جام جم آنلاين: در تعريف از مهارتهاي مقابلهاي كه يكي از مهارتهاي اساسي زندگي است، ميتوان گفت مقابله عبارت است از تلاشهاي فكري، هيجاني و رفتاري فرد كه هنگام روبهرو شدن با فشارهاي رواني به منظور تحمل كردن يا به حداقل رساندن عوارض استرس به كار گرفته مي شود و تدابير مقابلهاي افكار و رفتارهايي هستند كه پس از روبهرو شدن فرد با رويدادهاي استرسزا به كار گرفته ميشوند.
انچه تحت عنوان مهارتهاي مقابلهاي مطرح ميشود در واقع همان روشهاي برخورد با مسائل است كه از طرف فرد به طور آگاهانه انجام ميشود و نتيجه آن حل مشكل و دور ماندن از آسيبهاي ناشي از بحرانهاي روحي پيش آمده است. در اين ميان مقابلههاي ناكارآمد نيز تلاشهايي هستند كه اگرچه براي مقابله با شرايط دشوار به كار گرفته ميشوند ولي نوعا به بدتر شدن اوضاع و پيچيدهتر شدن وضعيت منجر ميشوند مانند افرادي كه براي كاستن از استرس به مواد مخدر روي ميآورند.
در مورد نحوه استفاده نوجوانان از مهارتهاي مقابلهاي اكثر محققان بر اين باورند كه حوادث استرسزا در زندگي كودكان و نوجوانان تا حد زيادي با مشكلات رفتاري و هيجاني آنها ارتباط دارد و كوششهاي نوجوانان براي حل مسائل و مشكلات موجود در زندگيشان با كاهش اثرات منفي ناشي از حوادث استرسزاي محيطي مانند مشكلات در روابط بين فردي و مشكلات تحصيلي ارتباط دارد. براي مثال در رابطه با مكانيسم حل مساله در نوجوانان، توانايي در پيدا كردن مجموعهاي از راهحلهاي گوناگون محتواي اصلي روش مقابلهاي حل مساله است و تحقيقات نشان داده كه اين مساله با سازگاري رفتاري در كودكان و نوجوانان ارتباط زيادي دارد.
به اين صورت كه نوجواناني كه مشكلات رفتاري و هيجاني بيشتري دارند معمولا از راهحلهاي كمتري استفاده ميكنند و برعكس نوجواناني كه مشكلات كمتري دارند معمولا سعي ميكنند براي حل مسائل خود به راهحلهاي بيشتري بينديشند و از بين آنها بهترين را انتخاب كنند.
براي حل تنشهاي موجود و ارائه راهحلهاي مناسب 3 عامل اساسي يعني فهم و درك موقعيت استرسزا، انجام دادن راهكارهاي مناسب و بالاخره توانايي در جهت كنترل هيجانات ناشي از اين فشار نقش مهمي را ايفا ميكنند. اين تقسيمبندي اغلب تحت عنوان كلي مقابلههاي متمركز بر هيجان و مقابلههاي متمركز بر مساله (مشكل) طبقهبندي ميشود.
مقابلههاي متمركز بر هيجان شامل عملكردهايي همچون درخواست حمايت از ديگران، تلاش فرد براي نگران نبودن و توجه به موضوعات مثبت به منظور كاهش هيجانات منفي ناشي از آن استرس است و مقابلههاي متمركز بر مساله شامل جستجوي اطلاعات، جستجوي حمايت اجتماعي و كوشش براي عمل كردن به روش ديگر جهت حل آن مشكل و در نهايت دوري از موقعيتهاي استرسزاست. در حقيقت افراد با استفاده از روشهاي مقابلهاي هيجان مدار ابتدا بر هيجانات ناشي از يك استرس غلبه ميكنند و سپس در شرايط مساعد با استفاده از روشهاي مقابلهاي مسالهمدار اين مشكلات را از ميان برميدارند.
روشهاي مقابلهاي مناسب
1 ـ روش فعال بر مبناي شناخت مساله:
افرادي كه اين روش را به كار ميبرند مشكلات را آسان ميگيرند، اضطراب كمتري دارند و به همين دليل نتيجه بهتري نيز ميگيرند. اين افراد از اعتماد به نفس بالايي برخوردارند. احساسات خود را براحتي بيان ميكنند، از ديگران كمك ميخواهند، از ناملايمات درس ميگيرند، شوخطبعي را پيشه ميكنند و با حفظ ايمان و اعتماد به نفس احساسات خود را كنترل ميكنند.
2 ـ روش خويشتندارانه:
افراد در اين روش از اعتماد به نفس خوبي برخوردار بوده و سعي ميكنند همواره بر احساسات و هيجانات خود مسلط باشند. عجلهاي براي مقابله ندارند و خيلي زود، هنگام بروز مساله و مشكل روحيه خود را نميبازند.
3 ـ روش حمايتجويانه:
افرادي كه از روش حمايتجويانه استفاده ميكنند هنگام مواجهه با مشكل براحتي از ديگران كمك ميخواهند، با كساني كه تجربه مشابهي داشتهاند مشورت مينمايند و سعي ميكنند از حمايت عاطفي، مالي و فكري دوستان و اقوام استفاده كنند.
مقابلههاي ناكارآمد
اين دسته از مقابلهها، مجموعهاي از شيوههاي مقابلهاي را در بر ميگيرد كه اگرچه براي كاهش موقعيتهاي فشارزا به كار گرفته ميشوند ولي متاسفانه وضع را بدتر ميكنند. برخي از اين مقابلهها به شرح ذيل هستند:
ـ پرداختن به احساسات دردناك از طريق تفكر آرزومندانه:
اين مقابله شيوهاي براي خنثي كردن آنچه اتفاق افتاده، است و با عباراتي از قبيل «اي كاش حقيقت نداشته باشد كه» شروع ميشود. در اين حالت زمان و فرصتي كه ميتوانست براي يافتن راههاي جديد مواجهه با واقعيت و مشكل پيش آمده مورد استفاده قرار بگيرد به هدر ميرود.
ـ استفاده از دارو براي فرار از رنج:
گاهي اوقات افراد براي رهايي از رنج ناشي از استرسها و بحرانها از داروهايي مانند الكل، نيكوتين، ترياك، هروئين و مسكنهاي خوابآور و ضدافسردگي بدون تجويز پزشك استفاده ميكنند.
ـ تفكر منفي:
در اين حالت فرد به طور غير واقعگرايانهاي بر موارد منفي مشكل تاكيد كرده و مشكلات را بيشتر از آنچه هست و به صورت غيرقابل حل ارزيابي ميكند.
ـ رفتارهاي تكانشي:
اين دسته از رفتارها به شيوه خاصي از مقابله اطلاق ميشود كه طي آن فرد بدون فكر، انديشه و ارزيابي درست از آنچه رخ داده يا رخ خواهد داد فورا دست به اقدام و عمل ميزند و باعث بدتر شدن وضعيت ميشود.
ـ عدم درگيري ذهني و رفتاري:
در اين نوع مقابله فرد با انجام رفتارهاي متنوع و متفاوت خود را مشغول ميكند و به اين وسيله سعي ميكند به مساله فكر نكند. (مانند فرار از مساله به صورت خوابيدن يا تماشاي تلويزيون)
ـ مقابله به صورت انكار:
در اين مقابله فرد به گونهاي برخورد ميكند كه انگار مسالهاي روي نداده است غافل از اين كه انكار واقعيت رخ داده و حادثه پيش آمده بر وخامت مساله ميافزايد و مانع مقابله موثر بعدي ميشود.
اضطراب و مهارتهاي مقابله با آن
همه ما در مواقعي از زندگي خود احساس اضطراب ميكنيم. اضطراب به گونهاي عمل ميكند كه بدن را براي دفاع بسيج كرده و به ما دستور ميدهد تا مراقب بوده و از خود محافظت كنيم. برخي از عوامل همچون كمالگرايي، نياز افراطي به مورد تاييد قرار گرفتن و نياز افراطي بر كنترل اغلب زمينه بروز اضطراب را فراهم ميسازند.
در مورد كمالگرايي ميتوان گفت افراد هنگامي مضطرب ميشوند كه بيدليل توقعات بالايي دارند و زمان زيادي را صرف نگراني در مورد مسائل بياهميت ميكنند.
نكته: اكثر محققان بر اين باورند كه حوادث استرسزا در زندگي كودكان و نوجوانان تا حد زيادي با مشكلات رفتاري و هيجاني آنها ارتباط دارد و كوششهاي نوجوانان براي حل مسائل و مشكلات موجود در زندگيشان با كاهش اثرات منفي ناشي از حوادث استرسزاي محيطي ارتباط دارد
گاه نيز افراد زماني كه احساس ارزشمند بودن خود را براساس نحوه رفتار ديگران ميسنجند، دچار اضطراب ميشوند. نياز افراطي براي كنترل نيز اضطراب و نگراني را براي افراد به همراه دارد چرا كه اين دسته از افراد هنگامي كه كنترل دارند به دليل آن كه نميدانند كه اين كنترل داشتن چقدر دوام خواهد داشت، مضطرب ميشوند.
براي رويارويي با اضطراب 4 اصل را در نظر داشته باشيد:
ـ فردي اجتنابكننده نباشيد، چرا كه اجتناب در كوتاه مدت اضطراب را تخفيف ميدهد، اما در درازمدت باعث زيان ميشود. مخفي كردن خود از افراد، مكانها و وظايف اضطرابزا در كوتاهمدت يك عامل تقويتي قوي محسوب ميشود، اما به مرور ماندگار خواهند بود.
ـ از رويارويي مثبت استفاده كنيد، در اينجا 2 دليل مناسب براي استفاده از رويارويي مثبت با اضطراب وجود دارد، اول اين كه رويارويي راهي براي از بين بردن حساسيت شما نسبت به افراد، مكانها يا وظايفي است كه زندگيتان را دشوار ميسازند و دوم اين كه رويارويي مثبت برخود انگاره شما تاثير ميگذارد.
ـ تسلط مدار باشيد. براي تسلط مدار بودن بايستي ياد بگيريد كه توجهتان را بر كاري كه پيشرو داريد متمركز كنيد و خود را مجبور كنيد از فكر كردن در مورد ترديدهايي كه نسبت به خود داريد و همچنين ايدههاي منفي ديگري كه مانع از عملكردتان ميشود، دوري كنيد.
ـ يادداشتبرداري كنيد، سعي كنيد در هنگام كار كردن بر روي اضطراب خود يادداشت برداريد. اين كار ايده صحيحي از اين كه «چه موقع» و «كجا» مضطرب ميشويد به شما ميدهد و به شما كمك خواهد كرد تا تعيين كنيد كه كدام يك از مهارتهاي رويارويي مناسب و كدام يك مناسب نيستند.
خشم و مهارتهاي مقابله با آن
ما انسانها زماني خشم خود را نشان ميدهيم كه در معرض تهديد، ناكامي، آسيب يا ضايع شدن حقمان قرار ميگيريم. خشم ممكن است به شكلهاي مختلفي بروز نمايد، اما كنترل آن يكي از ضروريات زندگي ماست. درواقع بسته به ماهيت و باورهايي كه اساس خشم را تشكيل ميدهند، خشم ميتواند مناسب يا نامناسب باشد.
برخي تكنيكهاي مهم مقابله با خشم عبارتند از:
ـ تقويت عزت نفس
ـ خويشتنپذيري و دگرپذيري
ـ كاهش حساسيت
ـ عجول نبودن در قضاوتها
ـ بخشش خود و ديگران
ـ تغيير محيط
ـ پرهيز يا كاهش حسادت
ميتوان گفت، اگر نسبت به افكار و نظريات خود تعصب نشان ندهيم، انعطافپذيري داشته باشيم و به همياري و همكاري اهميت دهيم، هيچگاه دچار خشم نخواهيم شد. چنانچه براي مشكل پيش آمده سعي كنيم بدون عجله راهحلهايي بيابيم، نظرات خود را روشن بيان كنيم، براي انجام كارهاي خود برنامهريزي نماييم و در صورت نياز از دوستان و افراد متخصص و مطمئن كمك بگيريم، گرفتار خشم نخواهيم شد.
كمرويي و مهارتهاي مقابله با آن
در تعريف كمرويي ميتوان گفت كمرويي يعني دستپاچه شدن در مقابل افراد و احساس ناراحتي كردن در حضور ديگران.
علت پيدايش اختلال كمرويي ميتواند وراثت، يادگيري از والدين، انتقاد زياد والدين از كودك، توقع بيش از توان كودك و... باشد. نشانههاي كمرويي افراد شامل مهارتهاي اجتماعي ضعيف، عرق كردن در هنگام صحبت، گوشهگير بودن، داشتن احساس بيكفايتي، دشواري در صحبت با غريبهها و شك و ترديد داشتن نسبت به تواناييهاي اجتماعي خود است.
راههاي عمومي مقابله با كمرويي
* از فكر كردن به اين مساله كه آيا ديگران مرا تحسين يا تاييد خواهند كرد، دوري كنيد.
* سعي كنيد حالتهاي اضطراب، تشويش و خود ترديدي را در وجودتان بشناسيد و خود را آرام سازيد.
* سعي كنيد از ملاقات با افراد جديد هراس نداشته باشيد.
* مهارتهاي اجتماعي جديدي را بياموزيد و احساس اطمينان و اعتماد بيشتري كسب نماييد.
* مهارتهاي مكالمهاي خود را بهبود بخشيد و با ويژگيهاي مكالمه مطلوب آشنا شويد.
معصومه اسدي / جامجم