اعتراف ايتاليا به متجاوز بودن عراق (1366 ش)
در دهم آبان 1366 و در گرماگرم نبرد، وزير وقت امور خارجه ايتاليا كه رياست شوراي امنيت سازمان ملل را بر عهده داشت، طي يك ميزگرد سياسي تلويزيوني، عراق را آغازگر جنگ معرفي نمود و كوتاهي شوراي امنيت را در برخورد با عراق برشمرد. وي در اين ميزگرد گفت: ايرانيها حاضرند يك كميسيون بينالمللي، آغازگر جنگ را معرفي كند و هيچ ترديدي نيست كه اولين حمله از سوي عراقيها انجام شده است. اين واقعيت كه تحولات جنگ، تنها زماني كه صدور نفت به مخاطره افتاد، مورد توجه افكار عمومي قرار گرفت براي دنياي متمدن امروز، يك ننگ است.
اعلام بي طرفي ايران در جريان جنگ جهاني اول (1293 ش)
از حوادث مهم در دوره زمامداري كابينه ميرزا حسنخان مستوفيالممالك صدر اعظم احمد شاه قاجار، آغاز جنگ جهاني اول بود. گسترش جنگ بر وضع داخلي همه كشورهاي جهان، به ويژه ايران كه از موقعيت استراتژيك و سياسي خاصي برخوردار بود تاثيرنهاد. از اين رو، دولت مستوفي الممالك كه هجده روز پس از شروع جنگ جهاني اول، تشكيل شده بود پس از تصويب مجلس شوراي ملي، براي صيانت مملكت از هر گونه حادثهاي، بيطرفي ايران در جنگ جهاني اول را در دهم آبان 1293 ش برابر با 12 ذيحجه 1332 ق مطابق با اول نوامبر 1914م اعلام كرد. وي طي بخشنامهاي از تمام ماموران دولت خواست كه فرمان را به مورد اجرا گذارند و كاري خلاف بيطرفي انجام ندهند، لازمه حفظ بيطرفي ايران اين بود كه وضع يكساني نسبت به متفقين و متحدين وجود داشته باشد و نمايندگان كشورهاي در حال جنگ، در ايران اقدامي عليه هم صورت ندهند، اما چنين نشد. در اين ميان ضعف سياسي حاكمان، اوضاع آشفته داخلي ايران و جنگافروزي و توسعهطلبي كشورهاي درگير جنگ موجب گرديد تا بيطرفي ايران نقض شود. به همين سبب، نيروهاي انگلستان، روسيه و عثماني با لشكركشي به ايران، سرزمينهاي وسيعي را اشغال و خسارتهاي بسياري به كشور و مردم مسلمان ايران وارد كردند. در اين اوضاع، ايران عملاً به يكي از جبهههاي جنگ جهاني تبديل گشت. قسمتي از مملكت را روسها اشغال كرده، قسمتي ديگر تحت سلطه عثماني قرار داشت و بخشي ديگر نيز به تصرف انگليس درآمده بود. همچنين چندي بعد نيز قواي آلمان وارد ايران شدند. دولت ايران كوشش داشت روسيه را قانع سازد تا قواي خود را از شمال ايران خارج سازد و بيطرفي ايران حفظ شود، اما نه روسيه و نه متحدين، توجهي به اين امر نداشتند و پيوسته اهداف خود را به قيمت نابودي استقلال ايران دنبال ميكردند. حاصل اين تجاوزات، قحطي و قتل و غارت مردم ايران بود كه آثار زيانباري بر كشور نهاد.
اعلان جنگ انگليس به ايران در پي تصرف هرات توسط شاه قاجار (1856م)
هنگامي كه انگلستان در سال 1856م درگير جنگ كريمه در اروپا بود، ناصرالدين شاه قاجار، به تحريك و تشويق روسها كه در جنگ كريمه با انگليسيها درگير شده بودند به هرات لشكركشي كرد و با استفاده از گرفتاري انگليس اين شهر را در اول نوامبر 1856م به تصرف خود در آورد. دولت انگليس در همان روز كه هرات به تصرف نيروهاي ايران درآمد، به ايران اعلان جنگ داد. بلافاصله هشت كشتي جنگي انگليس با تعدادي كشتيهاي بخاري و بادي به حركت در آمده و در چهارم دسامبر همان سال، بنادر و جزاير ايران را در خليج فارس مورد حمله قرار دادند. در نتيجه تا پايان سال، جزيره خارك و بندر بوشهر به تصرف نيروهاي انگليسي در آمد و در ژانويه سال 1857م، سربازان انگليسي و هندي با پيشروي در داخل خاك ايران، تا ناحيه كرمان پيش رفتند. در همين احوال، قواي انگليس در حوالي خرمشهر پياده شدند و كشتيهاي جنگي آنان، اهواز را به تصرف خود در آوردند. ناصرالدين شاه كه از عاقبت كار بيمناك شده بود، با اعزام نمايندهاي به پاريس، خواستار ميانجيگري فرانسه در اين زمينه گرديد. در نتيجه قراردادي در چهارم مارس 1857م منعقد شد كه به موجب آن، دولت ايران تعهد داد كه در برابر خروج نيروهاي انگليس، از ايران، بيدرنگ هرات را تخليه و از هرگونه ادعاي حاكميت و سلطنت بر افغانستان صرف نظر نمايد و ثانياً بندرعباس و چابهار را در ازاء مبلغ ناچيزي اجاره، به واليِ مسقَط در كشور عُمان واگذار كند. بند دوم، موضوعي بود كه به هيچ وجه ارتباطي به اختلافات ايران و انگليس نداشت. با اين حال دولت هراسان ايران، بلافاصله اين قرارداد ننگين را پذيرفت و ناصرالدين شاه بدون اخذ هيچ نتيجهاي، با سرافكندگي، دستور عقبنشيني نيروهاي ايران از افغانستان را صادر كرد. از اين زمان بود كه افغانسان، به كلي از ايران جدا شد و افغانستان تحت الحمايه انگلستان قرار گرفت.