الحاق ايران به قرارداد جهاني آزادي تبادل افكار يونسكو(1344ش)
در چنین روزی در سال 1344 ه ش ایران به قرار داد جهانی آزادی تبادل افکار یونسکو ملحق شد . قرن بیستم عصر آزادی اطلاعات نام گرفت و با از هم پاشیدگی موانع و ایجاد امکان ارتباط فرامرزی افراد با یکدیگر و جهانی شدن اقتصاد، فرهنگ، سیاست ، افراد در معرض ارتباطات بیشتری قرار گرفتند که پیش از این چنین امری تا این اندازه سابقه نداشته است. یونسکو به عنوان نهاد بین المللی ، تا کنون عهده دار چنین مسوولیتی بوده است . ایران نیز در در سال 1344 با پیوستن به این قرار داد سعی کرد خود را در مسیر های مختلف اطلاعاتی پدید آمده ، قرار دهد . در دوره سلطنت پهلوی ها در ایران هیچ نشانه ای از آزادی نبود زیرا نه آزادی مطبوعات وجود داشت و نه آزادی بیان و نه آزادی احزاب و تجمعات برای بیان افکار. پیوستن رژیم به این قرارداد فقط برای ظاهر سازی بود .
درگذشت نويسنده، محقق و مترجم شهير ايراني استاد "مجتبي مينَوي" (1355ش)
استاد مجتبي مينَوي در سال 1282 ش در تهران به دنيا آمد و در كودكي به همراه پدر به سامرا رفت. تحصيلات ابتدايي را در سامرا و سپس در تهران، و تحصيلات عالي را در دارالفنون، دارالمعلّمين مركزي تهران، كالج سلطنتي و مدرسه مطالعات آسيايي و آفريقايي لندن گذراند. او در حدود سال 1305 ش، در مجلس شوراي ملي، سمت تندنويسي داشت و از آن پس به رياست كتابخانه ملي رسيد. مينوي پس از مدتي راهي پاريس شد و همراه با سيدحسن تقيزاده، سياستمدار دوران مشروطه، به لندن رفت. او در انگلستان به كار تأليف، تدريس و تعليم پرداخت و به مدت ده سال، براي شبكه بيبيسي، گفتار فرهنگي تهيه ميكرد. مينوي پس از بازگشت به ايران در دانشكده ادبيات و الهيات دانشگاه تهران تدريس ميكرد و پس از مدتي بر اثر پافشاري براي عكسبرداري از كتابهاي كتابخانههاي تركيه، به عنوان رايزن فرهنگي ايران در تركيه منصوب شد. استاد مينوي، بيشتر عمر خود را به تحقيق در متون قديمِ ادبي و تاريخي زبان فارسي گذراند و در اواخر عمر، سرپرستي بنياد شاهنامه را بر عهده داشت. از اين استاد برجسته زبان و ادب فارسي، نزديك به چهل كتاب از تأليف و ترجمه و تصحيح و حدود يكصد و شصت مقاله ادبي و انتقادي در مجلات ايراني و خارجي منتشر شده است. پانزده گفتار، شير و خورشيد، داستان هزار دستان و شاهنشاهي ساسانيان از جمله تأليفات و ترجمههاي استاد مينوي ميباشند. استاد مجتبي مينوي در 73 سالگي درگذشت.
تولد "ابوجعفر احمدبن ابراهيم قيرواني" معروف به "ابنجزّار" جغرافيدان، طبيب و فيلسوف مسلمان مغرب زمين(320 ق)
احمد بن ابراهيم بن ابي خالد، معروف به ابن جزار از مشاهير اطباي اسلامي قرن چهارم هجري ميباشد. وي براي رعايت شرافت مقام علم، به خانهي كسي از ملوك و حكام نميرفت و بيماران را تنها در خانهي خود معاينه مينمود. ابن جَزّار بيش از هشتاد سال به قناعت و گوشهگيري زندگي كرد و بر خلاف ديگر پزشكان مغرب، از نزديك شدن به سلاطين خودداري ميكرد. مشهورترين كتاب وي، زادُالمُسافر در طب است كه به چند زبان نيز ترجمه شده است. همچنين كتب الاعتماد، طِبُّ الفقرا و نيز كتاب اخبارُ الدّولَه در ظهور حضرت مهدي(عج) به مغرب از آثار ابن جزّار ميباشند. مرگ اين طبيب مسلمان، در اوايل قرن پنجم هجري روي داد.
امضاي قرارداد صلح معروف به "مصالحه صد ساله" ميان ايران و روم (422م)
ايران و روم به عنوان دو امپراتوري قدرتمند زمان، در طول حكومت خود، به بهانههاي گوناگون به متصرفات يكديگر حمله ميكردند و با امضاي قراردادي به اين جنگها خاتمه ميدادند. يكي از جنگهاي بين دو كشور كه در سال 421م با حمله روم آغاز شد، به بهانه آزار و اذيت مسيحيان ايران و نيز فرار برخي از آنان به روم به وقوع پيوست. در اين حال پس از آنكه ماموريت فرستاده پادشاه وقت ايران به بيزانس براي استرداد فراريان ناموفق ماند و امپراتور روم نسبت به عقوبت فراريان در صورت بازگشت به ايران اظهار نگراني نمود، لاجرم كار به جنگ كشيده شد. از آن طرف، كارگران رومي در ايران به حبس افتاده و اموال آنها نيز توقيف شد. در اين جنگ، هر دو طرف قادر به شكست دادن طرف مقابل نبودند اما در نهايت سردار رومي ضمن آتش زدن ادوات جنگي، به خاك روم عقبنشيني كرد. گرچه ايران دراين جنگ پيروز نشد، اما چهره لشكر شكست خورده نيز به خود نگرفت تا اينكه سپاه روم تقاضاي مصالحه نمود. سرانجام در 27 ژانويه سال 422م، قرارداد صلحي به مدت صد سال بين دو طرف منعقد شد. بر اساس اين قرارداد كه به مصالحه صد ساله شهرت يافت، مسيحيان در ايران و زرتشتيان در روم از آزادي عمل در اعتقادات مذهبي برخوردار شدند. همچنين امپراتوري روم موظف شد هزينه حفظ معابر ايران را در برابر طوايف مخالف برعهده داشته باشد. اين هزينه از ديدگاه روميها نوعي باجخواهي ايران تلقي ميگرديد و گاهي از پرداختن آن شانه خالي ميكردند. قرارداد صد ساله ايران و روم كمتر از بيست سال دوام آورد و آتش جنگ بار ديگر بين دو امپراتوري برافروخته شد.