ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 6 اسفند 1397     |     کد : 186874

روزشمار تاریخ

دوشنبه6اسفند1397-20جمادی الثانی1440-25فوریه 2019

رحلت حكيم و فقيه بزرگوار آيت ‏اللَّه "ميرمحمد حسين شهرستاني" (1275ش)

رحلت حكيم و فقيه بزرگوار آيت ‏اللَّه "ميرمحمد حسين شهرستاني" (1275ش)

رحلت حكيم و فقيه بزرگوار آيت ‏اللَّه "ميرمحمد حسين شهرستاني" (1275ش)

آيت‏اللَّه سيدضياءالدين ميرمحمد حسين بن مير محمدعلي شهرستاني حائري، در حدود سال 1218ش (1256ق) در خاندان اهل علم و از سادات مرعشي مازندراني منتسب به امام سجاد(ع) در كرمانشاه به دنيا آمد. وي پس از طي مقدمات و سطوح عالي حوزوي، در حلقه درس شيخ محمد حسين اردكاني، فقه و اصول را فرا گرفت و پس از سالياني از استاد به دريافت اجازه اجتهاد نائل آمد. آيت‏اللَّه شهرستاني همچنين هيئت و نجوم را از ميرزا باقر يزدي و حساب و هندسه و عروض را از ميرزا عَلاّم هروي حائري آموخت و در اين علوم به تبحر رسيد. ايشان در پنجاه سالگي به زيارت مشهد رضوي رفت و چون به تهران آمد، مورد استقبال مردم واقع شد و تدريس در يكي از مدارس تهران به او واگذار شد. اما ايشان به كربلا بازگشت و علاوه بر تدريس و تاليف، مرجعيت جمعي از شيعيان را برعهده گرفت. اين محقق، اديب و شاعر امامي، از دوازده سالگي شروع به تاليف نمود و در طول حيات علمي خويش، در حدود هشتاد اثر ارزنده از خود به يادگار گذاشت كه برخي از آثار ايشان شامل كتب: الاستصحاب، اصل الاصول، تحقيقُ الاَدِلّة، تَذكِرَةُ النَّفس و لُبابُ الاجتهاد و... مي‏باشند. آيت‏اللَّه ميرمحمدحسين شهرستاني حائري سرانجام در ششم اسفند 1275ش (3 شوال 1315ق) در پنجاه و هفت سالگي بدرود حيات گفت و در رواق حسيني، نزديك ديوار شهدا به خاك سپرده شد.

شهادت سردار "حميد باكري" قائم‏مقام لشكر 31 عاشورا در جزيره مجنون(1362ش)

در آذر سال 1334 در شهرستان اروميه چشم به جهان گشود . در سنين كودكي مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سيكل و اول دبيرستان را در كارخانه قند اروميه و بقيه تحصيلاتش را در دبيرستان فردوسي اروميه به پايان رساند. بعلت شهادت برادر بزرگش علي كه بدست رژيم خونخوار شاهنشاهي انجام شده بود با مسائل سياسي و فساد دستگاه آشنا شد . بعد از پايان دوران خدمت سربازي در شهر تبريز با برادرش مهدي فعاليت موثر خود را عليه رژيم آغاز كرد و خود سازي و تزكيه نفس شهيد نيز بيشتر از اين دوران به بعد بوده است . ا هجرت امام«مد ظله العالي»به پاريس عازم پاريس مي شود و از آنجا هم جهت آوردن اسلحه به سوريه مي‌رود و با پيروزي انقلاب اسلامي به ايران مراجعت، جهت پاسداري از دستاوردهاي انقلاب اسلامي در مراكز نظامي مشغول فعاليت مي‌شود و با تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در سال 57 به عضويت سپاه درآمده و به عنوان فرمانده عمليات با عناصر دست‌نشانده امپرياليسم شرق و غرب كه در گروهكها و احزابي كه بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب شروع به فعاليت كرده بودند به مبارزه مي‌پردازد . در عمليات پاكسازي منطقه سرو و آزادسازي مهاباد ، پيرانشهر و بانه نقش مهم و اساسي داشته و در آزاد سازي سنندج با همكاري فرمانده عملياتي منطقه با استفاده از طرحهاي چريكي كمر ضد انقلاب وابسته و ملحد را در منطقه شكسته و باعث گرديد كه سنندج پس از مدتها آزاد گردد شهيد با فرمان امام مبني بر تشكيل ارتش بيست ميليوني مسئول تشكيل و سازماندهي بسيج اروميه شد ودر اين مورد نقش فعالانه و موثري ايفا نمود . هميشه از بسيجي‌ ها و از قدرت الهي آنها سخن مي گفت . با شروع جنگ تحميلي جهت مبارزه با بعثيون كافر به جبهه آبادان شتافت و دو ماه بعد مراجعت نمود . مدتي در شهرداري بصورت افتخاري در سمت مسئول بازرسي مشغول خدمت گرديد و چون كار اداري نتوانست روح بزرگ او را آرام كند مجدداً عازم جبهه آبادان شد و فرماندهي خط مقدم ايستگاه 7 آبادان را بعهده گرفته و به سازماندهي نيروهاي مردمي پرداخت . وي در زمره خاطراتش كه از بسيجي ها صحبت مي‌كرد مي‌گفت كه دو سه تا نوجوان بودند هر هر قدر اصرار كرديم كه پشت جبهه كار كنند قبول نكردند و شروع كردند به گريه كردن كه بايد ما در خط مقدم باشيم و مي‌گفت : اينها به انسان نيرو مي دهند و باعث تقويت ايمان در آدمي مي‌شوند . بعد از بازگشت مرتب از مزاياي جنگ كه بقول امام اين جنگ يك نعمت است كه فرزندان اين مملكت را الهي كرده و آنها را از زندگي دنيايي به معنويت كشانده است . حميد براي مدتي از سوي جهاد سازندگي مسئوليت پاكسازي مناطق آزاد شده كردنشين در منطقه سرو را عهده دار گرديد كه در آن شرايط كمتر كسي مي‌توانست چنان مسئوليتي را بپذيرد . سپس بعنوان مسئول كميته برنامه ريزي جهاد استان تعييين شد و چون در هر حال جنگ را مسئله اصلي مي‌دانست و مي‌انديشيد كه در جبهه مفيدتر است حضور دائمي‌اش را در جبهه هاي نبرد با صدام متجاوز از عمليات فتح‌المبين شروع نمود ، در عمليات بيت‌المقدس فرمانده گردان تيپ نجف اشرف بود و با تلاشي كه نمود نقش موثري در گشودن دژهاي مستحكم صداميان در ورود به خرمشهر را داشت و بالا‌خره با لشكر اسلام پيروزمندانه وارد خرمشهر شد و بعد از عمليات رمضان براي فعاليت دائمي در سپاه پاسدارن مصمم گرديد . در عمليات موفقيت‌آميز «مسلم‌بن‌عقيل» بعنوان مسئول خط تيپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار يادآور صبوري و شجاعت ياران امام حسين (علیه السلام ) بود كه چندين بار خودش در جنگ تن به تن و پرتاب نارنجك دستي به صداميان شركت نمود و از ناحيه دست مجروح شد و بر حسب شايستگي كه كسب نمود از طرف فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عنوان فرمانده تيپ حضرت ابو‌الفضل (علیه السلام ) منصوب گرديد . بعد از عمليات والفجر مقدماتي بعنوان معاون لشكر 31 عاشورا راه مولايش حسين بن علي (علیه السلام) را ادامه داد استقامت و تدابيرش در مقابل صداميان هميشه براي يارانش الگو بود شركت در عملياتهاي والفجر 1 و2 و4 از افتخاراتش بود كه هميشه دوش بدوش برادران رزمنده بسيجي‌اش در خطوط اول حمله شركت داشت و با خونسردي زيادي كه داشت هميشه فرماندهان زير دستش را به استقامت و تحمل شدايد صحنه هاي نبرد ترغيب مينمود و به آنها ياد مي‌داد كه چگونه با دست خالي از امكانات مادي در مقابل دشمن كه سراپا پوشيده از زره و پيشرفته ترين امكانات جنگي عصر حاضر مي‌باشد فقط بااتكاء به ايمان و روش حسيني بايد جنگيد .

رحلت "شيخ عبداللَّه مازندراني" از مبارزان مشروطه(1330 ق)

آيت اللَّه حاج شيخ عبداللَّه بن محمدنصير گيلاني مازندراني نجفي، عالم امامي و از مراجع تقليد بود. وي در طالش متولد شد و در نجف وفات يافت. در محضر درس ميرزا حسين خليلي و در نجف در محضر شيخ مرتضي انصاري، سيدحسيني كوه كمري و ميرزا حبيب‏اللَّه رشتي كسب علم نمود. شيخ عبداللَّه مازندراني در نهضت ملي ايران و تبديل اوضاع سلطنت استبدادي به مشروطه نقش مؤثري داشت و از اركان اين نهضت به شمار مي‏رفت. هِبَةُ العباد في يِوم المَعاد و كتاب طلاق از اوست.
انحلال پيمان ورشو توسط كشورهاي عضو (1991م)

انحلال پيمان ورشو توسط كشورهاي عضو (1991م)

پيمان ورشو كه نام اصلي آن، پيمان كمك متقابل كشورهاي اروپاي شرقي است، در چهاردهم ماه مه 1955م توسط كشورهاي بلوك شرق و با اقتباس از پيمان دفاعي ناتو در اروپاي غربي و امريكا، در شهر ورشو پايتخت لهستان تأسيس شد. پيمان ورشو، سازمان نظامي واحدي براي اين كشورها بود كه از مسكو هدايت مي‏شد و كشورهاي عضو، متعهد بودند، در صورتي كه يكي از اعضاي پيمان در اروپا مورد تجاوز و حمله نظامي قرار گيرد، به دفاع از آن كشور اقدام كنند. پيمان ورشو كه به مدت 20 سال منعقد شده بود ظاهراً براي دفاع از كشورهاي سوسياليست اروپاي شرقي در برابر تهاجم احتمالي از غرب به وجود آمد، ليكن نيروهاي اين پيمان در نخستين دوره حيات آن، دوبار براي سركوبي نهضت‏هاي استقلال‏طلبانه در دو كشور عضو شامل مجارستان و چكسلواكي وارد عمل شدند. پيمان ورشو در سال 1975م براي مدت 20 سال ديگر تمديد گرديد. اما در آستانه فروپاشي شوروي در سال 1991م وزراي امور خارجه و دفاع كشورهاي لهستان، مجارستان، روماني، بلغارستان، چكسلواكي و شوروي، معاهده‏اي امضا كردند كه بر اساس آن، تعهدات اين كشورها در پيمان ورشو پس از فعاليت 36 ساله اين پيمان، لغو شد. هم‏چنين فرماندهي عالي متحد، ستاد مشترك و كليه سازمان‏هاي وابسته به اين پيمان، منحل اعلام گرديدند.


نوشته شده در   دوشنبه 6 اسفند 1397  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode