ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 6 دي 1404
شنبه 6 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 13 مرداد 1397     |     کد : 184521

روز شمار تاريخ

شنبه13مرداد1397-22ذی القعده 1439- 4 آگوست 2018

تشكيل پليس جنوب در پي انعقاد قرارداد 1915 ميان روسيه و انگليس (1294 ش)

تشكيل پليس جنوب در پي انعقاد قرارداد 1915 ميان روسيه و انگليس (1294 ش)

با گسترش شعله‏هاي جنگ جهاني اول، دولت‏هاي روس و انگليس كه نفوذ آلمان‏ها را در ايران بر خلاف منافع خود مي‏ديدند، در قراردادي محرمانه، منطقه بي‏طرف ايران را كه در قرارداد 1907 م پيش‏بيني شده بود، ميان خود تقسيم و توافق كردند براي حفظ منافع خود در ايران، قشوني تشكيل دهند. از اين رو، روس‏ها نيروي قزاق را به استعداد يازده هزار نفر با فرماندهي خود ايجاد كردند و دولت انگلستان، قوايي درجنوب كشور به نام پليس جنوب تشكيل داد. افسران انگليسي در رأس پليس جنوب و افراد داوطلب هندي و ايراني، سربازان آن را تشكيل مي‏دادند. وظيفه اصلي اين پليس، تخليه جنوب ايران از آلمان‏ها و عوامل آنها بود. پس از اين قرارداد محرمانه، روس‏ها تا اصفهان پيش روي كردند و قلمرو نفوذ خود را از تهران به اصفهان گسترش دادند.

اعزام سپاهيان انگليسي و هندي به جنوب ايران و تشكيل پليس جنوب (1290 ش)

در زمان صدارت مستوفي الممالك كه دولت درصدد اعاده امنيت و ايجاد رفاه براي مردم بود، دولت انگليس با تباني دولت روسيه اخطاريه شديدي براي دولت ايران فرستاد و با اشاره به ناامني‏ها و دستبردها به قافله‏ها و اموال بازرگانان انگليسي و هندي متذكر شد كه با اين روند، دولت انگلستان خود را ناگزير مي‏بيند تا در جنوب ايران و فارس، قواي نظامي تشكيل دهد و سازماني شبيه قزّاقخانه كه روس‏ها در شمالِ كشور اداره مي‏كند، در جنوب سازماندهي كنند. در اين اخطاريه آمده بود كه هزينه نگهداري اين قشون را دولت ايران بايد از محل سود گمرك جنوب و ماليات فارس تأمين كند. هر چند مجلس در برابر اين خواست نامشروع، انگليسي‏ها مقاومت كرد ولي با شروع جنگ جهاني اول، استعمارگر پير، خود را به ايران تحميل نمود و پس از مدتي، پليس جنوب را در اين منطقه تشكيل داد.

درگذشت احمد راد نويسنده و مترجم معاصر (1363ش)

احمد راد ملقب به بصيرديوان، فرزند حاج‌ميرزا مصطفي بود. چهارده ساله بود كه پدرش درگذشت و سرپرستي خواهر و برادر و مادر را به عهده گرفت. او تحصيلات خود را در مدرسه علميه‌اي در باغ نگارستان و سپس در مدرسه آليانس فرانسه طي نمود. وي به‌هنگام تحصيل در مدرسه آليانس و تكميل تحصيلات، به شغل معلمي نيز پرداخت و در مدارس ملي به كار تدريس اشتغال يافت و پس از مدتي، به خدمت وزارت معارف درآمد - و مدتي تصدي وزارت معارف را بر عهده داشت - وي در اين زمان، مأموريت‌هايي را به شهرهاي رشت، شيراز و مشهد عهده‌دار شد. در ضمن مأموريت به رشت بود كه تصميم گرفت به جنگل كسما برود؛ در آنجا به سراغ ميرزاكوچك‌خان جنگلي رفت. ميرزا او را مأمور دريافت گمرك انزلي كرد. وي در زمان تصدي گمرك انزلي بدون چشم‌داشت به درآمد گمرك، وظايف خود را انجام داد. پس از آن، راد مجدداً به معلمي پرداخت و مسئوليت‌هايي را تحت عناوين معاون و سپس رياست فرهنگ شهرستان‌ها، بازرس عالي وزارتي، رياست آموزش ابتدايي و... را به عهده گرفت. وي هم‌چنين از سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۵۸ش - كه به‌علت ناتواني جسمي از مشاغل رسمي كناره‌گيري كرد - مستوفي مدرسه شهيد مطهري (سپهسالار سابق) بود. احمد راد مقاله‌هاي بسياري را از زبان فرانسه ترجمه كرده است كه بيش‌تر آن‌ها در مجله "يغما" به چاپ رسيده‌اند. از او بيش از سي اثر به يادگار مانده است. احمد راد سرانجام در ۱۳ مرداد ۱۳۶۳ش در تهران دار فاني را وداع گفت و به ديار باقي شتافت. از جمله آثاري که از احمد راد به‌جا مانده‌اند، مي‌توان به «آگهي دل از آينده؛ آيا رمز وراثت كشف شده است؟؛ آيا عمر آدمي به ۱۵۰ سال خواهد رسيد؟؛ از اتم چه مي‌دانيم؟؛ از حيوانات هواشناسي بياموزيم؛ از سنجاب تقليد نكنيد؛ از هر خرمني خوشه‌اي؛ انسان برتر از انسان‌ها؛ پيدايش حيات بر روي زمين؛ پيروزي بزرگي در زيست‌شناسي؛ پيروزي‌هاي تازه در كشف اسرار مغز؛ ترقي معجزه‌آساي ژاپن؛ تعيين ارزش اصول اخلاقي هر نسل؛ تولد عيسي؛ جهاني كه در آن زندگي مي‌كنيم؛ چرا با بيني نفس مي‌كشيد؟؛ چرا جان كلن به خدا ايمان آورد؟؛ حدود قوه ادراك آدمي؛ خطرات فرود آمدن بر روي ماه؛ خواب ديدن از نظر علمي؛ درسي كه آموختيم؛ دستورهايي براي صد سال عمر كردن؛ زخم چگونه التيام مي‌پذيرد؟؛ زندگي شگفت‌انگيز موريانه؛ ساعت چند است؟؛ صد سال عمر كنيد با نشاط جواني؛ كشف زبان حيوانات؛ گردباد حيرت‌انگيز جهان؛ ممكن است شما جوان‌تر ا‌ز آن باشيد؛ نسخه‌اي براي گوارا كردن زندگي؛ نيوتن؛ يك ماشين الكترونيك در مغز بشر» اشاره کرد.

وفات "ابن نفيس" طبيب مسلمان و كاشف گردش ريوي خون(687 ق)

علاءالدين علي ابن نفيس دانشمند و طبيب مسلمان در دمشق به دنيا آمد و در زادگاهش به تحصيل علوم اسلامي پرداخت. او علم طب رانزد دانشمندان مشهور آن عصر فراگرفت و پس ازمطالعه و تحقيقات عميق در اين رشته مهارت بسياري پيدا كرد. يكي از نخستين كتاب‏هاي ابن نفيس شرح تشريح القانون نام دارد كه گردش ريوي خون را شرح داده است. كشف اين گردش خون، مربوط به سه قرن قبل از زماني است كه توسط دانشمندان اروپايي ارايه شده است. به همين جهت، بنا به نظر برخي از محققان، دانشمندان اروپايي، اين نظريه را از ابن نفيس اقتباس كرده‏اند. كتاب الشامل، يكي ديگر از آثار اوست كه درباره‏ي تكنيكِ جراحي، بحث‏هاي قابل توجهي دارد.

آغاز صدارت "اميركبير" صدراعظم با كفايت ناصرالدين شاه قاجار(1264 ق)

پس از مرگ محمدشاه قاجار، پسرش ناصرالدين ميرزا كه شانزده سال داشت به شاهي رسيد. وي پس از آن كه در تبريز بر تخت نشست، ميزا تقي خان اميرنظام را با لشكري آراسته به تهران فرستاد و خود در 21 ذي قعده به تهران رسيد. ناصرالدين ميرزا، پيش از ورود به تهران، امير نظام را به لقب اتابك اعظم ملقب كرد و او رابه صدر اعظمي خويش برگزيد. بعدها صدر اعظم ناصرالدين شاه توسط سلطان قاجار ملقب به امير كبير گرديد.


نوشته شده در   شنبه 13 مرداد 1397  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode