ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 5 دي 1404
جمعه 5 دي 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : جمعه 17 فروردين 1397     |     کد : 183195

روز شمار تاريخ

جمعه17فروردین1397-19رجب 1439- 6آوریل 2018

آغاز قيام روحاني مبارز و انقلابي مشروطه‏ خواه، شهيد "شيخ محمد خياباني" در تبريز (1299ش)

آغاز قيام روحاني مبارز و انقلابي مشروطه‏ خواه، شهيد "شيخ محمد خياباني" در تبريز (1299ش)

شيخ محمد خياباني از جواني به فراگيري علوم ديني روي آورد و به سرعت مدارج علمي را طي نمود. پس از نهضت مشروطه، زندگي او وارد مرحله جديدي شد. و با تشكيل جمعيتي مبارز، در راه پيروزي مشروطه، گام‏هاي مهمي در تبريز برداشت. وي در اين ميان روزنامه تجدد را منتشر كرد و خواهان اجراي قوانين مشروطه و احياي آن گرديد. خياباني سپس به رهبري فرقه دموكرات آذربايجان برگزيده شد و همگام با انتشار روزنامه تجدد، به كارهاي سازنده ديگري در جهت پيشبرد اهداف و تامين آسايش مردم دست زد. همچنين نقش وي پس از محاصره تبريز در دوره استبداد صغير بسيار حساس بود. پس از راه‏يابي شيخ محمد خياباني و پنج تن از دوستانش به مجلس شوراي ملي، وثوق الدوله صدر اعظم قاجار تصميم گرفت كه شيخ را از سر راه خود بردارد. لذا عده‏اي از صاحب منصبان نظامي را با افراد تعليم ديده به تبريز فرستاد. با ورود متجاوزان به شهر تبريز، خياباني بر ضد دولت قيام كرد و در كمتر از دو روز تمام ادارات شهر را به تصرف درآورد. اين پيروزي و نهضتِ خياباني، بيش از پنج ماه ادامه داشت. شيخ در حياط ساختمان تجدد به ايراد نطق‏هايي مي‏پرداخت و مردم با اشتياق تمام، پاي صحبتش مي‏نشستند. اين سخنان به زبان آذري بود و ترجمه فارسي‏اش هر روز در روزنامه تجدد چاپ مي‏شد. در اين پنج ماه، خياباني و جنبش او با خطرهاي فراواني مواجه بودند، اما بر همه پيروز شدند و آتش توطئه‏ها را خاموش كردند. شيخ محمد خياباني در نهضت خويش بر ارشاد افكار عمومي و ارتقاي ميزان آگاهي آنان به منظور نيل به اهداف خويش تأكيد داشت، به همين دليل، در صدد تجهيز قواي مسلح خويش براي دفاع از نهضت برنيامد. وي همچنين در جريان جنگ جهاني اول، در برابر فشار روس‏ها مقاومت نمود و در عين حال از نفوذ كمونيسم نيز جلوگيري مي‏كرد. عاقبت با ورود مخبرالسلطنه، والي جديد تبريز و شكست محاصره اين مبارز انقلابي، در 21 شهريور 1299 ش برابر با 29 ذيحجه 1338 ق توسط نيروهاي دولتي بازداشت شد و به شهادت رسيد.

روز بهوَرز

به دنبال تحقيق گسترده‏اي كه وزارت بهداشت در سال 1363 ش براي آگاهي از وضعيت خدمات بهداشتي و درماني انجام داد، اين نتيجه به دست آمد كه چهل درصد از مرگ و ميرهاي كشور در 5 سال اول زندگي كودكان اتفاق مي‏افتد و هشتاد درصد آن نيز در يك سال اول زندگي است. بنابراين مي‏توان با آموزش‏هاي عمدتاً ساده و اوليه از وقوع اين مرگ و ميرها جلوگيري كرد. اين نتايج سرآغاز تلاش در مسير راه‏اندازي شبكه‏هاي بهداشتي درماني به نام "خانه بهداشت" در روستاهاي كشور و تربيت نيروهاي اصيل و بومي به نام "بهورز" شد. واكسيناسيون كودكان و آموزش مادران در زمينه رعايت بهداشت، از مهم‏ترين وظايف بهورزان مي‏باشد. بهورزان در ارتباطي صميمي با مادران روستايي و تلاشي گسترده توانسته‏اند ميزان مرگ و ميرِ مادران را به علت عوارض حاملگي و زايمان، از 140 درصد هزار تولد زنده در سال 1363 به 54 مورد در صدهزار تولد زنده در سال 1370 تقليل دهند و اين به معناي جلوگيري از مرگ 1720 مادر در سال است. اين آمار در سال‏هاي بعد نيز پيشرفت قابل ملاحظه‏اي داشته است. از اين رو و در راستاي تكريم و بزرگداشت بهورزان زحمتكش، روز هفدهم فروردين هر سال، با عنوان روز بهورز، نامگذاري شده است.

وقوع غزوه‏ي "تبوك" بين مسلمانان و لشگر روم(9 ق)

غزوه‏ي تبوك از آخرين غزوات پيامبر اسلام(ص) به شمار مي‏رود. سبب وقوع غزوه‏ي تبوك آن بود كه كاروان تجاري شام به پيامبر اسلام خبر داد كه سلطان روم لشگري مجهز كرده و عازم مدينه است. از اينرو رسول خدا فرمان داد مسلمانان از دور و نزديك آماده‏ي جنگ شوند. علي‏رغم دوري راه، فصل گرما، دوره‏ي برداشت محصول و سختي مسير، اكثر مسلمانان، خود را جهت جنگ آماده كردند. در اين ميان گروهي از منافقين مدينه به بهانه‏هايى در اين غزوه شركت نكردند و ديگران را نيز از رفتن منع مي‏نمودند. لذا چون پيامبر از نيّت سوء آنان آگاه شد، علي(ع) را به جاي خويش در مدينه گماشت و رهسپار تبوك گشت. سرانجام لشگر سي هزار نفري اسلام به محل جنگ رسيدند ولي از سپاه روم اثري نيافتند. در اين غزوه هرچند جنگي رخ نداد ولي شوكت اسلام، فداكاري مسلمين و آمادگي آنها در برابر كفر به نمايش درآمد. همچنين به اين جنگ، غزوي "فاضِحِه" (به معني رسوا كننده) نيز گفته مي‏شود زيرا جمعي منافقِ مسلمان نما در اين سفر رسوا شدند.

الحاق سرزمين پرتغال به استعمار اسپانيا (1580م)

پرتغال از ديرباز رقيب سرسخت سياسي و استعماري اسپانيا در قاره‏هاي آسيا، افريقا و امريكا به شمار مي‏رفت، اما به علت مهاجرت فراوان اتباع پرتغال به مستعمرات اين كشور و نابساماني اوضاع اقتصادي، پرتغال اين كشور به تدريج نفوذ و قدرت سياسي خود را از دست داد و همين موضوع موجب شد تا اسپانيا، اين سرزمين را تصرف كند. پس از اين واقعه بسياري از مستعمرات پرتغال به دست قدرت استعماري هلند افتاد و برخي نيز به تصرف اسپانيا درآمد. اما در سال 1640م، بر اثر قيام مردم پرتغال، اين كشور بار ديگر مستقل شد. (ر.ك: 10 ژوئن)


نوشته شده در   جمعه 17 فروردين 1397  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode