طوسی یکی از پیشروترین فیلسوفان دورۀ اسلامی بود که تعلیمات مشائی ابن سینا را پس از حدود دو قرن که تحت الشعاع علم کلام قرار گرفته بود، دوباره زنده کرد.
خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه_ زینب سیار: اگر بخواهیم، چند جمله دربارۀ خواجه نصیرالدین طوسی ذکر کنیم، میتوان گفت: «نصیرالدین دانشمندی جامع الاطراف بود که بر همۀ علوم زمان خود احاطه و در غالب آنها تبحر تام داشت. وی به سبب کوششی که در برافراختن کاخ فرریختۀ دانش در استیلای مغول به کار برده و با تألیفات ارزندهای که از خود باقی گذاشته و با تشکیل رصدخانۀ مراغه در ردیف اول رجال علمی قرار داشته و در شمار مردانی درآمده که ارزش جهانی یافته است.» در یادداشت پیشرو قصد داریم برای شناخت بهتر دانشمند و عالم بزرگ طوس به بیان نکاتی از زندگی و دستاوردهای علمی وی بپردازیم:
زندگینامه
محمد بن محمد بن حسن، ملقب به نصیرالدین، و مشهور به خواجۀ طوسی یا حکیم طوس و استاد بشر در یازدهم جمادی الاولی سال ۵۷ ق در طوس دیده به جهان گشود. خواجه در تألیفات خود همه جا خود را طوسی خوانده چنانچه در مقدمۀ زیج ایلخانی میگوید:«من بنده کمترین طوسی را که از طوسم».
دوران پرفراز و نشیب زندگی طوسی را میتوان به سه بخش تقسیم کرد؛ پیش از پیوستن به اسماعیلیان، زندگی در قلعههای اسماعیلیان و دوران حضور در دربار مغولان. طوسی در همان دوران کودکی قرآن و علوم دینی و مقدمات علوم عقلی را نزد پدرش که از قفهای مکتب شیعۀ دوازده امامی بود در طوس آموخت. به احتمال زیاد وی منطق، فلسفۀ طبیعی و ما بعد الطبیعه را نزد دایی خود در همان شهر فراگرفت و در طول این مدت جبر و هندسه را نیز آموخت. سپس برای تکمیل تحصیلات عالیۀ خود رهسپار نیشابور شد که در آن زمان هنوز مرکز مهم علمی بود.همچنین در همین شهر بود که به عنوان دانشمندی برجسته کسب اعتبار کرد.طوسی فلسفه را نزد فریدالدین داماد، پزشکی را نزد قطب الدین مصری و ریاضی را نزد کمال الدین بن یونس خواند. تقریباً سه دهه از زندگی طوسی در قلعههای اسماعیلیان گذشته و برخی از مهمترین آثار او در این دوران تألیف شده است. با این حال روابط طوسی با اسماعیلیان به حدی در پردۀ ابهام پوشیده است که دربارۀ این دوره از زندگی او، و بنابراین کل زندگی او، حکمهای متضاد کردهاند. در برابر کسانی که معتقدند که او این همه سال را برخلاف میل خود و از روی اجبار در میان اسماعیلیان میزیسته، کسانی نیز اعتقاد دارند که او پس از سقوط الموت و تا دم مرگ، همچنان اسماعیلی مانده و به انتظار تجدید دولت نزاری به تقیه روزگار گذرانده است.
در ایامی که طوسی در نیشابور مشغول تحصیل بود مغولها در حال پیشروی از آسیای مرکزی به سمت خراسان بودند وسراسر خراسان و عراق را به تصرف خود درآوردند. تنها مناطق آرام و امن خراسان قلعههای اسماعیلیان بود و طوسی به دعوت حاکم اسماعیلی، نصیرالدین محتشم، به آنجا رفت. با توجه به اینکه آثار زیادی از طوسی در زمینۀ اخلاق، منطق، فلسفه و ریاضی در این دوران به رشتۀ تحریر درآمدهاند میتوان چنین تصور کرد که صرف نظر از ابهامهای موجود دربارۀ شرایط زندگی او در این مدت فضای کلی حاکم مشوق فعالیتهای علمی وی بوده است.
پس فتح قلعۀ اسماعیلیان در سال ۶۵۴ ق توسط هلاکوخان طوسی در مقام مشاور علمی به خدمت او در آمد و مسئولیت اوقاف و امور دینی به او سپرده شد. طوسی با جلب اعتماد کامل هلاکو توانست موافقت او را برای ساخت رصدخانهای مهم در مراغه جلب کند و به دستور هلاکو امکانات لازم برای ساخت این رصدخانه در اختیار طوسی قرار گرفت، همچنین به درخواست طوسی جمعی از علمای ریاضی و ماهر در فن نجوم از جمله مؤیدالدین عرضی که در علم هندسه و آلات رصد تبحر داشت، نجم الدین دبیران کاتب عالمی فاضل در جکمت و منطق، فخرالدین مراغهای طبیب و استاد ریاضی، محیی الدین مغربی مهندس و چیره دست در علم ریاضی و رصد و قطب الدین شیرازی به عنوان دستیار به مراغه آمدند. علاوه بر تأسیس و بنای رصدخانه، طوسی کتابخانۀ بزرگی را نیز بنا نهاد و به فرمان هلاکو کتب نفیس فراوانی که از بغداد و دمشق و خراسات غارت شده بود به آن کتابخانه انتقال داده شد.
چنین مرکزی با چنان پشتوانۀ علمی ثمرات گوناگونی داشته است. جدای از زیج ایلخانی که از نتایج تأسیس رصدخانۀ مراغه بود، جریان نقد الگوهای بطلمیوسی و عرضۀ الگوهای جدید هم با عنوان «مکتب مراغه» به دانشمندان بهنام آن منتسب شده است.
در تاریخ وفات طوسی اختلاف قابل توجهی نیست و عموم مورخان مرگ او را در سال ۶۷۲ ق دانستهاند.
آثار
حدود ۱۵۰ رساله از طوسی برجای مانده است و نوشتههای او تقریباً همۀ شاخههای علوم اسلامی از جمله نجوم، فلسفه، علوم خفیه و الهیات را شامل میشود. طوسی پنج اثر در منطق نوشت که اساس الاقتباس از همۀ آنها مهمتر است و در واقع این اثر یکی از جامعترین آثار در حوزۀ منطق است. او در ریاضیات مجموعهای از تحریرها بر آثار اتولوکوس، اقلیدس، آپولونیوس، ارشمیدس، تئودوسیوس، منلائوس و بطلمیوس نوشت. متونی که دانشجویان ریاضی پس از خواندن اصول اقلیدس و پیش از مجسطی بطلمیوس باید فرابگیرند، متوسطات نام دارد و مجموعه تحریرها و آثار طوسی در این زمینه به همراه تحریرات وی بر اصول و مجسطی به متون معیار در آموزش ریاضیات تبدیل شدند. در زمینۀ فلسفه، اخلاق و الهیات شرحی بر الاشارات و التنبیهات ابن سینا نوشت. اخلاق ناصری شناخته شدهترین اثر در اخلاق به زبان فارسی است و تجرید مهمترین کتاب مرجع در الهیات شیعه است که بیش از ۴۰۰ شرح و تفسیر بر آن نوشته شده است.طوسی برجستهترین تشریح از عقاید اسماعیلیه را نوشت که تصورات در رأس همۀ آنها قرار دارد. علاوه بر اینها اشعار روان و لطیفی به فارسی سروده است.
جایگاه علمی
خواجه نصیر طوسی را در علم، همتای بوعلی سینا دانستهاند؛ گرچه ابن سینا در طب سرآمد بود و خواجهنصیر، در ریاضیات. دفاع خواجه نصیرالدین طوسی از فلسفه مشاء و تبدیل کلام شیعه به کلام فلسفی، از ابتکارات وی دانسته شده است. تمام آثار کلامی بعد از او، متاثر از کتاب تجرید الاعتقاد معرفی شده است.
خواجه نصیر مانند بوعلی سینا وارد سیاست شد، هر چند این موضوع به اختیار خواجه نبود. اطلاع هلاکوخان از شخصیت علمی خواجهنصیر باعث شد که وی را در قلعه اسماعیلیان نکشد و او را ملازم خود قرار دهد. اسلام آوردن شاهان مغول متاثر از حضور خواجهنصیر و همراهی هلاکو در فتح بغداد از اتفاقات ویژه تاریخ زندگی وی دانسته شده است. برخی از اهل سنت سقوط حکومت سنی در بغداد را محکوم کرده و خواجهنصیر را در این مورد مقصر میدانند که با هلاکوخان همراهی کرده است.
دستاوردها و فعالیتهای شاخص علمی
طوسی در منطق آموزههای ابن سینا را پی گرفت اما گامی نو در مطالعۀ منطق و ریاضیات برداشت.وی اصطلاحات منطقی را به نمادهای ریاضی تغییر داد. همچنین بین معنی فلسفی «جوهر» و کاربرد آن به عنوان یک اصطلاح علمی تفاوت قائل شد و ارتباط بین مقولات را با توجه به مابعدالطبیعه و منطق تبیین کرد.
در ریاضیات او کار خیام را در گسترش مفهوم عدد و اعداد گنگ ادامه داد. وی در رسالۀ شکل القطّاع خود خاصیت جابجایی پذیری ضرب بین چند جفت نسبت را نشان داده و اظهار کرده که هر نسبت یک عدد است.طوسی گسترش ریاضیات محاسباتی را نیز آغاز کرد که بعدها توسط جمشید کاشانی پی گرفته شد.
برجستهترین سهم طوسی در ریاضیات، در هندسه بود. طوسی در شکل القطّاع برای نخستین بار مثلثات را بدون استفاده از قضیۀ منلائوس و مستقل از نجوم گسترش داد. این اثر در واقع نخستین رسالهای است که دربارۀ مثلثات به عنوان شاخهای مستقل از ریاضیات محض نوشته شده و در آن همۀ شش حالت ممکن برای مثلث کروی قائم الزاویه بیان شده است.
بیشتر فعالیتها و نوآوریهای طوسی مربوط به نجوم است، او علاوه بر زیج ایلخانی و تحریر مجسطی نقدهایی بر نجوم بطلمیوس داشت و پیشنهادهایی جدید برای توضیح حرکت سیارات ارائه کرده است. نظریۀ «جفت طوسی» او مهمترین انحراف از نجوم بطلمیوسی پیش از دوران جدید است.
طوسی یکی از پیشروترین فیلسوفان دورۀ اسلامی بود که تعلیمات مشائی ابن سینا را پس از حدود دو قرن که تحت الشعاع علم کلام قرار گرفته بود، دوباره زنده کرد. او نخستین مرحلۀ تلفیق تدریجی مکتب مشاء و اشراق را رقم زد.
خواجه نصیر با استفاده از آرای فلسفی ابن سینا کلام شیعه را بر برهانهای عقلی مبتنی کرد. اثر وی به نام تجرید العقائد یکی از مهمترین متون کلامی شیعه است که شرحهای متعددی بر آن نگاشته شدهاست. کتاب تجرید العقائد یکی از نوشتههای پرتاثیر خواجه در دانش کلام است. این کتاب سهم عمدهای در تحول علم کلام داشتهاست و به مدت چند قرن متوالی به عنوان متن معیار محسوب میشدهاست. گفته شدهاست که بسیاری از مکاتب فلسفی همچون مکتب شیراز، نوآوریهای خویش را با توجه به متن این کتاب آشکار کردهاند. در مکتب فلسفی اصفهان تا اندازهای این کتاب در حاشیه قرار گرفت و بیشتر به عنوان متنی کلامی ملاحظه شد. کلام فلسفی هم در میان شیعیان و هم در میان اهل سنت مورد توجه بودهاست چنانکه کتاب طوالع قاضی بیضاوی و مواقف عضدالدیم ایجی نظایر کتاب تجرید در میان اهل سنتاند.
میتوان گفت که در تاریخ اسلام که به دلیل شخصیتهای جامع الاطرافش شناخته شده است، شخص دیگری که هم منجم و ریاضیدانی برجسته و هم متألهی معتبر در شاخۀ مهمی از اسلام باشد، یافت نمیشود.
منابع
چارلز کولستون گیلیسپی(۱۳۹۵)، زندگی نامۀ علیم دانشمندان اسلامی( جلد دوم)، ویرایش غلامحسین صدری افشار و محمد باقری، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
ابوالقاسم قربانی (۱۳۶۵)، زندگی نامۀ ریاضیدانان اسلامی از سدۀ تا سدۀ یازدهم هجری، مرکز نشر دانشگاه شیراز.
مدرس رضوی، محمد تقی (۱۳۵۴)؛ احوال و و آثار نصیرالدین، تهران ، انتشارات بینیاد فرهنگ ایران.
معصومی همدانی، حسین، انوری، محمد جواد (۱۳۹۱)؛ استاد بشر، تهران، مرکز پژوهشی میراث مکتوب.