آغاز اشغال خرمشهر توسط قواي متجاوز بعثي عراق (1359 ش)
بعد از ظهر روز دوشنبه 31 شهریور ماه 1359، ناگهان بارانی از آتش بر خرمشهر باریدن گرفت و شهر را غرق در آتش و دود ساخت. برای اغلب مردم بروز چنین وضعی قابل تصور نبود. در واقع پس از حملات هوایی عراق بر فرودگاههای ایران در بعد از ظهر روز 31/6/59، یگانهای زمینی عراق ماموریت خود را شروع کردند. دشمن با شناسایی قبلی از میزان توان و نیروهای مستقر در پاسگاه ها و مرز و اطلاع از نقاط ضعف خودی، اقدام به هجوم کردو قبل از حرکت، اجرای آتش روی پاسگاه های مرزی و جاده های اصلی را تشدید نمود و علاوه بر اجرای آتش توپخانه، تانک ها و خمپاره اندازها ، جاده خرمشهر- اهواز، پاسگاه کیلومتر25 و پاسگاه شلمچه را زیر بمباران هوایی خود گرفت. عراق ابتدا سعی کرد عقبه اصلی خرمشهر یعنی جاده خرمشهر- اهواز را تهدید کند و امکان مقاومت نیروهای مستقر در مرز و پاسگاه های مرزی را خنثی سازد. لازم به ذکر است که مدافعین شهر برای مقاومت با دشواریهای بسیاری مواجه بودند. به نیروهای داخل شهر نه تنها اضافه نمیشد، بلکه با شهادت و مجروح شدن نیروهای موجود، هر لحظه از تعداد آنها کاسته میشد. در این وضعیت، هرچند ادامه مقاومت بسیار دشوار بود اما ترک شهر برای حماسه آفرینانش دشوارتر به نظر میرسید، به همین خاطر مقاومت قدم به قدم سلحشوران مسلمان ادامه یافت تا روز 24 مهرماه که خرمشهر، شهر خون شد و «خونین شهر» نام گرفت.
آغاز هفته پيوند اوليا و مربيان
خانه و مدرسه زماني ميتوانند رسالت آموزشي و تربيتي خاص خود را به نحو مطلوب انجام دهند كه هر يك شناخت تربيتي كافي داشته باشند و نقش تربيتي خاص خود را با بصيرت انجام دهند. در اين راستا انجمن اوليا و مربيان، هيأتي منتخب از پدران و مادران، دانشآموزان و مربيان مدرسه است كه با هدف همكاري در جهت پيشبرد امور آموزش و پرورش دانشآموزان تشكيل ميشود. اين انجمن، پيشنهادها و طرحهاي مفيد را به مدير و مسؤولان مدرسه عرضه ميكند و در اداره بهتر امور، يار و ياور صميمي مديران محسوب ميگردد. انجمن اوليا و مربيان، مظهر همكاري خانه و مدرسه در امر تعليم و تربيت كودكان و نوجوانان است. در هفته پيوند اوليا و مربيان كه از تاريخ 24 تا 30 مهرماه هر سال برگزار ميگردد، پدران و مادران به مدارس دعوت شده و درباره مسائل تربيتي بحث و تبادل نظر نموده و نمايندگان خود را در انجمن براي يك سال برميگزينند. مشاوره و برنامهريزي به منظور تحقق اهداف انجمن؛ همكاري و همفكري با مدير و مربيان مدرسه در مورد برنامههاي اوقات فراغت دانشآموزان و دعوت از اولياي علاقمند به منظور بهرهمندي از خدمات و ياريهاي آنان براي تهيه و تدارك و تكميل امكانات آموزشي - پرورشي مدرسه از جمله مهمترين وظايف انجمن اوليا و مربيان ميباشند.
قتل "ميرزا آقاخان كرماني" از همكاران سيدجمال الدين اسدآبادي (1314 ق)
ميرزا عبدالحسين خان معروف به ميرزا آقاخان كرماني فرزند ميرزا عبدالرحيم بردسيري در سال 1270 ق در كرمان متولد شد. در ابتدا علوم رياضي و طبيعي و حكمت الهي را فرا گرفت سپس از كرمان به اصفهان رفت و پس از مدتي راهي تهران شد. از آنجا به استانبول عزيمت كرد و در روزنامهي اختر به خدمت مشغول شد. ميرزا در آن جا با سيدجمال الدين اسدآبادي همكاري ميكرد. او به جرم شركت داشتن در شورش ارامنه مجبور به ترك استانبول شد و در سال 1314 به امر محمد علي ميرزا به قتل رسيد. از تاليفات او: خطابهها و منشأت كه به صورت رمان و اشعار ميباشد، تاريخ نثري موسوم به آينهي سِكَندري و تاريخ نظمي موسوم به نامهي باستان. ميرزا آقاخان كرماني اعتقاد به اتحاد دول اسلامي داشت و اجراي قانون اسلامي را خواهان بود. وي عقيده داشت كه فقط به وسيلهي قوانين اسلامي ميتوان ريشهي استبداد را از بيخ و بن درآورد و در زايل كردن رسوم ظالمانهي شاهنشاهي به پيش رفت.
تولد "فردريك نيچه" فيلسوف معروف آلماني و صاحب نظريه مرد برتر (1844م)
فردريك ويلْهِلْمْ نيچه، فيلسوف و نظريهپرداز آلماني در 16 اكتبر 1844م در لايْپْزيك آلمان به دنيا آمد. وي از 4 سالگي خواندن و نوشتن را فرا گرفت و پس از طي دروس متوسطه، در دانشگاه بُن ولايپزيگ تحصيل كرد. نيچه مردي فوقالعاده حساس بود و تا حدي فراوان، خودستايى ميكرد. و به عنوان نمونه ميگفت: زماني كه در مورد افلاطون، پاسكال و گوته صحبت ميكنم، حس ميكنم خونشان در رگهاي من جريان دارد. خودش آدمي ضعيف و ناتوان بود، از اينرو، قدرت وحشيانه را به صورت ديني درآورد. تمام عمرش از سر درد و چشم درد رنج ميبُرد، از اينرو دنيا را در روشني تحريف كننده جسم و روحي ناتوان ميديد. شاعر بزرگي بود كه كارش به ديوانگي كشيده بود و با خدا سرِ جنگ داشت كه چرا انسان را ضعيف و ناتوان آفريده است. نيچه همه اديان جهان را نفي و رد كرد و اصول اخلاقيِ دنياي قديم را با آوردن انديشه ابَرمرد، محكوم ساخت. ابرمرد در تفكرات نيچه، غايت وجود عنوان شده و ترتيب زندگاني و اصول اخلاقي را در مسيري عنوان ميكرد كه مرد برتر، ظهور كند. وي بر اين عقيده بود كه تقدس و شفقت با روحِ مهاجمِ مرد برتر ناسازگار است و ميگفت براي ايجاد يك مرد برتر بايد ميليونها نفر از مردم پوشالي و ناتوان را نابود كرد. اين مردِ برتر، همان بود كه نيچه خود ميخواست آنچنان باشد، زيرا خودِ نيچه يكي از آن آدمهاي پوشالي و ناتوان بود. ابرمرد در فلسفه نيچه، زاده اراده انسان و بالاتر از همه ارزشها و خوب و بدهاست و هيچگونه محدوديت اخلاقي ندارد. تنها اصول اخلاقي او، ميل به قدرت است. نيچه با تبيين نگاه انسان به ميمون به عنوان چهرهاي مسخره و نگران كننده، معتقد بود انسان نيز از ديدگاه اَبَرانسان، اين چنين است. يكي ديگر از مفاهيمي كه در فلسفه نيچه، مورد توجه قرار گرفته است، ميل به قدرت ميباشد. انگيزه محوري بشر از ديدگاه نيچه ميل به قدرت بوده و معتقد است كه انيگزههاي بنياديني كه تمامي رفتارهاي ما را باعث ميشود، همگي از اين منبع تغذيه ميشوند. نيچه در كلامي عميق ولي وحشتناك ميگويد: اگرچه طي قرون متمادي ميل به قدرت صورتهاي مختلف يافته اما سرچشمه آن هنوز آتشفشان است. به نظر نيچه آنچه را روزي براي خدا انجام ميداديم امروز براي ماديات و پول انجام ميدهيم و اين همان چيزي است كه بالاترين حس قدرت را در ما به وجود ميآورد. او با خدا و مذهب دشمن بود و نسبت به مسيح(ع) ابراز تنفر ميكرد. او مفاهيم ابدي و آن سوي جهان را ساخته و پرداخته مغز بشر و مفاهيمي پوچ و واهي ميدانست و علاوه بر پشت پا زدن به ارزشهاي اخلاقي معمول، دو نوع اخلاق زير دستان و زِبَرْ دستان را به تصوير ميكشيد. نيچه، هوش و عقل و شعور را اصل و بنياد نميدانست؛ آنچه در نظر او اصيل است، اراده و غريزه است و هوش و عقل، خادم اراده هستند و هوش و شعور و عقل براي خدمت به حيات و زندگي انسان است. او معتقد بود كه اخلاق معنا ندارد و هر كس نوعي اخلاقيات را براي نجات و پيروزي خود در اين دنيا در پيش ميگيرد. در هر حال، همه، خود را ميپرستند و اين يك قانون طبيعي است. بنابراين بشر بايد پرستش خويش را به اوج خود رساند. نيچه داراي آثار مهم و متعددي ميباشد كه افكار و حكم، مسافر و سايهاش، مردم اين بود و اراده معطوف به قدرت، از آن جمله است. وي همچنين در كتاب چنين گفت زرتشت، اغراض و عقايد خود را به صورت افسانهاي آورده كه قهرمانش زرتشت ميباشد. نيچه ميگفت، زرتشت نخستين كسي بود كه اخلاق را آفريد و هم خود اوست كه بايد از اين كار استغفار كند. نيچه در افكار فلاسفه و صاحب نظران قرن بيستم تاثير و نفوذ فراواني نهاد و ميكروب مرگبار فلسفه وي، به بسياري از به اصطلاح ابرمردهاي كذايي قرن بيستم سرايت كرد به طوري كه بسياري از ديكتاتورهاي اين قرن، از پيروان افكار نيچهاند. ده سالِ آخرِ عمر نيچه به جنون و عدم تعادل روحي سپري شد تا اينكه در 24 اوت سال 1900 ميلادي در 56 سالگي درگذشت.
روز جهاني غذا
روز جهانی غذا توسط کشورهای عضو فائو در بیستمین کنفرانس این سازمان در نوامبر سال 1979که در واقع روز تاسیس فائو است نامگذاری شد و همه ساله مراسمی در بیش از 150 کشور جهان برای بزرگداشت آن برگزار میشود. در این روز، سازمانهای بینالمللی، به انگیزه برقراری روابط در زمینه کشاورزی و زمینهسازی برای جلوگیری از فقر و گرسنگی و نابودی محیطزیست، تلاش میکنند. استفاده از تجربیات، نحوه تغذیه، انتقال فنآوری از کشورهای توسعهیافته به کشورهای در حال توسعه، موجب رونق و پیشرفت در صنعت مواد غذایی در ملل جهان سوم میشود. روز جهانی غذا، تلنگری برای بیداری وجدان های به خواب رفته و روز همدردی با گرسنگانی است که از ابتداییترین حق زندگی، یعنی غذا محرومندو در این محرومیت، دستان بیتوانشان از دامان زندگی کوتاه میشود. روز جهاني غذا را با مصرف درست غذا و جلوگيري از اسراف پاس داريم و هنگام دور ريختن غذا به فکر گرسنگاني که اين غذا مي توانست آنها را از مرگ نجات دهد، باشيم.