ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 6 دي 1404
شنبه 6 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 11 تير 1397     |     کد : 184183

روز شمار تاریخ

دوشنبه11تیر1397-18شوال 1439-2جولای 2018

رحلت حكيم، عارف و فيلسوف شهير "آخوند ملامحمد كاشاني" (1294ش)

رحلت حكيم، عارف و فيلسوف شهير "آخوند ملامحمد كاشاني" (1294ش)

آخوند ملا محمد كاشاني (كاشي)، عارف، فيلسوف، حكيم، فقيه و عالم شيعي در سال 1213ش (1250ق) در كاشان به دنيا آمد و مقدمات علوم را در زادگاهش پشت سر گذاشت. وي پس از آن راهي اصفهان گرديد و حكمت و فلسفه را نزد ميرزا حسن نوري و محمدرضا صهباي قمشه‏اي آموخت تا بدانجا كه در علوم عقلي به كمال رسيد. آخوند ملامحمد كاشاني از آن پس در مدرسه جده كوچك و مدرسه صدر اصفهان به تدريس علوم عقلي پرداخت و جاذبه درس ايشان كه فلسفه را با عرفان مي‏آميخت، علاقمندان به فلسفه، به ويژه فلسفه ملاصدرا را از شهرهاي دور و نزديك و حتي از كشورهاي ديگر به اصفهان مي‏كشاند. آخوند كاشاني در طول ده‏ها سال تدريس، شاگردان فراوان و فاضلي پرورش داد كه حضرات آيات: سيدحسين بروجردي، شيخ محمد حكيم خراساني، حاج آقا رحيم ارباب، سيد محمدرضا خراساني، آقا ضياءالدين عراقي، طَرَب اصفهاني، آقا نجفي قوچاني، شيخ هاشم قزويني و ميرزا ابوالقاسم محمد نصير شيرازي از آن جمله‏اند. آخوند علاوه بر فقه و اصول و حكمت، در ادبيات عربي و فارسي و رياضيات نيز تبحر داشت. اين فيلسوف و مدرس بزرگ فلسفه صدرالمتألّهين، سرانجام پس از عمري سرشار از تدريس و نشر فلسفه و عرفان در يازدهم تيرماه 1294ش برابر با بيستم شعبان 1333ق در هشتاد و يك سالگي در اصفهان وفات يافت و در قبرستان تخت فولاد اصفهان كه مدفن بزرگان بي‏شماري است، به خاك سپرده شد.

شهادت عالم مجاهد و فقيه نستوه آيت اللَّه "محمد صدوقي" چهارمين شهيد محراب (1361 ش)

آيت‏اللَّه محمد صدوقي در سال 1287 ش برابر با 1327 قمري در يزد ديده به جهان گشود. خانواده شهيد صدوقي از نواده‏هاي مرحوم شيخ صدوق مي‏باشند و پدر او يكي از روحانيون معروف يزد بود. آيت‏اللَّه صدوقي مقداري از تحصيلات خود را در يزد و اصفهان گذراند و سپس براي ادامه تحصيل به قم مهاجرت نمود. وي به مدت 21 سال در قم به فراگيري علوم اسلامي پرداخت و از محضر عالمان نامداري همچون شيخ عبدالكريم حائري يزدي، سيدصدرالدين صدر، سيدمحمدتقي خوانساري، سيدمحمد حجت كوه‏كَمره‏اي و حضرت امام خميني(ره) بهره برد. پس از درگذشت آيت‏اللَّه شيخ عبدالكريم حائري، مؤسس و مدير حوزه علميه قم، اداره قسمتي از حوزه علميه به شهيد صدوقي واگذار شد. با رسيدن سال 1330 ش و فوت عالم بزرگ ديني يزد، با درخواست مردم و توصيه حضرت امام و بزرگان به آيت‏اللَّه صدوقي، ايشان به يزد بازگشت و به انجام وظايف ديني و انقلابي پرداخت. اين عالم رباني از آغاز مبارزات حضرت امام خميني(ره) چه پيش از قيام 15 خرداد و چه پس از آن، همواره از ياران و مروّجان افكار متعالي حضرت امام محسوب مي‏شد. اين شخصيت والامقام پس از پيروزي انقلاب اسلامي، از طرف مردم يزد، براي تدوين قانون اساسي راهي مجلس خبرگان شد و در راه تثبيت اصل ولايت فقيه، تلاش فراواني از خود نشان داد. ايشان همچنين به عنوان نماينده امام و امام جمعه يزد برگزيده شد و به روشنگري و ارشاد مردم همت گماشت. سرانجام آيت‏اللَّه محمد صدوقي در روز 11 تير 1361 مطابق با دهم ماه مبارك رمضان سال 1402 ق، پس از اداي نماز جمعه در حالي كه جايگاه را ترك مي‏كرد، منافقي با به آغوش كشيدن آن بزرگوار و منفجر كردن نارنجكي كه در دست داشت، ايشان را در خون خود غوطه‏ور ساخت. در اين ترور كه در ادامه سياست و روش پليد منافقين كوردل جهت حذف فيزيكي چهره‏هاي فعال، مؤثر و شاخص انقلاب اسلامي صورت گرفت آن شهيد بزرگوار كه به حق، شيخ الشهداء و چهارمين شهيد محراب ناميده شده است، به آرزوي ديرين خود رسيد و به معراج خود كه شهادت بود، دست يافت.
رحلت فقيه بزرگ شيعه "محمد بن احمد بن ادريس حلّي" (598 ق)

رحلت فقيه بزرگ شيعه "محمد بن احمد بن ادريس حلّي" (598 ق)

فخرالدين ابوعبداللَّه محمدبن احمدبن ادريس حلّي در سال 543 قمري در شهر حلّه در عراق ديده به جهان گشود. ابن ادريس از كودكي به فراگيري قرآن و علوم ديني پرداخت به طوري كه در جواني، فقيهي متبحر و عالمي برجسته شد. او معتقد بودكه تفكر و شناخت براي انتخاب راه درست، وظيفه‏ي هر انساني است و هر كس كه از اين نعمت يعني شناخت و تفكر، استفاده نكند، به نعمت‏هاي خداوند كفر ورزيده است. به همين جهت، علما و دانشمندان معاصر و متأخر ابن ادريس حلي، وي را به خاطر داشتن شجاعت علمي و تحرك بخشيدن به فقه اسلامي و تشويق به انديشه‏ي آزاد ستوده‏اند. تا يكصد سال پس از درگذشت شيخ طوسي، تمامي مسندنشينانِ فقاهتِ شيعه، خوشه‏چينان آراء شيخ و در حقيقت، فقط منعكس كنندگانِ نظرات او بودند تا جايى كه مي‏توان گفت باب اجتهاد تا حدودي مسدود شده بود. در چنين وضعي، ابن‏ادريس پاي از دايره‏ي تقليد بيرون نهاد و به احياي اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت. ابن‏ادريس داراي آثار گرانبهاي چندي است كه معروف‏ترين آن‏ها كتابِ "السرائر" از كتب بديع فقهي مي‏باشد كه ارزش و اعتبار آن، پس از قرن‏ها به قوَّت خود باقي است. اين كتاب علاوه بر اهميَّت فقهي، به علت دارا بودنِ گزيده‏اي از احاديث، ارزش حديثي قابل توجهي دارد. اين عالم بزرگ مسلمان سرانجام در 18 شوال سال 598 قمري در 55 سالگي دار فاني را وداع گفت.

تولد "هرمان هسه" نويسنده معروف آلماني (1877م)

هرمان هِسه، نويسنده و شاعر آلماني در دوم جولای سال 1877م در خانواده‏اي مذهبي در شهر كالو در جنوب آلمان متولد شد. پدر و مادر او هر دو از مبلغان مذهبي بودند و خود او نيز در ابتداي جواني به اين كار اشتغال داشت. هرمان از نوجواني، سرودن شعر را آغاز كرد و در 20 سالگي اولين مجموعه شعر خود را منتشر نمود. وي پس از چندي دست به سفري طولاني به سوي مشرق زمين زد. مدت‏هاي طولاني در هندوستان در ميان جنگل‏ها و بودائيان زيست و با آيين آن‏ها آشنا شد. هرمان هسه به تدريجْ علاقه شديدي به وارستگي اين مردم پيدا كرد به طوري كه در بيشتر آثار خود، عقايد و زندگي آن‏ها را تشريح نموده است. از جمله در داستان سيدارتا، از اساطير هند الهام گرفته است و اين داستان، نمايانگر علاقه مردم غرب به ويژه آلمان به آيين‏هاي مذهبي شرق مي‏باشد. هِسه در سال 1945م جايزه ادبي گوته و يك سال بعد، جايزه نوبل را در رشته ادبيات دريافت كرد. هسه مدت‏ها در سوئيس به نشر آثار خويش پرداخت و كتاب‏هاي متعددي به نگارش درآورد. مايه اصلي داستان‏هاي او، كشمكش ميان ماديات و معنويات و گشودن راهي به سوي خويشتن است. هسه بيش از هر نويسنده ديگري توانسته است از رنج‏هاي دروني و احساسات و كشمكش‏هاي روحي، انزوا و زندگي باطني بشر سخن بگويد. كمال مطلوب از ديدگاه هسه زماني حاصل مي‏شود كه همه شكل‏هاي متفاوت زندگي با يك‏ديگر سازش پيدا كنند و مسائل مادي و معنوي به يك‏ديگر بپيوندند. از اين ديد، هسه معتقد به حل شدن تمدن غرب و شرق در همديگر بود و اين انديشه، بسياري از متفكران را نيز با خود همراه كرده است. وي در كتاب بازي مهره‏هاي شيشه‏اي كه به خاطر آن جايزه نوبل گرفت، پيرامون سرزمين كمال مطلوب كه در قرن بيست و سوم ميلادي رخ مي‏دهد سخن گفته است. در اين سرزمين، مشتاقان عالم معنا دور از غوغاي جهانْ در آن به سر مي‏برند. فلسفه غرب و رياضت شرق با يك‏ديگر تلفيق شده و حتي مرگ هم مانع پيشرفت آدمي نيست چرا كه روح، متوقف نمي‏شود. هسه برخلاف بسياري از نويسندگان عصر جديد كه به بشرْ جدا از عالم طبيعت اعتقاد دارند و به هر تغيير شكل طبيعت بر حسب فنون علمي مي‏نگرند، در آثار خود، راه و شناخت تدريجي بشر را در ارتباط با عالم خلقت مي‏نماياند. در واقعْ آنچه براي هِسِه كه تشنه كشف اسرار عالم هستي است، اهميت دارد، آن است كه تا حدّ امكان، خود را در قواي مختلفي كه بر بشر نفوذ دارد شركت دهد. از اين روست كه بيشتر اشخاصِ داستان‏هاي هِسه كساني هستند كه مي‏خواهند خود را به صورتي عميق بشناسند و براي شناخت درون، از برابر هيچ تجربه‏اي، هر قدر كه دشوار و وحشتناك باشد، كنار نمي‏روند و پيوسته در حال تحقيق به سر مي‏برند. اين تحقيقِ مداوم از انسانيت محض و اين اعتلاي انديشه است كه هِسِه را در رديف نويسندگاني جاي مي‏دهد كه آثارشان در دسترش فهم عامه مردم نيست، اگرچه مبهم و تاريك شمرده نمي‏شود. هسه نويسنده‏اي صلح‏طلب و گوشه گير بود كه آثار ارزش‏مند او از قبيل گرگ بيابان، سفر مشرق زمين، شادي نقاش و نظريات سياسي و... از شهرت فراواني برخوردارند. هرمان هسه سرانجام در نهم اوت 1962م در 85 سالگي درگذشت.

درگذشت "ژان ژاك روسو" فيلسوف و متفكر شهير فرانسوي (1778م) (ر.ك: 28 ژوئن)

" ژان ژاک روسو"، انديشمند و نویسنده‌ي بزرگ فرانسوی در ۲۸ ژوئن سال ۱۷۱۲ در شهر "ژنو" سویس، از خانواده‌اي فرانسوي و پروتستان به دنيا آمد و در شب دوم ژوئیه‌ي ۱۷۸۷ در قصر "آرمی نوویل" در حوالی پاریس در گذشت. "ژان ژاک"، اندکی پس از به دنيا آمدن، مادر خود را از دست داد و بستگانش از او پرستاری مي‌کردند. پدرش ساعت ساز بود و تا ده سالگی از او نگهداري می‌کرد و کتابهای زیادی به او مي‌داد تا با خواندن آنها، نيروي خرد و انديشه‌‌اش پرورش یابد. روسو دلبستگي زیادی به کتاب "زندگی مردان بزرگ"، نوشته‌ي "پلوتارک" داشت. پس از چندی، پدر روسو به دليل زد و خورد با یک شخص ناشناس، از "ژنو" گریخت و پسرش "ژان ژاک" ده ساله را به برادرش، که یک کشیش پروتستان بود، سپرد. خانواده‌ي روسو در اصل فرانسوی بودند، ولی در سال ۱۵۴۹ برای گریز از کشته شدن بدست کاتولیک‌ها به ژنو روی آوردند. پس از چند ماه، عموی روسو او را به کشیش پروتستان دیگری به نام "لامبرسیه" (به فرانسوی: Lambercier) در دهکده‌ای در جنوب ژنو به نام "بسی" سپرد و روسو نزديك به دو سال را نزد او و خواهرش گذراند. در روز دوم ژوئیه‌ي ۱۷۷۸ به دليل سکته‌ي مغزی، در منزل خود در نزدیکی پاریس چشم از جهان فروبست. برخی از هم‌زمانان او همچون "مادام دوستال" بر اين باور بودند که او خودکشی کرده است. "رویاهای گردشگر تنها"، اثر خیال‌بافانه‌ي ناتمام او و کتاب پرآوازه‌ي "اعترافات"، که شرح زندگی شصت و شش ساله‌ي اوست، پس از مرگش به چاپ رسيدند.
 


نوشته شده در   دوشنبه 11 تير 1397  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode