متمايل به انديشههاي كمونيستي در معرض اتهام قرار گرفت. چاپلين كه ادامه كار در امريكا را دشوار ميديد، همراه همسرش به سوئيس رفت. چارلي در دوران جديد كه جهان در حال تغيير كه تغييرات آن، در جهت بهبود اوضاع فعلي نبود، به جاي مضامين بيعدالتي، گرسنگي، بيكاري و فقر، در آثارش به جنايات سازمان يافته و شكنجه و كشتار جمعي ميپرداخت. او هيچگاه به بيبند و باريهاي عالم سينما آلوده نشد و با وجود آن كه در حرفه خود از نوابغ به شمار ميرفت، همواره از پليديها و فساد حاكم بر جامعه سينماي غرب دوري ميجست. او در نامه معروف خود به دخترش، برهنگي را بيماري هنر معاصر ميداند و تصريح مينمايد: "در دنيايى كه زندگي ميكني تنها رقص و موسيقي نيست... گهگاه با اتوبوس در شهر بگرد، زنان بيوه و كودكان يتيم را نگاه كن. روزي يك بار با خود بگو من هم يكي از اينان هستم، و تو يكي از آنها هستي دختر من، نه بيشتر". كلام آخر چارلي به دخترش اين است كه "تا آن جا كه در توان من بود تلاش كردم آدمي باشم، تو نيز تلاش كن". بهطور كلي فيلمهاي چارلي چاپلين حاوي طنز گزنده آميخته با اندوه است و انتقادات جسورانه او از مناسبات نابرابر اجتماعي و عشق به انسانيت در تمام آثارش به چشم ميخورد. جويندگان طلا، ديكتاتور بزرگ و عصر ماشين از كارهاي معروف اوست. چارلي چاپلين سرانجام در دسامبر در بيست و پنجم سال 1977م در هشتاد و هشت سالگي در سوئيس درگذشت.